شناسهٔ خبر: 22105 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دبیر جشنواره شعر فجر: نقد تبدیل به ابزار خشونت شده است

عبدالجبار کاکائی، شاعر و صاحب‌نظر حوزه نقد با بیان این‌که آستانه تحمل جامعه در زمینه‌های فرهنگی و هنری بسیار پایین است، گفت: ظاهرا سرایت سیاست به فرهنگ که امروزه رایج است، نقد را به ابزار خشونت تبدیل کرده است.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ کاکائی اظهار کرد: از آنجا که آستانه تحمل جامعه ما در اغلب زمینه‌های فرهنگی و هنری بسیار پایین است، متاسفانه تخریب، جای نقد را گرفته است. اکنون به نوعی، نقد سیاسی رواج یافته است یعنی به جای این‌که انتقاد سازنده صورت بگیرد و به مفهوم دقیق نقد توجه شود تا سره از ناسره مشخص شود، متاسفانه از نقد، آن هم با رویکرد سیاسی، برای تخریب استفاده می‌کنند.

وی با بیان این‌که در نقد، ابتدا باید از محاسن آثار، سخن به میان بیاید و سپس به معایب آن ـ البته به نیت کیفی‌سازی آثار ـ اشاره شود، ادامه داد: در طول تاریخ، نقد به صورت‌های مختلف ظاهر شده است؛ گاهی نقد در قالب مبالغه در توصیف بوده است، در دوره‌ای به توازن رسیده اما در دوره کنونی کاملا برعکس گذشته، از نقد به عنوان ابزاری برای تخریب استفاده می‌شود؛ گویا نقد یعنی پیدا کردن معایب یک اثر!

این نویسنده و شاعر در ادامه سخنانش، گفت: اگر این نگاه به نقد همچنان پابرجا بماند، یعنی تصور ناقد این باشد که فقط باید آسیب‌ها را بیان کند و چشم خود را بر زیبایی‌های آثار ببندد، نقد تولید شده، سازنده نخواهد بود. همچنین در این صورت نقد وارده، بر صاحب آثار اثر تخریبی خواهد داشت و اگر هم نقد سازنده باشد، مورد توجه صاحب آثار و طرفداران وی قرار نمی‌گیرد.

کاکائی با بیان این‌که ظاهرا نقد بر پاشنه خود نمی‌چرخد، اظهار کرد: متاسفانه تحریفی که در نقد امروزی صورت گرفته و سرایت سیاست به فرهنگ، باعث شده است که در مجموع، نقد به ابزار خشونت تبدیل شود.

وی توضیح داد: از طرف دیگر، انصافا کتاب‌های نقدِ عمیقی که آثار را مهندسی و حلاجی کرده باشند و سبب پیشرفت شوند، کمتر مشاهده شده است. البته ناگفته نماند که آثار «شفیعی کدکنی» در حوزه نقد، شاید جزو نوادر آثاری باشند که نگاه هوشمندانه به شعر دارند.

نویسنده کتاب «حبس سکوت» ضمن ابراز تاسف از این موضوع که آثار ادبی جای نقد را گرفته‌اند، گفت: متاسفانه به جای این‌که کتاب‌های تولیدی در بوته نقد قرار بگیرند، مرتب شاهد تولید کتاب‌های متعدد هستیم! علت این موضوع هم، افزایش روزافزون ناشران خصوصی است. آنها اذعان دارند که اگر صد عنوان کتاب تولید کنیم، خریداری می‌شود اما چون آثار حوزه نقد مخاطب و بازار فروش ندارد، تولید نمی‌کنیم.

کاکائی با بیان این‌که کسی به حرف حساب گوش نمی‌کند، گفت: متاسفانه امروزه فضای حاکم بر کارگاه‌های ادبی نیز از فضای ناشایست حاکم بر نقد بی‌بهره نمانده‌اند! تجربه حضور بنده در این جلسات بیانگر وجود نوعی تخریب میان فرهنگ دوستان و هنرمندان است. همه علاقه‌مندند آثارشان چاپ شود تا یک رزومه کاری برایشان محسوب شود.

این شاعر افزود: اگر نقد بود، این همه شاعر مشابه نداشتیم؛ شاعری که دنباله‌روی می‌کند، خیلی زود با ابزار نقد بیدار می‌شود، کنار می‌رود و مسیر علاقه‌مندی خود را پیدا می‌کند. اما اگر نقد نباشد، به‌صورت مکرر این رویه اشتباه را ادامه خواهد داد.

شاعر مجموعه شعر «با تو این ترانه‌ها شنیدنی است» با بیان این‌که متاسفانه نقد هم در همه سطوح (آکادمیک و ژورنالیستی) و هم در فضاهای مجازی حال و روز مناسبی ندارد، عنوان کرد: به نظر می‌رسد تولی‌گری دولت باعث می‌‌شود «مدیریت فرهنگی» دلسوزانه نباشد بلکه اداری باشد. دولت باید اعتماد کند و پروژه‌های سنگین فرهنگی را به بخش خصوصی واگذارد. 

