شناسهٔ خبر: 22512 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نشست تاریخ شفاهی معماری برگزار شد

تاریخ شفاهی معماری ایران پر است از ناگفته‌ها. ناگفته‌هایی که گاه در قالب یک کتاب خود را نمایان می‌کنند و گاه در یک نام. محله منیریه و تاریخ شکل‌گیری آن به روایت تاریخ شفاهی، یادآور همین ناگفته‌هاست.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ یکصد و سی و چهارمین گفتمان هنر و معماری با هدف ارائه‌ی طرح‌های "موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی اندیشه معاصر" برگزار شد.

تاریخ شفاهی یکی از روش‌های پراهمیت برای درک تاریخ است که در آن مورخان بر مبنای مصاحبه‎های رودرو با تاریخ‌سازان به تولید منابع اطلاعات تاریخی دست می‌زنند. موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی اندیشه معاصر که از تیرماه ۱۳۹۰ به همت جمعی از علاقمندان و پژوهش‌گران در زمینه معماری و شهرسازی معاصر شکل گرفت، چندین پروژه مطالعاتی را در این حوزه به انجام رسانیده یا در دست اجرا دارد. این مطالعات تاکنون با مشارکت بیش از یکصد نفر از صاحب نظران و تاریخ‌سازان معماری و شهرسازی کشور تهیه و در اختیار پژوهش‌گران قرار گرفته است.

در این نشست اقدامات و فعالیت‌های صورت گرفته موسسه در سه بخشِ تاریخ شفاهی محله‌ی منیریه، تاریخ شفاهی کاخ گلستان و هنچنین فعالیت‌های مجموعه اندیشه معماران معاصر ارائه شد.

در ابتدا فیلم مستندی با موضوع تاریخچه کوتاه ساختمان مجلس شورای ملی پخش شد. این ساختمان که از پس از انقلاب و انتقال مجلس شورای اسلامی به محل مجلس سنای سابق فراموش شده بود، در سال ۱۳۷۳ با سانحه‌ی آتش سوزی مواجه شد و پس از این اتفاق توجهات را به خود جلب کرد. پس از سانحه آتش‌سوزی پروژه مرمت و بازسازی ساختمان آغاز شد که برای این کار نیاز به گردآوری تاریخ شفاهی آن ضروری بوده و هست.

تاریخ شفاهی محله‌ی منیریه

دکتر شهلا اعزازی در بخش اول نشست به بررسی فعالیت‌های مجموعه خود در گردآوری تاریخ شفاهی محله منیره پرداخت. وی ابتدا به توضیحاتی درباره کلیت روش تاریخ شفاهی و فعالیت موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی معاصر اشاره کرد و اظهار داشت: در روش تاریخ شفاهی ابتداً از ضبط صدا استفاده می‌کردند که با پیشرفت تکنولوژی از فیلم‌برداری هم استفاده شد و این روش در گردآوری تاریخ شفاهی محله منیره نیز مورد استفاده قرار گرفت.

اعزازی تاکید کرد: موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی معاصر از همان آغاز شروع کار خود با هدف جمع‌آوری تاریخ معماری، معماران، شهر و شهرسازان، ترکیبی از متخصصان علوم مختلف را در خود جمع آورده بود.

وی در ادامه گفت: در این پروژه از افراد مختلف دعوت می‌شد تا درباره پروژه‌ها و کارها نظر خودشان را ارائه دهند. او با اشاره به اینکه در حدود ۶ پروژه در موسسه به پایان رسیده و یا در حال تکمیل است اظهار داشت: این طرح‌ها با توجه به علائق افراد صاحب نظر در موسسه شکل گرفته‌اند، به عبارت دیگر کسانی که به تاریخ شفاهی معماران علاقه‌مند بودند به طرحی مثل تاریخ شفاهی شخصیت مرحوم میرفندرسکی پرداختند و کسانی که به ساختمان‌ها و ابنیه‌ی تاریخی توجه داشتند، کاخ گلستان و ابنیه مشهور معماری ایران را در دستور کار خود قرار دادند.

او همچنین افزود: در زمینه تاریخ شفاهی موسساتی در جهان وجود دارند، مثل موسسه هاروارد که تاریخ شفاهی ایران را نیز در دستور کار خود قرار داده‌اند. در ایران نیز موسسه تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی معاصر به منظور ضرورتی که این موضوع دارد آغاز بکار کرده است.

