شناسهٔ خبر: 13273 - سرویس خبر
نسخه قابل چاپ

گزارشی از برنامه هفت

"محمود گبرلو" در آغاز برنامه در یادداشتی در راستاي سخنان هفنه گذشته رهبر انقلاب در خصوص وضعيت فرهنگي اظهار داشت: «فرهنگ ايراني براي بازگشت به اصل خود راه بلد مي خواهد. رهبر سينمادوست انقلاب در اظهارات خود يك بار ديگر نگراني هاي خود را بيان كردند. بايد اين سخنان را درست فهميد.

 

فرهنگ امروز/نفیسه ترابنده: گزارشی از برنامه هفت مورخ 16/12/92                                                          

"محمود گبرلو"-سردبیر-در آغاز برنامه در یادداشتی در راستاي سخنان هفنه گذشته رهبر انقلاب در خصوص وضعيت فرهنگي اظهار داشت: «فرهنگ ايراني براي بازگشت به اصل خود راه بلد مي خواهد. رهبر سينمادوست انقلاب در اظهارات خود يك بار ديگر نگراني هاي خود را بيان كردند. بايد اين سخنان را درست فهميد. توصيه بالاترين مقام كشور پرهيز از افراط و تفريط بود. آنچه به اين سخنان لطمه مي زند سطحي نگری است. ما بايد پاي اصول خود بايستيم و طوري رفتار نكنيم كه گفتار و كردارمان يكي نباشد. چه خوب است كه دولت تدبير و اميد با برداشت عميق از اين سخنان مسير را براي تعامل هرچه بيشتر فراهم كنند. اميد كه سال 93 همه اهالي سينما با انرژي و نشاط براي مردم فيلم بسازند.»

  • احساني: بايد در كنار اهالي سينما متخصصين حوزه علوم انساني حضور داشته باشند.

"محمد احساني"- معاونت نظارت و ارزشيابي سازمان سينمايي- مهمان برنامه هفت بود. وي كه سمت هايي چون مدیر کل اجتماعی شبکه سه سیما، قائم مقام شبکه پنج سیما(تهران)، مدیر کل طرح و برنامه معاونت سیما را در كارنامه خود دارد، در ابتدا با تشكر از رهنمودهاي راهگشاي مقام معظم رهبري درباره نحوه نظارت بر اهالي سينما و قوانين آن ضمن نام بردن از مديران قبلي اين عرصه اظهار داشت: «اصل نظارت اتفاقي است و اختلاف در تعريف آن است. قوانين به لحاظ مفهومي تقريبا روشن هستند مثلا آثار ما نبايد مروج فلان عمل غيراخلاقي باشد. اختلاف در مصداق است. مثلا درباره فيلم "من مادر هستم" ما داريم كه نبايد شرب مسكرات را ترويج دهيم اما اگر چند سكانس اين عمل نشان داده شود ممكن است كارگردان معتقد باشد اين ترويج نيست اما عده اي بگويند اين مصداق ترويج است. راه حل اين است كه در كنار اهالي سينما در مرحله توليد فرد متخصصي همچون عالم دين، روانشناس و يا جامعه شناس حضور داشته باشند. متخصصيني كه علاوه بر آگاهي به هنر علاقه داشته و زبان كارگردان را بفهمند. الان مميزي پس از توليد به معني نظارت است.»

وي ادامه داد: «بخشي از فيلمسازان چون فيلمسازان اول، نيازشان بيشتر است. كارگردان اولي بايد يك استاد راهنما در كنارش باشد. تقاضاي ما از صاحبان انديشه همكاري صميمانه است. مديريت در صورت اختلاف فصل الخطاب است. با اين روش اعمال نظارت هاي سليقه اي كمتر مي شود. الان هم بعضي از كارگردانان مشاور دارند.»

احساني در جواب به اين نكته كه در دوره اي فيلمي مورد تحسين قرار گرفته و در دوره بعد توقيف مي شود، بيان داشت: «اين فيلم ها معمولا پيش نيازها را نداشتند. اگر اين فضاي تعامل به وجود بيايد اين مشكلات به حداقل خواهد رسيد.»

وي ادامه داد: «در بحث فرايند نظارت قدم اول را خود خالق اثر بايد بردارد. الان در كارهاي فني اين مدل پذيرفته شده است. همان طور كه هر كارگرداني يك دستيار دارد. مسئله اينجاست كه متخصصين ما اين همكاري را كار ويژه اي نمي دانند. اينجا يك مقدار كار گروهي ضعيف است مگرنه در دنيا اين مدل اجرا شده است.»

وي در خصوص نظر شوراي نظارت درباره فيلم هاي تلخ اجتماعي گفت: «دوستاني كه كار اجتماعي مي سازند مي گويند كار ما واقع گرايي است. در واقع گرايي بعد مثبت هم وجود دارد. فيلم بايد به صورت كلي نگاه شود نه جزء.»

