شناسهٔ خبر: 11749 - سرویس سینما و رسانه
نسخه قابل چاپ

گفت‌وگوی فرهنگ امروز با رویا تیموریان و مسعود رایگان؛

سینمای ایران نیازمند یک خانه‌تکانی اساسی است

رایگان و تیموریان1 صرف داشتن یک دوربین و فیلم گرفتن از چند صحنه‌ی اعتراض و یک برج که فیلم نمی‌شود، گرچه در بسیاری از موارد ممکن است که فیلم کادربندی یا رنگ‌بندی خوبی داشته باشد.

 

فرهنگ امروز/سارا فرجی: زوج‌های هنرمند در سینما و تئاتر فراوانند؛ اما زوج دوست‌داشتنی مسعود رایگان و رؤیا تیموریان یکی از زوج‌های حرفه‌ای سینما و تلویزیون هستند که هر دو در کارنامه‌ی هنری خود آثار قابل دفاعی دارند. گفت‌وگو با این زوج دوست‌داشتنی کمتر در فضای مصاحبه و بیشتر در فضای صمیمانه و گپ در بیرون از کاخ جشنواره، در یکی از همین روزهای برفی انجام شد، گفت‌وگویی که سؤالات ما را دو نفر به کمک هم پاسخ دادند و بعضاً با یکدیگر در بحث، هم‌نظر و شریک می‌شدند.

 

اولین سؤال بنده در خصوص اوضاع فعلی سینما و فیلمسازی است که خالی از فضاهای شاد و مثبت و امیدوارکننده است و متأسفانه همچنان شاهد فیلم‌های ضعیف و سطح پایین هستیم، به نظر شما دلیل این امر چیست؟

 

رویا تیموریان: جامعه‌ی سینمایی متأثر از شرایطی است که در جامعه پیش می‌آید و ضرورت جامعه باعث می‌شود که فیلمساز فیلم بسازد و ما حداقل در 4 سال گذشته شرایط بسیار نابسامان و بدی داشتیم و شاهد افرادی بودیم که توانایی ساخت فیلم نداشتند یا حتی از لحاظ اقتصادی دوستانی داشتیم که فیلم نساختند و یا اگر هم فیلم ساختند از لحاظ شرایط اقتصادی آن‌قدر در مضیقه بودند که مجبور شدند به سناریوهای آبکی پناه ببرند و فیلم‌هایی بسازند و نمایش دهند که از آن‌ها امروزه به‌عنوان تله‌فیلم نام برده می‌شود و حتی به نظر من خیلی از آن‌ها حتی تله‌فیلم هم نیستند. علاوه بر اینکه شرایط بد اقتصادی فیلمساز را وادار کرد که به سراغ سناریوهایی برود که فقط یک لوکیشن داشته باشد، بازیگرهای کمی داشته باشد و امثال این‌ها، ضمن اینکه در سال‌های اخیر خروج از ساختمان‌ها و آپارتمان‌ها و فیلم‌برداری در فضاهای بیرونی و باز و یا به ‌عبارتی فضاهای عمومی سخت شده است و به‌سختی مجوز می‌دهند و خب طبیعی است که آن‌ها مجبور می‌شوند که سناریوهای دیگری بسازند.

 بنابراین اگر در جشنواره‌ی امسال یا در سال 93 شاهد فیلم‌های این‌چنینی هستیم که مخاطبان از آن‌ها استقبال نمی‌کنند، مسئله و ایراد فقط به جامعه‌ی سینمایی مربوط نمی‌شود، بلکه مربوط به عوامل دیگری هم هست که خب بحث طولانی است که تقسیم‌بندی‌های خاص خودش را دارد.

 

یعنی شما علت این نوعِ سخیف از فیلمسازی را به مسائل جامعه ربط می‌دهید، اگر این‌چنین است، باید با روی کار آمدن دولت جدید شاهد اتفاقات خوبی در فیلم‌ها می‌شدیم؟

 

مسعود رایگان: شرایطی که به وجود آمده در ارتباط با ساختن فیلم‌ها منبعث از شرایط بیرونی است؛ چون دولت فعلی خردادماه سر کار آمده و با تسویه‌حساب‌هایی که داشتند و تغییر و تحولاتی که صورت گرفته است، عملاً در مرداد و شهریور کار هدایت را به دست گرفتند و هنوز خیلی از شرایط ماقبل آن‌ها پابرجاست و خیلی از مخالفت‌ها این سو و آن سو باقی مانده است؛ بنابراین تا وقتی که یک خانه‌تکانیِ درست‌وحسابی انجام نشود وضعیت سینما هم تغییر نخواهد کرد. چطور باید توقع داشته باشیم که با روی کار آمدن دولت جدید که دولت تدبیر و امید است همه چیز درست شود و همه شادمانی کنند؟

 

به عقیده‌ی شما در سینمای فعلی چه چیزی نادیده گرفته می‌شود؟

 

