شناسهٔ خبر: 13582 - سرویس خبر
نسخه قابل چاپ

گزارشی از آخرین برنامه هفت

"محمود گبرلو"-سردبیر-در آخرين برنامه هفت در سال 92 در یادداشتی اظهار داشت: «سينماي ايران يك سال پرفراز و نشيب ديگري را پشت سرگذاشت درحاليكه زخم هاي آن به لبخند تبديل شد و آرامش به سينما بازگشت.»

                            

"محمود گبرلو"-سردبیر-در آخرين برنامه هفت در سال 92 در یادداشتی اظهار داشت: «سينماي ايران يك سال پرفراز و نشيب ديگري را پشت سرگذاشت درحاليكه زخم هاي آن به لبخند تبديل شد و آرامش به سينما بازگشت.»

  • بدگويي ها از مديريت قبلي سينما ادامه دارد

"امين تارخ"-بازيگر و مدرس سينما- مهمان اين هفته برنامه هفت بود. تارخ در آغاز درباره وضعيت سينماي ايران در سال 92 اظهار داشت: « سال 92 دستخوش تغييراتي شد. سال 92 را بايد به دو قسمت تقسيم كرد. در دولت جدید كه بازگشايي خانه سينما اتفاق افتاد باعث شد به قدري حالمان بهتر شود. شرايطي را گذرانديم كه غيرقابل تحمل بود از توهين ها گرفته تا رانت خواري ها.»

وي درباره اميد كنوني توضيح داد: «اميدي كه بدست آمد يك اضطراب پنهان پشتش است و تهديدهايي وجود دارد. براي پايداري اين اميد بايد برنامه ريزي كرد. آقاي ایوبي بخشي از وعده ها را انجام داده اما اين اميد ماندگار نمي شود تا بدنه سينما احساس آرامش نكند. ما منتظريم تا سال آينده شاهد فيلم هاي بهتري باشيم. سينما بر اساس سليقه جلو مي رفت و در بودجه ويژه خواري وجود داشت فيلم هايي كه اگر اكران شدند حاصلي براي سينما نداشتند اما فيلم هايي چون ورود آقايان ممنوع، اخراجي ها يا جدايي نادر از سيمين با بودجه شخصي تهيه كننده ساخته شد. تعريفي كه از سازمان سينمايي و وزارت ارشاد داشتيم شاهدش نبوديم. وزارت ارشاد نبايد به دنبال آمار سازي باشد. در دولت جديد پذيرفته شد كه بايد بستر آرامي را به وجود آورد. در اين 8 سال معروف عدم وجود اعتماد بين بدنه و دولت باعث شد كه اساسا خود سينما آسيب ببيند.»

تارخ در خصوص اينكه"چرا نسبت به آموزشگاه هاي بازيگري احساس ناامني وجود دارد؟" اظهار داشت: «من قصد مقصريابي ندارم. نظارتي كه وزارت ارشاد بايد داشته باشد نيست درباره صدور و ابطال مجوز دقيق عمل نمي كند. بخشي از اين مشكلات به مديريت قبلي برمي گردد. قطعا برخي از آموزشگاهها مسبب اين بي اعتمادي هستند. مردم بايد از موسسه برنامه آموزشي بطلبند نه با اتكا به قول هاي روزنامه اي چون تضمين حضور در فيلم سينمايي. برخي از روزنامه ها و رسانه ها مسبب هستند. من هرگز از پيك برتر استفاده نمي كنم كه كنار همبرگر تبليغ آموزشگاه است. يک زماني روزنامه زرد است اما روزنامه وزيني چون همشهري چرا، كه عكس من و چند بازيگر حرفه اي را انداخته برای تبليغ موسسه اي كه متعلق به ما نيست. اين بي اعتمادي از بين نمي رود مگر با وجود نظارت دقيق بر آموزشگاه ها و تبليغات. من قصد تبليغ براي آموزشگاه خودم را ندارم. امسال دوتا از هنرجوهاي ما برگزيده سيمرغ بهترين بازيگر شدند و تا کنون 12 نفر برنده يا كانديد سيمرغ شده اند اما من تاحالا هيچ تضميني ندادم.»

وي ادامه داد: «حق هر كارگردان و تهيه كنندگي است كه هرجور مي خواهد بازيگر خودش را پيدا كند. بسياري از جوانان تحصيل كرده هستند كه خارج از دايره حرفه اي قرار گرفته اند و روز به روز سنشان بالاتر مي رود. برخي از افراد پيشنهاد پرداخت پول به تهيه كنندگان مي دهند. چند سال پيش اين قضيه بسيار حاد شد تا جايي كه سازمان سينمايي دو تا شماره تلفن در اختيار مردم گذاشته شد تا اين تخلف را اطلاع دهند. اين شايسته نيست. تا زمانيكه يك سلسله آژانس تاسيس نشود اين مشكل وجود دارد آژانسي كه از طريق آن دوستان آموزش ديده وارد عرصه هاي حرفه اي بازيگري شوند. ما كارگردان را نمي توانيم وادار به كاري كنيم اما اگر تعريف حرفه اي از بازيگر داشته باشيم همه آن را قبول مي كنند. درهمه زمينه ها در بازيگري دچار آسيب هستيم. چند تا بازيگر ميانسال داريم؟»

تارخ درباره ستاره ها در سينما بيان داشت: «‌بازيگر ستاره مي تواند تا حدي در فروش فيلم تاثير بگذارد. بسياري از فيلم ها ده ستاره دور هم جمع شدند اما فروش خوبي نداشتند. در هاليوود هم اين فيلم ها هستند. ستاره نقطه ضعف فيلمنامه را نمي تواند بپوشاند و معجزه كند و فيلم بد را به فيلم پرفروش تبديل كند. هويت و بي هويتي دامن گير سينماي ماست. با ديدن يك فريم از سينماي هند مي فهميم اين فيلم متعلق به سينماي هند است اما واقعا كارگرداني مثل علي حاتمي است كه با ديدن عكس فيلم هايش مي توان فهميد كه فيلم ايراني است. نبايد فكر كرد كه سينماي ايران را به وسيله جشنواره ها به مردم معرفي كرد. اميد است اين اميد لرزان لرزشش را از دست بدهد و روي سينماي ملي تمركز شود.»