احساني گفت:«مردم نبايد به شنيده ها قضاوت كنند. گاه فيلم را بايد چندبار ديد تا بتوان قضاوت كرد. ما الان پنجشنبه ها براي اهالي رسانه فيلم ها را اكران مي كنيم تا نظرات به هم نزديك شود. نكته مهم نگاه به كليت كار است. چند فيلم تلخ در سبد 50 فيلم توي ذوق نمي زند مشكل جايي است كه تبديل به فرآيند و جريان مي شود.»

وي درباره فيلم رستاخيز توضيح داد: «به روش برخورد با اثر هنري نقد جدي وارد است. ما بايد عالمانه اثر را نقد و بررسي كنيم. مدير مي تواند بگويد اين اثر براي دوره من نيست و از خودش سلب مسئوليت كند اما پيگيري مي كند به خاطر كارگردان. عوامل توليد در طول كار هم بايد مشورت مي گرفتند. وقتي اثر توليد شد ما در خواست داريم از منتقدين كه طوري برخورد نشود تا نكات مثبت ديده نشود. »

احساني اظهار داشت: «كسانيكه با اين روند توليد مخالف اند خيلي كم هستند. منتها اينكه دغدغه هاي فرهنگ ايران اسلامي بايد در اولويت باشد شكي نيست. دوستاني كه معروف به دوستان ارزشي هستند من به عنوان مسئول دعوت مي كنم تا فعالانه وارد اين عرصه شوند اما دايره را بازتر بگيرند طبق فرمايش مقام معظم رهبري. مثلا خانم آبيار به اين سمت آمدند. كار ويژه بچه هاي انقلاب نبايد فقط نقد كردن باشد بايد جريان ايجابي باشد.»

  • جدال بر سر مشكل اساسي سينماي ايران

ميزگرد اين هفته برنامه هفت با توجه به اهميت مسئله و در خواست بينندگان باز هم به سراغ آسيب شناسي وضعيت فيلمنامه در سينماي ايران رفت. ميزگردي كه با حضور "عليرضا اميني"-فيلمساز-، "محمود اربابي"-فيلمنامه نويس و مدرس دانشگاه- "جابر قاسمعلي"-رئيس كانون فيلمنامه نويسان- و "محسن فرآورده"-تهيه كننده سينما- برگزار شد.

محمود اربابي اظهار داشت: «مردم دوست دارند فيلم خوب ببينند مسئول توليد فيلم خوب كيست؟ تهيه كننده است. تهيه كننده يعني فردي كه يك تيم را با هم جمع كند. الان بعد از سي سال تمام فيلمنامه نويسان فارغ التحصيل مدارس سينمايي هستند. پيش فرضي وجود دارد كه بايد فيلمنامه نويس همه چيز را خلق كند. اگر پروژه اي از فيلمنامه نويس شروع شود مشكل دارد. »

قاسمعلي بيان كرد: «اشكال اينجاست كه سيماي ما سينماي صنعتي نيست. در سينماي صنعتي تهيه كننده نفر اول پروژه است. تهيه كننده تجربه كار حرفه اي و حتي كارگرداني را دارد. او مي داند ايده اوليه را به كدام فيلمنامه نويس بايد سفارش داد... ما اين همه درباره فيلمنامه صحبت مي كنيم پس چرا مشكل حل نشد. مشكل ما اين است كه جامعه مان فاقد فرهنگ و تفكر درست است. سينماي ما در حوزه قوانين هم دچار مشكل است و فيلمنامه بخش كوچكي از آن است. فيلمنامه جزئي از سينماست نه همه سينما.»

عليرضا اميني كارگردان فيلم "هفت دقيقه تا پاييز" اظهار داشت: «نود و پنج در صد از تهيه كنندگان ما تخصص ندارند. تهيه كنندگان به شدت در فيلمنامه ضعيف هستند. نمي دانند ژانر چي هست.»

اربابي بيان كرد: «فيلمنامه نويس متخصص يعني كسي كه از مسير منطقي از آن رشته فارغ التحصيل شده است فيلمنامه خوب نوشتن به عوامل متعددي ربط دارد كه يكي از آن تخصص داشتن است. فيلمنامه بايد نسبتي با دنياي مردم داشته باشد. چند تا فيلم در سينما سراغ داريد كه عوامل متخصص بودن اما مردم با آن ارتباط برقرار نكردند. در فضاي سينماي ما فيلمنامه نويسان متخصص هستند. بخش زيادي از سينماي ما منتظر فيلمنامه هستند؟ چندتا تهيه كننده به دنبال موضوع مي روند؟»

اربابي ادامه داد: «نگاه فرهنگي كشور بنا ندارد ديدگاهش را به ديدگاه سينما نزديك كند. در سينماي ايران فيلمنامه هاي نساخته فيلمنامه نويسان بسيار زياد است. فيلمنامه نويس در هر سال توانايي خلق چند فيلمنامه متناسب با شرايط فرهنگي جامعه را دارد؟. »

جابر قاسمعلي گفت: «وقتي از سينماي صنعتي حرف مي زنيم يعني نظارت دولت كم شود. وقتي اقتصاد ما نفتي است و سينماي ما هم نفتي است و دولت براي دغدغه هاي خودش چند ميليارد هزينه مي كند اين مسير جداي از سينماي صنعتي است. سينماي صنعتي هزينه اش را از مردم مي گيرد و براي مردم فيلم مي سازد مثل سينماي آمريكا.»