این کارشناس در ادامه به ارائه گزارشی از فعالیت خود درباره محله منیره پرداخت. او با اشاره به اینکه ماهیت شهرها برای جامعه‌شناسان بسیار جالب توجه است گفت پیش از شکل‌گیری شهرها زندگی در اماکن در میان افراد آشنا بود و همه‌ی اهالی یکدیگر را می‌شناختند. اما در شهرها، به علت مهاجرت‌ها، فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف و ناهمگونی فرهنگ‌ها، نیاز به قوانین و قواعد خاصی پیدا شد تا زندگی را برای همه ممکن کند.

اعزازی بیان داشت: در شهرها زندگی در اماکن ناآشنا، محیط‌های ثانویه و در میان افراد غریبه عادی است. به عبارت دیگر، ساکنین شهرها به شکل افرادی اتمی زندگی می‌کنند. اما جامعه‌شناسان متوجه شدند در شهرها اماکنی وجود دارند که از این ویژگی‌های منفی فاصله دارند. این اماکن همان محله‌های شهر هستند که دارای هویت و فرهنگ مشابه و همگونی‌اند. زندگی در میان افراد آشنا، محیط امن و وجود همبستگی و دلبستگی در میان افراد از ویژگی‌های دیگر محله‌های شهری است.

به گفته اعزازی تهران در حال گذار شدید است و بسیاری از این محله‌ها در حال تحول و دگرگونی هستند. اما با این حال، محله‌هایی وجود دارند که ویژگی‌های گذشته خود را همچنان حفظ کرده‌اند. یکی از این محله‌ها، محله منیریه است.

او همچنین یکی از علل انتخاب محله‌ی منیره را نام آن عنوان کرد. دکتر اعزازی با اشاره به اینکه بیشتر محله‌های تهران یا نام مردانه دارند و یا اینکه نام روستای گذشته خود را یدک می‌کشند بیان داشت این محله یکی از نادرترین محله‌هایی است که نام یک زن را بر خود دارد و به همین دلیل یک حس زنانه در آن وجود دارد. املاک این محله در گذشته در اختیار منیرالدوله، یکی از زنان ناصرالدین شاه قاجار بود که در زمان گسترش تهران به شهر الحاق شد. به دلیل آب و هوای مساعد و باغ‌های فراوان، بیشتر ساکنین این محله اعیان و اشراف بودند. برخی ساختمان‌های قدیمی متعلق به اشراف هنوز در این محله وجود دارند.

به گفته او در نقشه‌های مختلف شهر تهران حدود متفاوتی برای این محله ذکر شده است و به همین دلیل مشخص کردن محدوده دقیق آن کار دشواری است.

دکتر اعزازی در ادامه گفت: قصد ما از رفتن به محله‌ی منیره جمع‌آوری اطلاعاتی درباره‌ی بافت قدیمی تهران و فضاهای سکونتی، کاری، فراغتی و ارتباطی از دید مردم منیره بود، بخصوص افرادی که از دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ در آنجا سکونت داشتند. برخی از سوالات ما نیز ناظر به موضوعات دوستی، همبستگی و روابط میان افراد محله بود. کار ما با دوربین بود که به همین دلیل مشکلات زیادی را برای انجام پروژه به وجود آورد. مهمترین مشکل آن بود که در مصاحبه با افراد قدیمی که کهولت سن داشتند با بی‌حوصلگی و خستگی و گاهی نیز فراموشی آنها مواجه می‌شدیم. به همین دلیل پیدا کردن افرادی که بتوان اطلاعات خوبی از آنها حاصل کرد کار دشواری بود

یکی از مشکلات بزرگ دیگر این کار، عدم رغبت زنان به حضور در برابر دوربین بود. در بیشتر موارد مردان در نهایت در برابر دوربین قرار می‌گرفتند اما به دلیل آنکه این محله یکی از محله‌های بسیار مذهبی بود زنان حاضر نمی‌شدند در برابر دوربین مصاحبه کنند و به همین دلیل مستندسازی بسیاری از موضوعات در مورد محیط‌های زنانه، کمک‌های همسایه‎ای و روابط زنانه‎ی محله با دشواری مواجه بود و اطلاعات خوبی جمع‌آوری نشد، اما پروژه همچنان در حال انجام و تکمیل شدن است.

