شناسهٔ خبر: 14782 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

انتشار دو کتاب نمایشنامه از واسلاو هاول

دو کتاب «اعتراض و چهار نمایشنامه‌ دیگر» و «هتل کوهستانی‌» از آثار نمایشی واسلاو هاول نخست‌وزیر فقید و نمایشنامه‌نویس اهل چکسلواکی، با ترجمه رضا میرچی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر شد.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از مهر؛ نمایشنامه‌های واسلاو هاول به طور مستقیم و غیرمستقیم بازتاب‌دهنده خلاقیت، خصوصیات، خصوصیات، پسند‌ها، دیدگاه‌ها، جهان‌بینی و نگرش او به زیستن است. هاول به خاطر داشتن پدر و مادری بورژوا نتوانست در دانشگاه تحصیل کند. هاول در زمینه تحول شغلی‌اش در حوزه تئاتر، از کارگری صحنه به نمایشنامه‌نویسی رسید و بعدها به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش از تئاتر رانده شد و ناچار به اشتغال به کارهای یدی شد. این سرنوشتی بود که بسیاری از روشنفکران چکسلواکی در دوران حاکمیت کمونیستی آن را تجربه کردند.

پیش از این نمایشنامه «در کار رفتن» از واسلاو هاول توسط این ناشر به چاپ رسیده است. کتاب‌های «اعتراض و چهار نمایشنامه‌ دیگر» و «هتل کوهستانی‌» در قالب عناوین مجموعه «نمایش‌های زمانه» انتشارات جهان کتاب چاپ شده‌اند. «اعتراض و چهار نمایشنامه‌ دیگر» ۵ نمایشنامه با عناوین «فرشته نگهبان»، «شرفیابی»، «اشتباه»، «موتومورفوز» و «اعتراض» را در بر می‌گیرد.

۳ نمایشنامه اول کتاب، تک‌پرده‌ای هستند. «فرشته نگهبان» در سال ۱۹۶۸ نوشته شده است و ۲ شخصیت دارد. «شرفیابی» در سال ۱۹۷۵ نوشته و از نظر تعداد شخصیت‌ها، مشابه «فرشته نگهبان» است. «اشتباه» در سال ۱۹۸۳ نوشته شده و ۵ شخصیت دارد.‌ «موتومورفوز» (دگردیسی موتوریسم) نمایشنامه‌ای در ۵ پرده است که در سال ۱۹۶۰ نوشته شده است. نمایشنامه «اعتراض» نیز به عنوان یک اثر تک‌پرده‌ای در سال ۱۹۷۸ نوشته شده است و ۲ شخصیت دارد.

در قسمتی از نمایشنامه «شرفیابی» می‌خوانیم:

اسلادک: ناسلامتی تو روشنفکری؟ دید سیاسی داری، می‌نویسی، درست است؟ چه کس دیگری به غیر از تو باید بداند. آن‌ها چه می‌خواهند بدانند؟

وانیک: معذرت می‌خواهم، اما در واقع...

اسلادک: ببین، توی آن انبار یک عالم وقت داری. چه می‌شود اگر جریان یک هفته را بریزی روی کاغذ؟ ارزش این را برای تو دارم، نه؟ از تو مواظبت می‌کنم! اون‌جا یک زندگی چرب و نرم داری؛ مثل خر در چمنزار!...

 

این کتاب با ۱۳۶ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۶ هزار و ۵۰۰ منتشر شده است.

هاول در نامه‌ای به آلفرد رادوک کارگردان اهل چکسلواکی، درباره نمایشنامه «هتل کوهستانی» نوشته است: نمایشی است وهمی با موضوع موجودیت انسان. به نوعی استعاری این سوال را برمی‌انگیزد که تا چه اندازه خودمان مطابقت داریم با خودمان؛ در واقع تا چه اندازه - به عنوان انسان - وجود داریم. برای مثال... دو نفر به طور متناوب زندگی خود را با یکدیگر عوض می‌کنند؛ سرنوشت‌شان را به گونه‌ای تناوبی به یکدیگر می‌دهند. مردی عاشقانه خودش به خودش حسودی می‌کند. در هتلی مهمان است که کسی به وجودش واکنش نشان نمی‌دهد، بنابراین از خود می‌پرسد:‌ «حتما نیستم! واقعا وجود دارم یا این‌که فقط نوعی شبح هستم؟» همگان فردی را - به رغم اعتراض جدی‌اش - کاملا به جای فرد دیگری می‌‌خوانند و آن را به عنوان امری مسلم می‌پذیرد که هر بار انسان دیگری است.

این نمایشنامه‌نویس در نامه دیگری به رادوک نوشته است: در این نمایشنامه به طور متنوعی زمان را چرخ داده‌ام (زمان به جلو و عقب می‌پرد، کشدار است و آهسته می‌گذرد).

کتاب پیش‌رو، قسمتی به نام یادداشت دارد که پیش از متن نمایشنامه چاپ شده و شامل توضیحاتی درباره هاول، این نمایشنامه و تعدادی از نامه‌هایش درباره «هتل کوهستانی» است. در بخشی از یادداشت و یکی از نامه‌های هاول، این نمایشنامه‌نویس می‌گوید: هیچ‌وقت فکر نکردم که نمایشنامه‌نویس فردی است باهوش‌تر از تماشاگر و او این حق را دارد که بیننده را در هر زمینه‌ای آموزش بدهد. همیشه معنی کار خود را تنها در آن دیدم که بیننده را «در وضعیت خودش بیندازم» و با تحریک او، به طور عمیق برانگیزانم‌اش.

«هتل کوهستانی» یک نمایش ۵ پرده‌ای است که در سال ۱۹۷۶ نوشته شده و ۱۴ شخصیت دارد.

در قسمتی از این نمایشنامه می‌خوانیم:

راخل: هر وقت از قصر نامیشت دیدن کردید یاد من کنید.

ارلوف: شما حتما در قصر نامیشت زندگی می‌کردید؟

راخل: در دوران کودکی بیشتر وقت‌مان را در آن‌جا می‌گذراندیم. فقط در تابستان به سیتس ارگ می‌رفتیم. تقریبا در مرز ایتالیا و از اموال شاخه هوکویتز اتریش بود. اما دایی‌ام هیچ‌وقت به ‌آن‌جا نمی‌رفت. فکر نمی‌کنم حالا متعلق به یک بازیگر چپی است.

ارلوف: نمی‌دانستم که در رگ شما خون آبی اشرافی جاری است!...

این کتاب با ۸۰ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۴ هزار تومان منتشر شده است.

نظر شما