  • بازهم بحث هاي بي نتيجه و اختلافات شخصي در ميزگرد هفت

هفت در بخش پرده آخر با موضوع جايگاه سينماي ايران در داخل و خارج از ايران و فعاليت سينماي ايران در سالي كه گذشت ميزبان"رضا درستكار"و" امير قادري"-منتقد- بود.

قادري در ابتدا اظهار داشت: «به نظرم مهمترين رويداد سينما جشنواره بود. من روي همين صندلي قبل از جشنواره گفتم جشنواره بايد آيينه تمام نماي سينماي ايران باشد. ما همه جور فيلم داشتيم. كمترين فيلم خوب، فيلم اميد بخش و كمترين فيلم با داستان و شخصيت در آن بود. وقتي همه دست پرورده هاي يك جشنواره تبديل به شكست مي شود. نتايج همه مديريت قبل را در اين جشنواره ديديم. تمام فيلمسازان يك جور پيام آور پايان بودند. به نظرم بايد شروع كنيم و به يك ساختار و سيستم جديد برسيم.»

درستكار نيز گفت: «با نگاه به جشنواره به تمام نقصان هاي فكري مديران قبلي پي مي برديم. امسال نسل هاي جوان تر از نسل قديمي موفق تر بودند. در حوزه فرهنگ به ويژه سينما هم مديران قبلي بودند كه سينما را حقير و كوچك كردند از طريق ادبياتشان و دعواهاي عبث و بيهوده. درمورد مديران جديد هم ما آيينه تمام نماي دولت را در جشنواره مي بينيم. جشنواره امسال بدترين دوره جشنواره از لحاظ اجرا بود. دقيقا دوستان ما در مديريت فعلي همانند مديريت قبلي عمل كردند. به نور چشمي ها بيشتر توجه كردند. مهندسي نتايج در هر دولتي اشتباه است. فقدان برنامه در حوزه فرهنگ در دو دولت مشخص است.»

قادري ادامه داد: «از توده اي قديم تا حزب الهي همه درباره پايان و شكست ساختند. يك قهرمان نداشتيم. اين سينما داعيه دار خانواده شهداست اما كجا فيلم خوب ساخته؟ سيستم ايدئولوژيك با پول نفت جواب خودش را داده است. در قديم يک سيستم چپ داشتيم و يک سيستم راست كه هر دو از پول نفت ارتزاق مي كردند. ديروز مصاحبه اي از خانم ليلي گلستان چاپ شده و گفته چرا دولت به هنرمندان پول نمي دهد. تنها شكل ثابت عدم داد و ستد با مردم است. من فيلم چ را دوست دارم اما نكته اين بود كه حاتمي كيا شد خواستار تمام حقوق نسل قديم و باخت.»

درستكار بيان كرد: «من به شكل كلي از تمامي فيلم ها دفاع كرده ولي از سيستم برائت مي جويم. چرا مي گوييم مردم سينما نمي روند؟ روشن است به خاطر وضعيت اقتصادي. سينما بازتاب آن چيزي است كه در جامعه است. دسترسي مردم به كالاي فرهنگي زياد شده است. مردم سينماي ايران را دنبال مي كنند به دليل معيشت مردم نمي توانند بروند سينما. يك روز سينما را آزاد كردند مردم شيشه ها را شكستند و استقبال كردند.»

وي ادامه داد: «سرانه رفتن مردم به سينما هر 9 سال يك بار است. ما از نظر توليد كشور توليد كننده اي هستيم اما از نظر توليد صندلي سينما ضعيف هستيم. چرخه توليد درست نيست.»

قادري جواب داد: «پولي كه از سازمان خاص بگيريم اسمش توليد نيست بلكه به هدر دادن سرمايه ملي است. در دو صورت آقاي ايكس فيلم مي سازد يا از دولت مي گيرد كه پولش حرام است و شكل خوبش اين است كه از پول خودش می باشد و باغ پسته يا كارخانه اي دارد كه باز هم ضرر مي كند و شكل خوب توليد نيست. بر اساس آمار فروش مردم فيلم نمي بينند. تنها شكل حلالش همين است.»

درستكار در واكنش گفت: «شما ذائقه مردم را خراب مي كنيد از طريق فيلم هاي سطحي چون رسوايي.»

قادري گفت: «هر فيلمي كه مي فروشد مثلا فيلم آقاي ده نمكي به من ربطي ندارد وظيفه من به عنوان فعال فرهنگي اين است كه چهارچوب هايي فراهم كنم كه مردم از طريق داد و ستد كالاي فرهنگي خود را تهيه كنند. رسانه ها هم در يك فضاي رقابت آزاد اين وظيفه را به عهده مي گيرند. ما مي توانيم اين بازار آزاد را خودمان به عهده بگيريم.»

درستكار در پايان اظهار داشت: «مردم خيلي به راست و چب كار ندارند. نسبي گرايي شكلي از يك سو نگري است مثل مدير دولتي. سينماي ايران را با سينماي آمريكا مقايسه مي كنيد.  با عقل بايد حرف زد. در اين فاصله گذار مي توان بيشترين بهره را گرفت نمي توان گفت بازار آزاد يك دفعه فرهنگ مردم را درست می كند.»

نظر شما