شناسهٔ خبر: 23197 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نشست «جُستنِ بنیانِ عرف؛ تأملی در نسبت فلسفه و فرهنگ» برگزار می‌شود

نهمین نشست عمومی از سلسله نشست‌های پژوهشکده مطالعات فرهنگی با موضوع «جُستنِ بنیانِ عرف؛ تاملی در نسبت فلسفه و فرهنگ» با سخنرانی جناب آقای دکتر مهدی معین‌زاده عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی روز سه‌شنبه 22 مهرماه ساعت 17 در محل پژوهشکده مطالعات فرهنگی روایت برگزار خواهد شد.

به گزارش فرهنگ امروز؛ نهمین نشست عمومی از سلسله نشست‌های پژوهشکده مطالعات فرهنگی با موضوع «جُستنِ بنیانِ عرف؛ تاملی در نسبت فلسفه و فرهنگ» با سخنرانی جناب آقای دکتر مهدی معین‌زاده عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی روز سه‌شنبه 22 مهرماه ساعت 17 در محل پژوهشکده مطالعات فرهنگی روایت برگزار خواهد شد. این پژوهشکده که در مرحله اخذ مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار دارد، با سه گروه تخصصی: تاریخ فرهنگی، فلسفه و فرهنگ و معماری و فرهنگ، فعالیت آزمایشی خود را آغاز کرده است. این جلسه به کوشش گروه پژوهشی فرهنگ و فلسفه برگزار می‌شود.

مباحثی که دکتر معین‌زاده در این نشست مطرح خواهد کرد به شرح زیر است:

فلسفه مواجهه با «وجود در مقام حقیقت» است. وجود، مادام که انسان با آن مواجهه‌ای نیافته است، وجودِ محض است اما به محض حضور انسان، وجود به تمامه در شانی از شئون خود ـ شأن حقیقت ـ تجلی پیدا می‌کند. همین «وجود در مقام حقیقت» است که آنگاه موضوع فلسفه قرار می‌گیرد. انسان نه با وجود محض بلکه با وجود در مقام حقیقت است که مواجهه دارد یا به عبارت دیگر وجود تنها از حیث «در مقام حقیقت» بودنش بر انسان تجلی می‌کند. این بدان معناست که انسان در مواجهه با وجود همواره از قبل، کسوتی از حقیقت بدان در پوشانده است یا به تعبیر دقیق‌تر، وجود، هنگام مواجهه با انسان، هماره از قبل کسوتی از حقیقت به خود در پوشیده است. معنا، همان کسوتی است که وجود در مقام حقیقت به خود در می‌پوشد.  پس انسان در مواجهه با وجود هماره از قبل خود را غرقه در معنائی می‌یابد. این معنا همان «عرف» است.

عرف (Common sense) که به تقریبی قابل قبول، معادل فرهنگ است بدین‌گونه از حقیقت و بلکه وجود نشات می‌گیرد. حقیقت بمثابه منشا عرف، اما می‌تواند در عرف به اختفا رود یا آشکار شود و همین امر یعنی آشکارگی یا اختفای حقیقت در عرف است که مضمون نقد عرف یا همان تامل فلسفی در عرف را شکل می‌دهد. عرف، اگر حقیقت در آن آشکار شده باشد اصیل است و اگر به اختفا رفته باشد، نااصیل یا سقوط کرده. یعنی از منظر ما امکان عدم اصالت برای عرف همواره وجود دارد. عناصر عرف، وقتی عرف نااصیل یا «سقوط کرده» باشند به حقیقتی ارجاع ندارند و بدینگونه فاقد معنا می‌شوند. مُد (Fashion) حالت نااصیل یا سقوط کرده‌ی عرف است. درنگ فلسفی در فرهنگ، نقد عرف است یعنی جستن و نمودن حقیقت در عرف اصیل و  نا‌‌ـ‌‌حقیقت در عرف نااصیل و سقوط کرده است.

علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن‌ 66435423 تماس حاصل فرمایند. نشانی پژوهشکده (محل برگزاری جلسات) به شرح زیر می‌باشد: میدان انقلاب اسلامی، ابتدای خیابان کارگر شمالی، کوچه ادوارد براون، پلاک 12

شرکت در این جلسات برای عموم علاقه‌مندان آزاد است

نظر شما