دکتر اعزازی به مهاجرپذیر بودن محله منیریه در گذشته اشاره کرد و اظهار داشت: در این محله گروه‌های قومی مختلفی ساکن هستند، اما اقلیت مذهبی کمتر در آنجا به چشم می‌خورد ولی با این وجود گروهی از ارامنه در آنجا سکونت داشتند. با وجود این تفاوت‌های قومی و فرهنگی، اهالی محله توجهی به این تفاوت‌ها نداشتند و همگی با همگونی خاصی زندگی می‌کردند. اعتبار و اعیان‌نشینی محله باعث شده است ساختمان‌های معتبر و اعیان‌نشین در آنجا وجود داشته باشد که در میان این ساختمان‌ها، بخصوص می‌توان از مدارس معتبر محله یاد کرد. همچنین روابط میان افراد در محله علاوه بر روابط همسایگی و محلی همچنین شامل روابط فامیلی و خانوادگی نیز می‌شد.

خانم نسرین ظریف، کارشناس ارشد جامعه‌شناسی که همکار دکتر اعزازی در پروژه تاریخ شفاهی محله‌ی منیریه بود در ادامه نشست درباره تجربه همکاری در این پروژه سخن گفت و اظهار داشت: در این کار که با همکاری جمعی از اساتید عضو موسسه در اواسط آبان سال ۹۲ آغاز شد ابتدا اطلاعات بسیار خوبی درباره محله‌ی منیریه جمع‌آوری شد.

او بیان داشت: اولین مسأله‌ای که در محله‌ی منیریه به چشم می‌خورد وجود بافت‎‌های قدیمی در کنار ساختمان‎های جدید بود که تناقض چشمگیری داشت. وی با بیان اینکه کار مصاحبه‎ها از اردیبهشت سال ۹۳ آغاز شد اظهار داشت اینکار با مشکلات زیادی روبرو بود که یکی از مهمترین آنها عدم اعتماد مصاحبه‌کنندگان و بی‌میلی خانم‌ها در حاضر شدن در برابر دوربین فیلم‌برداری بود. به همین جهت برای انجام مصاحبه نیاز بود تا ابتدا اعتمادسازی شود. مصاحبه‌ها بیشتر از کسبه‌ی محل انجام می‌گرفت و سوالات نیز از قبل تعیین شده بود که به همین دلیل بعد از چند مصاحبه به اشباع نظری رسیدیم که این موضوع نیز یکی دیگر از مشکلات ما بشمار می‌رفت. به همین دلیل در ادامه به افراد خاص و همینطور مکان‎های خاصی مثل قهوه‎خانه‌ها و مساجد توجه شد.
پس از ارائه‎ی گزارش پروژه‌ی تاریخ شفاهی محله‌ی منیریه توسط دکتر اعزازی و نسرین ظریف نمونه فیلمی از مصاحبه‎ها و فعالیت‎‌های میدانی در سالن نشست پخش شد.

تاریخ شفاهی کاخ گلستان

در بخش دوم نشست تاریخ شفاهی معماری، ابوالحسن میرعمادی و پرویز طلایی گزارشی را از پروژه‎ی تاریخ شفاهی کاخ گلستان ارائه کردند. در این بخش، ابوالحسن میرعمادی گفت: کار تاریخ شفاهی کاخ گلستان که از بناهای تاریخی تهران و ثبت شده در یونسکو است از شهریور سال ۱۳۹۲ آغاز شد.

او با اشاره به اینکه این بنا یکبار در سال ۱۳۵۰ مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت، این موضوع را در تاریخ شفاهی این بنا بسیار پر اهمیت دانست.

میرعمادی در ادامه گفت: متأسفانه تعداد قابل توجهی از کسانی که دست‌اندرکار مرمت این بنا بوده‎اند از دنیا رفته‎‌اند و امروزه برای گردآوری تاریخ شفاهی این بنا نمی‎توان از آنها استفاده کرد. اما از میان کسانی که در کار مرمت این بنا نقش داشتند هنوز کسانی در قید حیات هستند که برای انجام مصاحبه به سراغ آنها رفتیم و گفته‌هایشان را ضبط کرده‎ایم.

