شناسهٔ خبر: 22677 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

داریوش شایگان: رفتار گاندی عکس ماکیاولی است

داریوش شایگان در «شب مهاتما گاندی» گفت: گاندی سخت بر این اصل معتقد بود که هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند، هرقدر هم آن هدف مقدس باشد، از این لحاظ، رفتار گاندی، رفتاری است، درست عکس رفتار ماکیاولی. شاید او در تاریخ جدید، نخستین فردی باشد که آزادی هند را از راهی به دست آورد که برای بسیاری حتی تصور آن هم مشکل و بعید بود.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ داریوش شایگان، فیلسوف و اندیشمند در «شب مهاتما گاندی» به اثرپذیری گاندی از تعالیم «بهاگاوات ـ گیتا» اشاره کرد و گفت: گاندی، علاقه بسیاری به حماسه بزرگ مهابهاراتا داشت. یکی از ویژگی‌های متناقض «بهاگاوات ـ گیتا» این است که در آن، بین وظایف کلی اخلاقی که شالوده‌اش بر خشونت پرهیزی استوار است و وظیفه طبقاتی یک سلحشور که چیزی نیست مگر جنگیدن و خون ریختن، تضاد وجود دارد. 

وی افزود: «آهیم آسا» یا خشونت پرهیزی، جز وظایف کلی به شمار می‌آید در حالی که از سوی دیگر، نظام اخلاقی سلحشوران ایجاب می‌کند که فرد متعلق به این طبقه، دست به کشتن زند و دشمن را نابود سازد. آن‌چه در رفتار گاندی جالب است، این است که او فرزانگی و عمل بی‌چشمداشت بها گاوات ـ گیتا را می‌پذیرد و آن را اخذ می‌کند ولی از پذیرش اصل سلحشوری و نبرد، پرهیز می‌کند. از این رو، بر مبنای آرمان بهاگاوات ـ گیتا، او می‌توانست دست به خشونت بزند چون بر هر هندویی واجب بود که از سلطه انگلیسی‌ها رها شود و همین تکلیف می‌توانست توجیه‌کننده قیام مسلحانه هندیان، علیه استبداد انگلیس باشد ولی گاندی چون اساساً به نظام طبقاتی اعتقاد نداشت و آن را یکی از عوامل عقب‌ماندگی هند می‌دانست، این فرایند را وارونه و از جنگ خشونت‌آمیز پرهیز کرد. 

شایگان در ادامه مباحث خود تأکید کرد: گاندی سخت بر این اصل معتقد بود که هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند، هرقدر هم آن هدف مقدس باشد؛ زیرا بذر خوب، محصول خوب به بار می‌آورد و بذر بد، محصول نامرغوب. از این لحاظ، رفتار گاندی، رفتاری است، درست عکس رفتار ماکیاولی. شاید او در تاریخ جدید، نخستین فردی باشد که آزادی هند را از راهی به دست آورد که برای بسیاری حتی تصور آن هم مشکل و بعید بود. 

وی با اشاره به تفاوت سیاست‌های کشورهای غربی ادامه داد: البته لازم می‌دانم در اینجا این نکته را هم متذکر شوم که اگر گاندی طی مبارزات بی‌خشونتش به جای انگلیسی‌ها با آلمان‌های نازی یا استالینیست‌های روس روبه‌رو بود، به احتمال قریب به یقین، هرگز توفیق نمی‌یافت. انگلیسی‌ها با وجود خلق‌و‌خوی استبدادی و میل جهانگشایی‌شان، به برخی اصول اعتقاد داشتند و نخستین مریدان غربی گاندی هم انگلیسی‌ها بودند. 

این اندیشمند در پایان عنوان کرد: به گمان من، مفهوم عدم خشونت در جهان امروز روز به روز اکنونی‌تر و بیش از پیش، مطرح می‌شود، البته خشونت‌پرهیزی با روحیه جنگ‌آور برخی تمدن‌ها به‌کلی ناسازگار است. شاید آخرین فردی که در اواخر قرن بیستم، اصل گاندی را محقق ساخت، ماندلا باشد. او نیز به مجرد آزادی از حبسی ۲۷ ساله، متوجه شد که خشونت چنان در جامعه‌اش انباشته شده است که اگر درصدد انتقام‌جویی برآید، وقوع جنگ داخلی قطعی خواهد بود به همین دلیل به درستی تشخیص داد که تنها راه، آشتی است و راه دیگری هم وجود ندارد. 