فرآورده ادامه داد: «امروزه درام شده ابزار اصلي و عمده انتقال تفكر و انديشه و يكي از ابزار قدرتمند آمريكا سينمايش است. هيچ كسي به سينماي آمريكا سفارش نداده است.»

اربابي: «سينماي ايران قهرمان ندارد. نود درصد فيلم هاي آمريكايي قهرمان دارند. شخصيت هاي عجيب و غريب كه هر كاري مي خواهند در عالم مي كنند. قهرمان يعني كسي كه مردم دوست دارند آرمان هايشان را در آن شخصيت ببينند. در ايران عنصر قهرمان فراموش شده. در همين جشنواره فيلم چ ، حاتمي كيا قصد داشته كه چ گذاشته نه چمران براي آنكه قهرمان بسازد.»

اميني اظهار داشت: «وقتي ترس در مقوله نظارت است من چي بنويسم؟»

فرآورده در اين راستا گفت: «ما يك آيين نامه داريم براي دهه 60. هيچ قانون مدوني نداريم. مديران ما هيچ نقشه راهي براي سينماي ايران طرح نكردند. اشكال اساسي سينماي ما اين است كه نقشه راه و استراتژي ندارد.»

اربابي پاسخ داد: «راه نجات سينماي ايران قهرمان سازي است. مسئله نظارت حل مي شود. مميزي همان قهرمان را از شما مي خواهد. ما وقتي درباره ساختار فيلم صحبت مي كنيم قهرمان بي دليل قهرمان نمي شود. اگر فيلمنامه بر اساس قهرمان پيش برود امكان ارتباطش با مخاطب زياد است و با حداقل مميزي.»

قاسمعلي بيان داشت: «نياز ما سينماي داستان پرداز است. من امسال فيلم هايي ديدم كه گويي فيلمساز عامدانه مي خواهد مردم را از سينما فراري بدهد.»

اميني گفت: «قهرمان در سينماي اجتماعي است. آيا سينماي اجتماعي اجازه قهرمان پردازي به ما مي دهد؟ من هر چي فيلم اجتماعي ساختم دچار مشكل شدم.»

اربابي پاسخ داد: «نمونه فيلم آژانس شيشه اي است چون بخش زيادي از قهرمانان ما در جنگ بودند يا فيلم "ميم مثل مادر"»

قاسمعلي گفت: «اگر سينماي ما صنعتي مي بود و دولت دخالتش را كم مي كرد همه مي توانستند همه جور فيلم بسازند. در سينماي صنعتي آفاي اميني مي توانست هم كمدي بسازد و هم دفاع مقدسي. »

فرآورده اظهار داشت: «‌جز حضرت آقا مقام معظم رهبري بقيه مسئولين ما تكليفشان با سينما مشخص نيست حتي دولت ها. همه مسئولان مقطعي به يك موضوع پرداختند. تا زمانيكه نقشه راه نباشد مشكل حل نمي شود.»

اربابي در واكنش به سخنان فرآورده گفت: «سينماي ايران استراتژي دارد. از سال 84 تا 88 استراتژي ما فيلم خوب، اكران خوب بود. در آن سال اكثر سينماهاي مدرن ساخته شد.»

تحليل

امروزه كشور ما به عنوان يك كشور اسلامي مورد تهاجم فرهنگي غرب قرار دارد. افزايش اين فشارها و عملكرد بعضا نامتناسب مديران فرهنگي سبب شد تا مقام معظم رهبري در هفته اخير چندبار از نگراني هاي خود در حوزه فرهنگ سخن بگويند. مهمانان اين هفته برنامه هفت با مد نظر قرار دادن رهنمودهاي رهبري سعي كردند تا در حوزه تخصصي خود راهكارهايي را براي حل معضلات در عرصه سينما ارائه دهند. توجه مسئولان فرهنگي كشور و دست اندركاران سينما به فرمايشات رهبري بسيار شايسته و اميد بخش است، توجهي عميق و توام با عمل. فرمايشات رهبري و دلسوزان نظام و انقلاب بايد در دستور كار مديران فرهنگي كشور قرار بگيرد تا با موفقيت اين هجمه را نيز پشت سر بگذاريم.

نظر شما