میرعمادی گفت: این بنا در زمان مرمت در اختیار بیوتات سلطنتی بود و کار بازسازی آن ارتباطی با سازمان میراث فرهنگی نداشت و به همین دلیل امکان یافتن اسناد و طرح‏‌های مرمت در میراث فرهنگی وجود نداشت و می‌بایست مستقیماً با خودِ دست‎اندرکاران مرمت مصاحبه به عمل می‌آمد. یکی از افراد موثر در کار مرمت این بنا استاد شعرباف بود که کار آجرکاری بنا را برعهده داشت. همچنین افراد دیگری نظیر مهندس هاشمی لنگرودی، مختاری، طالبیان و علی‌اکبر سعیدی نیز از دست‌اندرکاران مرمت بوده‎اند که در پروژه‌ی تاریخ شفاهی کاخ گلستان از آنها مصاحبه به عمل آمده است.

میرعمادی افزود: کار آینه‎کاری مرمت بر عهده‎‌ی برادران طلایی، کار نجاری برعهده‎ی استاد شیرازی، کار نقاشی برعهده‎ی استاد اسماعیلی و کار آجرکاری نیز برعهده‏‌ی استاد شعرباف بوده است. در این بخش همچنین تصاویری از کاخ گلستان و کار مرمت آن در سالن نشست ارائه شد و ابوالحسن میرعمادی به تشریح آنها پرداخت.

پرویز طلائی نیز که در پروژه‌ی تاریخ شفاهی کاخ گلستان با ابوالحسن میرعمادی همکاری داشت دقائقی درباره روند انجام این پروژه سخن گفت. وی با اشاره به اینکه تهیه مستندات در حین ساخت بناها باید اجباری شود تا در تاریخ شفاهی باقی بماند اظهار داشت: تاریخ شفاهی کمک می‌کند تا بازسازی و تجدید بنا به صورت علمی انجام شود.

تاریخ شفاهی دکتر محمد امین میرفندرسکی

علیرضا عظیمی و علیرضا کریمی مهمانان بخش آخر نشست بودند که به ارائه‌ی گزارشی از پروژه‎ی تاریخ شفاهی دکتر محمدامین میرفندرسکی به عنوان یکی از چهره‌های برجسته‎ی معماری کشور پرداختند.

علیرضا عظیمی با بیان اینکه کار مصاحبه‎ها با تهیه‌ی لیستی از افراد مرتبط و نزدیکان، دوستان، همکاران و دانشجویان دکتر میرفندرسکی از اوایل بهمن ۱۳۹۳ آغاز شد و تا اردیبهشت ماه ادامه یافت، گفت: برای این کار با توجه به اهداف پروژه لیستی صد نفره تهیه شد و حدود ۸۰ ساعت فیلم مصاحبه ضبط شد، اما پروژه به جمع‌بندی نرسید.

وی دلیل به سرانجام نرسیدن پروژه را ابهام شخصیت دکتر میرفندرسکی عنوان کرد و گفت: ایشان در کارنامه‎ی خود هم سوابق علمی داشته‌اند و هم سوابق سیاسی و هم فعالیت‎های دیگری که شخصیت او را پیچیده کرده است. در این گزارش همچنین نمونه فیلمی از مصاحبه‌های صورت گرفته در سالن نشست پخش شد.

عظیمی در ادامه به پروژه‌ی اندیشه‌ی معماران معاصر اشاره کرد و گفت: این پروژه در قالب سه کتاب تهیه شده است.

وی همچنین با تشریح روش کار این پروژه، دستاوردهای حرفه‎ای آن را برشمرد و اظهار داشت: اولین دستاورد این پروژه ثبت اندیشه‌های معماران از زبان خودشان است که در تاریخ معماری سابقه ندارد. دومین دستاورد این پروژه، برطرف شدن ابهاماتی است که در مورد برخی اساتید وجود داشته است.

عظیمی در پایان با بیان پیشنهاداتی برای بهبود پروژه‌ی تاریخ شفاهی گفت: تشکیل کانون جوانان انجمن مفاخر معماری و نیز توسعه‌ی طرح با اجرای ایده‎‌های جدیدتر می‌تواند اقدامات مؤثری در پیشبرد پروژه باشد.

نظر شما