به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ محمدسعید نقاشیان هنرمند خطاط، نقاش و گرافیست در سال ۱۳۵۶ متولد شد. خوشنویسی میراثی بود که از پدرش به او منتقل شد. بعد از سپری کردن دوران کودکی و مشق نستعلق، با مکتب خوشنویسی معلی آشنا شد. او از هنرمندان برجسته حوزه هنری است و مدتها است در چند دانشگاه از جمله دانشگاه الزهرا(س) تدریس میکند.
نقاشیان میگوید خالق شیوه خوشنویسی معلی، حمید عجمی است. او میافزاید که معلی از لحاظ لغوی به دو معناست، اول «برافراشته شده» و «بلند مرتبه» و معنای دوم آن را میتوان در این بیت از دیوان شمس جست و جو کرد: «خنک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش/ نه بماند هیچش الا هوس قمار دیگر»؛ معلی یعنی آن قماربازی که در قمار عشق هر چه داشته باخته و باز هم هوس قمار در سرش دارد. مصداق بارز این را میتوان در واژه کربلای معلی جست که حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در قمار عشق شرکت کردند و هوس عشق و عشقبازیاش با حضرت حق زبانزد آفاق شد.
مکتب خوشنویسی معلی به لحاظ ظاهری، خطی است قائم به ذات و مجزا از تمام حروف اما در باطن تاثیر کهنترین افقهای خوشنویسی خط کوفی در آن مستتر است. به گفته او معلی قابلیتهای نگارش در تمام سطوح خوشنویسی سنتی از جمله سطرنویسی، چلیپانویسی، قطعهنویسی و کتابت را دارد و پتانسیلهای بسیار وسیعی در طراحی گرافیک و لوگوتایپ را میتوان در این خط یافت و کاربردی کرد.
وی اظهار میکند که در بیشتر آثارش، سعی داشته به فلسفه وجود خط بپردازد و با شناخت درست نسبت به حروف، شان نزول حروف، باطن حروف و فلسفه وحدت وجود از نگاه بزرگان و عرفای شیعه، دست به خلق آثاری با این تفکر و اندیشه بزند.
این خوشنویس، مولف سه کتاب با عناوین «نقش محبوب؛ نگارش ۱۲۱ معلی»، «تمنای عشق؛ خوشنویسی زیارت عاشورا به خط معلی»، «حکایت شب هجران؛ خوشنویسی ترکیببند عرفانی محتشم کاشانی به خط معلی» است. در ادامه مصاحبه این چهره شناختهشده خوشنویسی معلی با تسنیم درباره موضوع «اصالت فرهنگ» آمده است:
نقاشیان با اشاره به این موضوع که فرهنگ برای جوانان امروز به عنوان امری فانتزی کاربرد دارد نه به معنای واقعی و اصیل آن، گفت: با توجه به اینکه در چند دانشگاه مختلف تدریس میکنم، شاهد این امر هستم که جوانان ما با بیهویتی فرهنگی روبهرو هستند، آنان در تمام لحظاتی که با فرهنگ و هنر سر و کار دارند؛ این مجهول بودن نظام فکری و هویتی در وجودشان هست و احساس میکنند که اگر دست به کارهای آوانگارد غربی بزنند بسیار متمدن و هنرمند هستند.
استاد دانشگاه الزهرا(س) ادامه داد: هنر غربی در بحث فرهنگ و هنر کشور ما چنان حاکم شده است که جوانان دچار سر در گمی و گمراهی شدهاند. جوانان ما در دورانی به سرمیبرند که میان سنت و مدرنیته دست و پا میزنند و هراس رفتن به هر سوی این قضیه در آنان وجود دارد. این دوگانگی باعث شده، نتوانند خوب بیاندیشند و خوب عمل کنند.