زیباکلام: گاندی الهام‌بخش مبارزان سیاسی بی‌شماری شد 

سخنگوی بعدی این مراسم، دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که با تاکید بر روش مسالمت‌آمیز گاندی در مبارزه با استعمار بریتانیا گفت: همه ما فرض گرفته‌ایم که برای مبارزه، چاره‌ای جز جنگ و روش مسلحانه نیست اما گاندی، غیر از این فکر کرده و همواره تاکید کرده است که خشونت تنها راه برای تغییر نیست. متأسفانه، دنیای امروز ما فرسنگ‌ها با این تفکر فاصله دارد و به نظر می‌رسد خشونت تنها زبان تحول است. گاندی الهام‌بخش مبارزان سیاسی بی‌شماری شد. 

وی افزود: مثلا لوترکینگ یکی از محصولات گاندی است که مبارزات اجتماعی خود علیه آپارتاید در آمریکا را با الهام از گاندی آغاز کرد. همچنین در دوره‌ای از تاریخ، این جنبش اجتماعی آمریکایی‌ها بر ضد جنگ ویتنام بود که با الهام از آرای گاندی، به عنوان ستون پنجم ویتنامی‌ها عمل کرد و آمریکایی‌ها را در ویتنام سست کرد. 

زیباکلام ادامه داد: همیشه این سوال مطرح بوده که چگونه می‌توان ضمن پیشگیری از جنگ، تغییر ایجاد کرد؟ همین مساله سبب‌ساز شکل‌گیری گروه‌های مطالعاتی زیادی شده است تا جایی که امروزه، در نتیجه فکر گاندی، در دانشکده «مطالعات صلح» برادفورد، ایده «جنگ عدالت» (Just War) پرورانده شده است. از آنجایی که در ایده گاندی، جنگ توجیه‌پذیر نیست، بنابراین این سوال پیش می‌آید که در چه موقعیتی فردی که طرفدار مبارزه مسالمت آمیز و صلح است، اسلحه به دست می‌گیرد و می‌جنگد؟ چرا که همگان معتقدند، هر گاه کسی اسلحه به دست گیرد و بجنگد از گاندی عبور کرده است. ایده «جنگ عدالت»، نوعی از جنگ را توجیه می‌کند که در آن فرد، با اعتقاد به ایده خشونت‌گریز گاندی، اسلحه دست می‌گیرد و می‌جنگد. 

این استاد دانشگاه تهران با به چالش کشیدن ایده جنگ مسلحانه افزود: کشته شدن ۱۷ میلیون انسان طی جنگ جهانی اول، همواره این سوال را مطرح می‌کرد که آیا مسائلی که جنگ را سبب شدند، نمی‌توانستند، پشت میز مذاکره حل شوند؟ هنوز این پرسش مطرح بود که جنگ جهانی دوم بروز کرد، در این جنگ به دلیل ابعاد وسیع‌تر خشونت، این سوال جدی‌تر هم شد. اما نکته مهم این است که امروز، در سال ۲۰۱۴، زمانی که به گاندی می‌نگریم حس می‌کنیم گویی دیگر گاندی با ما نیست. متأسفانه در شرایط حاضر به وضعیتی رسیده‌ایم که خشونت توسط بسیاری از جریانات سیاسی و ایدئولوژی‌ها به امری مقدس تبدیل شده‌است اما به نظر من، قدرت گاندی بر افرادی که توجیه‌گر خشونت هستند، غلبه دارد و باوجود بارش خشونت از در و دیوار دنیا، معتقدم که گاندی زنده است و زنده خواهد ماند. 

آرای مهماتما گاندی، عمیقاً ریشه در باورهای هندی داشت 

سفیر هند نیز در برنامه «شب مهاتما گاندی» گفت: گرچه آرای مهماتما گاندی، عمیقاً ریشه در باورهای هندی داشت اما او همواره ارتدکسی و تبعیض را به چالش کشید. گاندی، رهبری مبارزات آزادی‌خواهانه هند را بر عهده گرفت و پیام راستی و عدم خشونتش در سرتاسر جهان، فراگیر شد. او توانست علیه شیطان نظام طبقاتی و کمونیسم مبارزه کند و برای تعالی فقرا و برابری برای «هریجان‌ها» تلاش کند. 

