شناسهٔ خبر: 23218 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چرا شعر معاصر از دانشگاه حذف می‌شود؟

بهزاد خواجات چند دلیل برای پرداخته نشدن به ادبیات معاصر و به‌خصوص شعر معاصر در دانشگاه‌ها برشمرد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این شاعر و مدرس ادبیات دانشگاه درباره علت پرداخته نشدن به ادبیات و بخصوص شعر معاصر در دانشگاه‌ها گفت: نپرداختن دانشگاه‌ها به شعر معاصر چند دلیل دارد؛ اولین مساله نوپایی و جوانی شعر معاصر است، چون شعر معاصر در مقابل شعر سنتی از عمر طولانی برخوردار نیست. ما در مقابل هزار سال شعر سنتی تنها 100 سال شعر معاصر داریم.

او افزود: دلیل دیگر این‌که در ایران از همان ابتدا نسبت به شعر امروز بدبینی وجود داشت. بخشی از این بدبینی مربوط به خود اهالی ادبیات و شعر است و بخشی هم به مسائل سیاسی و اجتماعی مربوط است. اولین چالش‌های جدی شعر سنتی با شعر امروز معاصر نیز به چالش‌های تقی رفعت و ملک‌الشعرای بهار برمی‌گردد. بهار متعلق به محیط دانشگاهی بود و به همین خاطر با تقی رفعت نظرات متفاوتی درباره شعر داشت. این تقابل بعدها بین نیما و خانلری هم پیش آمد. نهایتا موضع‌گیری‌های چند دهه اخیر در باب مسأله شعر نو و شعر سنتی این مسأله را جا انداخت که مدافعان شعر سنتی نمی‌توانند با جریان نو کنار بیایند. البته این موضوع بعدها تغییراتی پیدا کرد و برخی از استادان دانشگاه‌ها اقداماتی برای نزدیک کردن شعر سنتی و شعر نو انجام دادند.

خواجات در ادامه به دلیل دیگری اشاره کرد و گفت: شعر سنتی و شعر امروز به واسطه صور خیال و برخورد با زبان با یکدیگر متفاوت هستند، به همین خاطر دیگر صنایع ادبی شعر سنتی پاسخ‌گوی نیاز دانشجوی امروز ادبیات نیست؛ به طوری که الآن در جریان شعر مدرن و پست‌مدرن خیلی از صنایع ادبی که در شعر سنتی وجود دارد زشت تلقی می‌شود و برعکس.

او در عین حال گفت: شعر امروز تجربه‌گراست و شاید برنامه‌ریزان دانشگاه گمان کنند اگر آن را وارد دانشگاه کنند به نوعی ریسک یا خطر کرده‌اند اما شعر سنتی امتحان خود را پس داده است.

این شاعر همچنین گفت: دلیل دیگر این است که خیلی از استادان بزرگ ادبیات فارسی دانشگاه‌ها شعر امروز را پیگیری نمی‌کنند و اصولا مسأله جدی آن‌ها ادبیات معاصر نیست. بنابراین وقتی خود استادان اطلاع چندانی از شعر امروز ندارند‌، خیلی هم به دنبال آن نمی‌روند. در عین حال این‌که در حوزه ادبیات و شعر معاصر به شدت کمبود منابع آکادمیک وجود دارد. البته درباره شعر امروز کتاب زیاد نوشته شده است اما کتابی که امکان تدریس، فصل‌بندی و موضوع‌بندی داشته باشد، نداریم. از این حیث با فقر منابع مواجه هستیم. البته دکتر شمیسا در این‌باره کارهایی انجام داده است اما باز هم هنوز یک کتاب درباره ادبیات معاصر که همه‌جانبه باشد که بتوان آن را به عنوان کتاب درسی به دانشجو معرفی کرد سراغ ندارم. همه این عوامل دست به دست هم می‌دهد تا شعر امروز دردانشگاه‌ها چندان مورد توجه قرار نگیرد.

خواجات درباره علت‌های بیرونی پرداخته نشدن به ادبیات معاصر از جمله عوامل و مسائل سیاسی و اجتماعی نیز اظهار کرد: این مساله هم وجود دارد، اما باید در نظر داشت که ما وقتی در دانشگاه اقتصاد درس می‌دهیم باید نظریات مارکس را هم تدریس کنیم. این تدریس مارکس به معنی این نیست که ما باید به تفکر اشتراکی اعتقاد داشته باشیم. در زمینه ادبیات هم همین‌گونه است. اگر ما به ادبیات به عنوان یک برنامه زندگی نگاه نکنیم می‌توانیم از استراتژی زیبایی و صور خیال آن بهره‌مند شویم. بنابراین نباید با مقوله ادبیات سلبی و ایجابی برخورد کنیم.

او افزود: در این زمینه ما در برخی از مواقع سلیقه‌یی برخورد می‌کنیم و به خاطر نوع تفکر نویسنده‌ای او را حذف می‌کنیم. ما نمی‌توانیم به خاطر نوع تفکر نویسنده، او را حذف کنیم بلکه باید با سعه صدر و نگرش بسیط با این موضوع برخورد کرد.

نظر شما