به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ از سدههای نخستین اسلامی تاکنون ترجمههای متعددی از قرآن کریم، به قصد انتقال معانی و مفاهیم آیات قرآن، به دست افراد فارسیزبان و ناآشنا با ادبیات عرب به نگارش درآمده است. اما از یک سو، عدم معادلیابی دقیق برای تمامی واژگان به زبان فارسی و از سوی دیگر، بروز اشتباه در برخی از ترجمهها و تکرار آن در سایر ترجمهها، امکان دستیابی به درک و دریافتی صحیح و دقیق از واژگان قرآن کریم را با مشکلاتی همراه کرده و مسائل مهمی را به ذهن متبادر کرده است.
به راستی، آیا وجود دهها ترجمه به زبان فارسی، دلالت بر بینیازی از فهم و ترجمه مجدد آیات قرآن دارد؟ آیا ترجمههای موجود توانستهاند مقصود و مفهوم دقیق آیات را آن چنان که هست به خواننده فارسیزبان منتقل کنند؟ آیا فاصله زمانی با عصر نزول، در روند فهم و ترجمه قرآن مشکلساز نیست؟ تحولات معناشناختی این واژگان در طول تاریخ و در خاستگاههای مختلف چگونه بوده است؟ چه اشکالات معناشناختی در ترجمههای فارسی واژگان قرآن وجود دارد که نیازمند بررسی و نقدی دوباره است؟
هدف پژوهش حاضر آن است که با بررسی دقیق و روشمند منابع لغوی کهن و با تکیه بر منابع زبانشناختی جدید، امکان دستیابی به معنا و مقصود دقیقتر واژگان قرآن را تا حد چشمگیری فراهم کند. برای رسیدن به این هدف روشی خاص برای تدوین این مجموعه اتخاذ شده است که سیر تدوین و تنظیم مقالات پیرامون هر یک از واژهها به شرح زیر است.
ابتدا محدوده استعمال هر واژه در قرآن کریم، استخراج میشود؛ آنگاه هر واژه، در فرهنگ لغت سامی و نیز بهترین قاموسهای عربی – از صدر اسلام تاکنون – بررسی شده و سپس تحول معنایی واژه از صدر اسلام تا روزگار ما بیان میشود و سرانجام، ترجمههای فارسی موجود، با آن معانی تطبیق میشود.
همچنین دایرةالمعارفهای تخصصی که خاورشناسان نگاشتهاند، بررسی میشود؛ چرا که گاهی درباره واژگان قرآن، پژوهشهای نسبتاً مفیدی به وسیله آنها به انجام رسیده است و بررسی ترجمههای فارسی موجود، خواه از آن متقدمان باشد، خواه از آن متأخران، یکی دیگر از مراحل این پژوهش است؛ در این مرحله تعدادی از مهمترین ترجمههای کهن و معاصر ارزیابی میشود تا ببینیم دانشمندان فارسیزبان در زمانهای مختلف، چه برداشتی از معانی الفاظ قرآنی داشتهاند.
غالباً چنین اتفاقی میافتد که میبینیم ترجمهها – چه کهن و چه معاصر – آنچنان که شایسته است، معنای لفظ قرآنی را نمیرسانند؛ یا اینکه اصولاً صاحبان آثار از ترجمه خودداری کرده و کلمه عربی قرآن را در ترجمه خود نهادهاند.
این معانی از مهمترین ترجمههای کهن و چند ترجمه معاصر استخراج میشود. فهرست نسبتاً جامعی از این ترجمهها را در کتاب «تاریخ ترجمه» آذرتاش آذرنوش میتوان یافت. بر فهرست او باید ترجمه نسفی و تاج التراجم را نیز افزود. یکی دیگر از مراحل این پژوهش استخراج و ریشهیابی واژههای مورد نظر است که از رهگذر مقایسه با واژههای مناظر در زبانهای خواهر(عبری، آرامی، سریانی، حبشی و ...) صورت میگیرد.
در گام بعدی، یعنی آنگاه که تمامی اطلاعات(قرآنی، قاموسی، معناشناسی و تحول معنایی، پژوهشی معاصر و دایرةالمعارفی) فراهم آمد، محقق میکوشد تا به کمک یافتههای خود معانی دقیقتری عرضه کند. بدیهی است که در این هنگام باید هر واژه قرآنی را در بافت تاریخی- اجتماعی خود قرار داد و به کمک اطلاعات تاریخی، استنباطهای جامعهشناختی، برداشتهای زبانشناختی- ریشهشناختی، حوزه معنایی واژه را به بهترین وجه تعیین کرد.
نتیجهای را که از این پژوهش حاصل میآید، آن است که محقق، معنی یا معانی هر واژه قرآنی را، آنچنان که در زمان وحی بوده، بهتر میفهمد و آنگاه میتواند کجروی احتمالی مفسران و مترجمان را اصلاح کند.
این اثر توسط جمعی از پژوهشگران جهاد دانشگاهی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و با ارشادات آذرتاش آذرنوش تحقیق و پژوهش شده و انتشارات جهاد دانشگاهی تهران آن را به چاپ رسانده است.
طرح اولیه این کتاب، به صورت طرح پژوهشی نقد و بررسی ۵۰ واژه از قرآن کریم بود و در نهایت ۴۳ واژه مورد بررسی مجدد و ویرایش پایانی قرار گرفت و به صورت کتاب حاضر، منتشر شده است.
نظر شما