این صاحبنظر حوزه نقد با بیان این‌که ضرورت دارد برنامه‌ها ـ چه نمایشگاه‌ها و چه همایش‌ها ـ به بخش خصوصی واگذار شوند، ادامه داد: برای بُرون‌رفت از معضلات حوزه نقد، باید صنف‌هایی تشکیل و اعضایشان از بخش خصوصی انتخاب شوند تا به دلیل اِشرافی که به موضوعات دارند، به بررسی آسیب‌ها بپردازند و راهکارهای کاربردی ارائه کنند. معتقدم شاکله اصلی یک نظامِ تراز و دقیق ادبی در کشور این است که باید از همه نظرات، دیدگاه‌ها و نگاه‌ها استفاده شود.

کاکائی توضیح داد: به نظرم باید ظرفیت شنیدن و آستانه تحمل بالا رود چرا که ادبیات ما بسیار گسترده است و همه ظرفیت آن، این نیست که اکنون می‌بینیم. به نظرم بخش‌هایی را مورد حمایت قرار دادن و از بخش‌های دیگر غافل ماندن، فایده‌ای ندارد.

این نویسنده با اشاره به نقش رسانه‌ها در ترویج فرهنگ نقد در جامعه، گفت: رسانه‌ها می‌توانند نقش موثری در این عرصه داشته باشند اما متاسفانه نقش تخریبی برخی رسانه‌ها در این عرصه مشهود است؛ به این معنا که سعی می‌کنند برخی شاعران و نویسندگان را با ارائه مدرک و سند، از برخی فعالیت‌ها و مجامع ادبی دور کنند. این طرح اتهام‌زنی و دنبال سند رفتن و تقسیم غنائم، رفتارهای شایسته‌ای نیست اما متاسفانه این رفتارها از سوی برخی رسانه‌ها دیده می‌شود.

وی در ادامه سخنانش با بیان این‌که رسانه‌ها باید مشوقی برای شنیدن صداهای مختلف باشند، گفت: متاسفانه فعالیت‌های فرهنگی که می‌توانند فراگیر شوند، با ابزار رسانه‌ای محدود می‌شوند در این صورت گروه‌های ملی نمی‌توانند به آشتی برسند. اگر این آشتی محقق شود سبب ایجاد کانون‌های قدرتمند و گفتمان ادبی می‌شود و سوء‌ظن را کنار می‌زند.

*دراین باره بخوانید:
(۱)شاکری: وقتی نقد تاثیری در تجارت کتاب نداشته باشد عملا اهمیتی پیدا نمی‌کند (اینجا)
(۲)جُربزه‌دار: نشریات خانه کتاب می‌توانند نقش موثری در ترویج فرهنگ نقد ایفا کنند/ نقد، چراغی فراسوی سیاستگذاران روشن می‌کند (اینجا)
(۳)کیانفر: ضرورت راه‌اندازی کتابخانه تخصصی نقد (اینجا)
(۴)جعفری مذهب:جامعه ما نیاز به نقد را احساس نکرده است/ پدیده‌ای به نام «اورژانس نقد» (اینجا)
(۵)حسینی: آیین نقد کتاب‌های تازه‌تالیف برگزار شود (اینجا)
(۶)عبدالعلی دستغیب: بسیاری از نقدها تبدیل به مدح شده‌اند/ مسئولان برای راه‌اندازی مجامع نقد کتاب بکوشند (اینجا)
(۷)رفیعی: پیش‌نیازهای نقد مطلوب و مدخلی بر اخلاق نقد (اینجا)
(۸)آژند: اکثر نقدها یا نان قرض دادن است یا خرده حساب شخصی/ لزوم اهتمام دانشگاه‌ها برای ایجاد رشته نقد (اینجا)
(۹) مهدوی‌راد: نقد باعث گسترش و سلامت نشر می‌شود (اینجا)
(۱۰) خدایار: برای نهادینه کردن فرهنگ نقد در جامعه باید مسئولان نیز نقدپذیر باشند (اینجا)
(۱۱) سرشار: بعضی به دلیل نقدی که بر آثارشان نوشته‌ام بامن قهرند (اینجا)
(۱۲) اسلامی اردکانی: کتاب‌های خوب، محصول نقدند/ اغلب نویسندگان ظرفیت پذیرش نقد را ندارند (اینجا)
(۱۳) مهدی محقق: تنزل جایگاه نقد به دلیل تنزل اخلاق در جامعه است (اینجا)
(۱۴) تفرشی: در ایران نقد حرفه‌ای و روشمند وجود ندارد/ عیار نقدها در فضای مجازی بیشتر در معرض قضاوتند (اینجا)
(۱۵) ذوالفقاری: ارشاد کتاب‌هایی‌ را که از فیلتر نقد گذشته‌اند خریداری کند/ جلوگیری از کتابسازی با کمک نقد (اینجا)
(۱۶) فاطمه راکعی: برای نقد با کمبود متخصص مواجه‌ایم (اینجا)
(۱۷) مؤمنی: منتقدان باید خود ِ نقد را هم به نقد بکشند/ برخی نقدهای امروزی حاصل زد وبندهای دوستانه هستند (اینجا)

نظر شما