شناسهٔ خبر: 13102 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاران از زبان معاون مطبوعاتی

جدیدترین کتاب حسین انتظامی با عنوان «پاپاراتزی نیستیم» مجموعه مقالاتی درباره اخلاق حرفه‌ای روزنامه نگاران از سوی انتشارات ثانیه روانه بازار کتاب شد.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از فارس؛ کتاب «پاپاراتزی نیستیم» نوشته حسین انتظامی با عنوان فرعی «مجموعه مقالاتی درباره اخلاق حرفه‌ای و مسائل روزنامه نگاران» روانه بازار نشر شده که شامل گفتارها و یادداشت‌هایی با محوریت روزنامه‌داری و روزنامه‌نگاری با نگاهی به مسائل و مصائب داخلی و خارجی است.

«معضلات مطبوعات، آدمخوار ایرانی؟!، شطرنج برره، یک مصاحبه دو آسیب شناسی، اقبال یا اغوا، خواهش از روزنامهداران و روزنامه نگاران، ملاحظاتی درباره اشتراک گذاری ویدئو، شرح دیالکتیک، بدرقه رئیس جمهور با طعم رسانه، لطفا مصاحبه نکنید، یک سوء تفاهم درباره پاسخگویی، سخنگو کیست؟ سخنگویی چیست؟، مطبوعات و سرمایه دیجیتال، آموزش کاربردی حلقه مفقوده توسعه روزنامهنگاری و...» عناوین برخی مقالات این کتاب است که همراه با دو گفتگوی مرتبط با موضوع محوری کتاب و محوریت نظام صنفی مطبوعات در «پاپاراتزی نیستیم» به چشم می خورد.

نویسنده اگرچه در مقدمه کتاب، به طور خلاصه دغدغه های اصلی خود را در حوزه روزنامه‌نگاری دسته بندی کرده اما تاکید دارد که استقلال رسانه، اخلاق حرفه‌ای و تمایز میان عرصه های سیاست و رسانه در کنار ضابطه مندی و روزآمد و کارآمد کردن برخی مفاهیم کهنه و منسوخ شده گلوگاه‌های اصلی مشکلات حوزه رسانه در کشور است.

در بخشی از مقاله «مخاطرات حرفهگری» می‌خوانیم:

وقتی کاری عادت شود، نوعی اعتماد به نفس توام با بی مبالاتی ایجاد می کند و صاحب این سطح، به عکس مبتدیان (حتی به عکس روزهای نخست کاری خود) دقت کافی نمی کند. بخش قابل توجهی از تصادفات جاده‌ای را رانندگان خطی مرتکب می شوند زیرا آنان به دلیل کثرت تردد در آن محور گمان می‌کنند (‌و از قضا درست هم می گویند) که به تمام پیچ و خم های آن آشنایند اما افراط در اعتماد به نفس به علاوه خواب آلودگی، فاجعه می آفریند. اگر حرفه ای بودن به معنای آزادی از اصول آیینی قلمداد شود و اصول را «مقررات دست و پاگیر» بخوانیم مقدمه این سقوط است.

حرفه ای بودن،‌ تولید انبوه نیست. برخی روزنامه نگاران،‌ همین که چند سال از سابقه آنها گذشت در هر روز چند خبر و مصاحبه و یادداشت می نویسند و به چند رسانه می سپارند. قبول دارم که بخشی از این تندکاری ها دلایل معیشتی دارد و لذا علت را باید در جای دیگری جستجو و حل کرد اما این پرکاری، حاشیه خطا را بالا می برد، سرقت ادبی را موجب می شود و چاپ مجدد مطالب کهنه خودمان را جایز می شمارد. دکتر صادق خرازی تعریف می کرد که چند سال پیش توماس فریدمن را در اجلاس داووس دیده و از کم پیدایی او گله کرده است. او ضمن عذرخواهی، علت را به مشغله فراوان برای نگارش یادداشت هفتگی خود در نیویورک تایمز ارجاع داده است. آقا صادق هفته ای یک یادداشت را بهانه دانسته و به شوخی گفته است: کجای کاری ؟ روزنامه نگاران ما روزی 3 یادداشت می نویسند و او در پاسخ با لحنی طعنه آلود گفته است: آنها می توانند؛ من نمی توانم!

فرد حرفه ای نمی تواند همزمان برای دو کارفرما کار کند زیرا آنان رقیب تلقی می شوند؛ بدتر از آن وقتی است که این دو، تضاد و دشمنی داشته باشند. کارکردن همزمان برای دو رقیب ایدئولوژیک، پدیده ای است که در این مُلک به وفور می بینیم.

این کتاب را انتشارات ثانیه در 160 صفحه و با قیمت 5هزار تومان منتشر کرده است.

نظر شما