«دی. پی. سریواستاوا» ضمن اشاره به روش مبارزاتی خاص و منحصر به فرد گاندی افزود: او در مبارزه با بزرگترین امپراتوری در تاریخ، بدون خشونت عمل کرد و سرانجام جنبش نافرمانی مدنی مهاتما گاندی، بریتانیا را مجبور به ترک هند کرد؛ به‌گونه‌ای که هیچ مورد مشابهی را نمی‌توان یافت که در آن انتقال قدرت سیاسی در کشوری به اندازه یک شبه قاره، با آرامش انجام گرفته باشد؛ پیام گاندی برای راستی و عدم خشونت، الهام بخش میلیون‌ها نفر در سراسر جهان بوده است تا جایی که جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده به رهبری مارتین لوترکینگ بر پایه اصول گاندی استوار شد. 

سفیر هند در ادامه از سبک زندگی گاندی پس از پیروزی و رسیدن به قدرت یاد کرد و گفت: گاندی پس از استقلال، قدرت را در دست نگرفت، او به زندگی فقیرانه‌اش در کنار مردم ادامه داد و برای هماهنگی اجتماعی، جانش را فدا کرد. ایثار بی ریای گاندی در برابر آزادی و زندگی نمونه و فداکاری وی، شعاعی از امید و چراغ راهنمای مردم ستمدیده و استثمار شده در سراسر جهان بوده است. در جهانی که آشفتگی به طور گسترده‌ای رو به فزونی است، فلسفه گاندی، امروز بیش از هر زمانی درگذشته مطرح است. 

پیام گلوله مرگبار برای گاندی چه بود؟ 

سخنران پایانی این مراسم نیز محمد دولت‌آبادی بود که با زبان ادبی و تخیل عمیق خویش، توجه جمع را به مرگ اسفبار گاندی جلب کرد و گفت: متاسفانه گویی با قرن بیستم دوره‌ای از نگاه اخلاقی از بین رفته است. در ماجرای گاندی من همواره ذهنم متوجه گلوله‌ای است که به گاندی شلیک شد؛ چرا که به زعم من، در آن گلوله دو پیام نهفته بود، یکی آنکه این یک هدیه الهی است برای گاندی که او را از شر جهل و رذالت نجات داد و دیگر، پیام تاریخی و سیاسی آن، که این نکته را دربرداشت که در عرصه سیاست، انسانیت، اخلاق، عرفان و دوست داشتن کافی و بس است. 

رونمایی از سه کتاب درباره گاندی در حاشیه مراسم

در حاشیه این مراسم از سه کتاب «اسطوره مهاتما گاندی»، «ساتیا و من» و «سرگذشت من» رونمایی شد. کتاب «اسطوره مهاتما گاندی» در برگیرنده آلبومی از عکس‌های زندگی گاندی است که توسط « افسانه قجرلو» گردآوری و ترجمه شده است. «ساتیا و من» نیز عنوان کتابی از «هومن بابک» است که حاوی پیام‌های سیاسی، اخلاقی و مذهبی گاندی بوده و به سه زبان انگلیسی، هندی و فارسی گردآمده است. کتاب «سرگذشت من» هم نوشته «مرحوم مسعود برزین» است که به زندگی و فعالیت های سیاسی گاندی، اشاره دارد. 

مراسم بزرگداشت گاندی که با عنوان «شب مهاتما گاندی» به همت «سفارت هند»، «گنجینه پژوهشی ایرج افشار»، «مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی»، «بنیاد فرهنگی ملت»، «بنیاد موقوفات افشار» و تلاش علی دهباشی، سردبیر مجله فرهنگی‌ـ‌هنری بخارا دوشنبه ۷ مهرماه در محل کانون زبان فارسی برگزار شد، میزبان جمع زیادی از علاقه‌مندان به حوزه فرهنگ و سیاست بود.

نظر شما