نقاشیان با تاکید بر اینکه بیهویتی در عرصههای هنری-فرهنگی ما رشد کرده، تصریح کرد: در آیین، دین، فرهنگ، زبان و هنر و حتی نوع پوشش و حجاب ما این بیهویتی قابل مشاهده است. سبک زندگی غربی بین جوانان ما رواج پیدا کرده و آن نظام بنیادی و قوی فرهنگ ایرانی و اسلامی ما دچار تزلزل و رخنه شده است. من فکر میکنم دیگر باید برای فرهنگمان کاری کنیم و برای بهبود شرایط، حرکت ملی راه بیاندازیم.
به گفته این گرافیست و خطاط، مردم در زمان قدیم برای هر ماه حرمت و احترامی قائل بودند، در ماه محرم به احترام امام معصوممان(ع) حرمت را نگاه میداشتند. یا مثلا در ماه مبارک رمضان افراد هر نوع دین و مذهبی که داشتند، لب به خوردن نمیزدند ولی خودتان امروز شاهد هستید که الان چگونه است! من نمیخواهم به کسی خورده بگیرم، فقط میخواهم به بیهویتی فرهنگی که امروزه بین جوانان ما رواج یافته اشاره کنم؛ ما باید برای این معضلات فرهنگی، فکر جدی کنیم و چارهای بیاندیشیم.
وی در پاسخ به این سوال که «به نظر شما راهکارهای موثر برای بهبود شرایط موجود چیست؟» گفت: ما باید تمام افکار، اندیشهها، باورها و اعتقاداتمان را بازآفرینی کنیم. اولا شکل و شمایل سبک زندگی اصیل ایرانی را دوباره زنده کنیم و بعد به باورها و اعتقادات یکدیگر احترام بگذاریم. چرا جوانی که به نماز و نیایش میپردازد باید از سوی دوستاناش مورد شماتت و تمسخر قرار گیرد؟ در زمان قدیم همه چیز اصالت داشت و پا برجا بود، فرهنگ ما اصالت داشت، نوع سبک زندگی اصالت داشت ولی امروز اصالتشان از بین رفته است. به نظر من تجربه نشان داده که دولتمردان و حاکمان چندان نمیتوانند تاثیرگذار باشند و خود هنرمندان و مردم هستند که باید این اصالت را دوباره به فرهنگ و هنر برگردانند و شرایط را تغییر دهند.
نقاشیان افزود: ما باید به هویت اصیل دینی و فرهنگی خودمان دل بدهیم. در گذشته فرهنگ و آیین مهدویت حکمفرما بود و همگان منتظر حضرت مهدی موعود(ع) بودند، اما امروز مسئله انتظار موعود چقدر در بین مردم ما موضوعیت دارد؟ باید فرهنگ، آیین و اعتقادات و باورها را به جوانان بشناسانیم و به نوعی حقایق را واکاوی و بازآفرینی کنیم. تعارض و دوگانگی را از میان برداریم و به جای اینکه همواره دنبال سود مادی و دنیاگرایی باشیم، همیشه در جست و جوی حقیقت و آزادگی حرکت کنیم.
وی با اشاره به به نامگذاری سال ۹۳ با عنوان «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» گفت: اقتصاد و فرهنگ در کنار یکدیگر هستند و باید باشند، این دو ملازم یکدیگرند. به نظر من هیچ یک از اینها بر یکدیگر ارجحیت ندارد، بلکه موازی، مستقل و در کنار هم عمل میکنند.
به گفته این استاد هنر دانشگاه ما باید به رشد و بالندگی اقتصاد هنر فکر کنیم و سازمانهای خصوصی و سرمایهداران فرهنگی در کنار دولت، برای فرهنگ و هنر کشورمان اقدام کنند تا حرکت مردمی ایجاد کنند و از فرهنگ و هنر حمایت کنند.
این هنرمند خطاط درپایان درباره مسئولیتپذیری در حوزه فرهنگ و هنر گفت: باید فرهنگ و هنر به اصحاب فن سپرده شود، من معتقدم افرادی که دغدغه فرهنگی و دانش فرهنگی دارند باید به عنوان مدیران فرهنگی فعالیت کنند، چنین اشخاصی تنها به سودآوری مالی و منفعتطلبی فکر نمیکنند بلکه واقعا دغدغه رشد و بالندگی فرهنگ را دارند.
نظر شما