مسعود رایگان: در مورد سینما باید حواسمان باشد که عنصر سرگرمی در وهله‌ی اول قرار دارد و بعد مسائل دیگر مطرح است؛ بنابراین هرگز نباید این عنصر را فراموش کنیم. من خودم سینمای ضد قصه، ادبیات ضد قصه به شکلی که الآن رایج است و اپیدمی شده را قبول ندارم و به شدت مخالفم؛ چون شما فرض کنید مردم وقت می‌گذارند، هزینه می‌کنند، تو ترافیک می‌مانند تا سرگرم شوند، چرا؟ چون دنیای نمایش دنیای جادو نام دارد، جادو به معنای شعبده‌بازی و درآوردن خرگوش از کلاه و این‌ها ابداً منظورم نیست. ما رمان‌های بسیار بزرگ و ارزشمندی داریم که قابلیت تبدیل به یک فیلم یا سریال خوب را دارند؛ ولی اقتباس ادبی به این صورت از آن‌ها شکل نگرفته است و تنها راه برون‌رفت از این شرایط، توجه به مسئله‌ی درام و فیلم‌نامه‌نویسی است که به عقیده‌ی بنده این روزها کُمِیتش لنگ است و تا وقتی که این مسئله حل نشود و پایه و اساس قصه درست نشود و به عنصر سرگرمی بی‌توجهی شود، هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد؛ چون یک فیلمساز با یک فیلم‌نامه‌ی بد نمی‌تواند فیلم خوب بسازد.

 

چرا سینمای گذشته این‌گونه نبود و در سال‌های نه‌چندان دور تعداد فیلم‌های قابل تقدیر و دیدنی بیشتر بود؟

 

رویا تیموریان: یک موقعی سینما یک هنر بود که در دل آن مسائل جامعه و یا دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی و یا دغدغه‌های روشنفکری مطرح می‌شد؛ اما الآن برعکس شده؛ یعنی ما مسائل‌مان که سیاست و یا پز روشنفکری است در اولویت قرار دارد و بعد سینما، در واقع ما هنر سینما را فراموش کردیم و فقط آن را به‌عنوان یک پرچم دستمان گرفتیم که هر چیزی که به‌عنوان مدرنیته و پز و روشنفکری هست، داخل فضای سینما ببریم.

 

پیش از این دیدم که با دوستان اهالی سینما در حال صحبت در مورد آموزش بودید، ضرورت وجود آموزش در سینمای فعلی چیست؟

 

رویا تیموریان: مسئله‌ی آموزش در سینما خیلی مهم است و به نظر من سینمای امروز که احتیاج به یک فضای آموزشی صحیح خصوصاً در رابطه با سناریوها دارد، علاوه بر اینکه دوستانی که به‌راحتی به وسایل ساخت فیلم که دیجیتالی شده دسترسی دارند و خودشان را آوانگارد می‌دانند اما تجربه‌ی کلاسیک ندارند، باید آموزش ببینند و شیوه‌ی صحیح استفاده از این وسایل دیجیتال و استفاده‌ی به‌موقع آن‌ها را یاد بگیرند که این امر فقط با یک سیاست‌گذاری صحیح و آموزش تکنیک صحیح از وسایل دیجیتال حل می‌شود.

 به عقیده‌ی من همه‌ی این‌ها برای خودش یک کارگروه می‌خواهد که این مسائل را آسیب‌شناسی کند؛ چون همه می‌توانند و حق دارند فیلم بسازند به‌شرطی که فرد دانش فیلمسازی داشته باشد، خرد فردی، خردی جمعی و سینمایی و استحقاق ساختن فیلم را داشته باشد؛ مثلاً صرف داشتن یک دوربین و فیلم گرفتن از چند صحنه‌ی اعتراض و یک برج که فیلم نمی‌شود، گرچه در بسیاری از موارد ممکن است که فیلم کادربندی یا رنگ‌بندی خوبی داشته باشد؛ ولی اگر کسی از این افراد بپرسد که شما چه دانشی از سینما‌ داری؟ آیا مفاهیم صحنه‌ای را درست رعایت کردی؟ از المان‌ها درست و به‌جا استفاده کردی و آیا اصلاً این مفاهیم را می‌شناسی؟ آن‌ها پاسخی نخواهند داشت؛ چون در بسیاری از مواقع شاهد صحنه‌هایی هستیم که فرد چیزی از مفاهیم نمی‌داند و اشتباه از آن‌ها استفاده کرده است. بسیاری از آن‌ها فیلم‌های خارجی و هالیوودی که می‌بینند از آن‌ها وام می‌گیرند و به‌طور اشتباه از آن‌ها استفاده می‌کنند. واقعاً در حال حاضر آن‌قدر همه چیز درهم‌وبرهم شده است که احتیاج به کارگروهی است که مسائل حوزه‌ی سینما را دسته‌بندی و سپس آسیب‌شناسی کند و قطعاً این کارگروه باید با حضور مدیران و مسئولان باشد و من بعید می‌دانم که در زمان کوتاهی محقق شود. اولین قدم این کارگروه هم باید در رابطه با سناریوها باشد و یک لای‌روبی در این مورد انجام شود.

 

دلیل این‌همه روی آوردن به پزهای روشنفکری و استفاده از المان‌های نابه‌جا در فیلم‌ها به چه برمی‌گردد؟

 

رویا تیموریان: وجود خط قرمزهای فراوان و سانسور موجب استفاده‌ی بیش از حد و بعضاً نابه‌جا از المان‌ها و نماد در فیلم می‌شود و برداشتن خط قرمزها از گلوی جامعه‌ی سینمایی مهم است؛ چون این‌همه ایجاد مانع برای یک کارگردان باعث چنین آسیب‌هایی که مطرح کردید، می‌شود. به نظر من این‌همه سانسور اشتباه بود، حتی در مورد موضوعات ساده که تماشاچی به آن‌ها عادت کرده بود، یک‌دفعه سانسورهایی اعمال شد که دوستان ما و کارگردانان مجبور شدند به دنبال ایماواشاره‌هایی بروند که امروزه به آن‌ها پز روشنفکرانه گفته می شود.

برچسب‌ها:

نظر شما