شناسهٔ خبر: 23483 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

برادران کارامازوف؛ یکی از 100 رمانی که باید خواند

این کتاب دو جلدی را نویسنده دو سال قبل از مرگ خود به سال 1879 به چاپ رساند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنر آنلاین این کتاب، به گفته خود داستایفسکی آغازی بر یک مجموعه‏ سه گانه بود، که با مرگ نویسنده دو اثر دیگر نوشته نشد. داستان این کتاب، ماجرای یک خانواده است و شرح نحوه ارتباطی که بین فئودور کارامازوف، پیرمرد فاسدالاخلاق و متمولی است که با سه پسرش به نام‌های میتیا، ایوان و آلیوشا و پسر حرامزاده‌اش به نام اسمردیاکوف وجود دارد.

هرچهار پسر از پدر متنفرند. میتیا ستوان است وعصبی٬ متکبر٬ حساس٬ زودرنج و تهی از فکر. ایوان مرد تحصیل کرده‌‏ای است که سرد و بی‏‌اعتنا در زیر نقاب بدبینی٬ سکوت کرده است. او از ترس آن که رنج نبرد٬ منکر عشق خدا و عشق بندگان خدا است و از این عقیده خود دفاع می‏‌کند. آلیوشا که باید طبق طرح اولیه داستایوسکی٬ قهرمان رمان باشد در محضر پیرمردی روحانی با تعالیم خشک و احساسات تند مذهبی پرورش یافته است. بالاخره اسمردیاکوف عضوی فاسدالاخلاق٬ بدقلب و مبتلا به صرع است و پدرش او را در خانه‏‌اش به عنوان نوکر نگهداشته است .

از ویژگی‏‌های مهم این کتاب عدم وجود یک شخصیت اصلی در داستان است، هر چند خود نویسنده اصرار دارد که آلیوشا را به عنوان قهرمان داستانش معرفی کند، اما در اصل به توصیف جامعه‏‌ای می‏‌پردازد که در آن پدر کشی واقع شده است.

در این کتاب در توصیف شخصیت‏‌ها و فصل بندی آن به یکی از شاهکارهای داستایوسکی برخواهید خورد. شاهکاری که خواننده را دعوت به اندیشیدن به خطاهایی می‏‌کند که منجر به چنین جنایاتی می‏‌شود و مهمترین هدف نویسنده نیز همین است که این هدف را به نوعی در شخصیت مبهم ایوان کارامازوف نشان دهد. بعضی از قسمت‏های داستان توسط یک شخصیت دیگر روایت شده است.

به نوعی می‏‌توان داستایفسکی را خالق نوعی رمان "چند صدایی" نامید. مشخصه‌‏ این روایت چند صدایی، طرح‏‌های داستانی است که در خطوط موازی جریان دارند و انعکاس آن‏ها را می‏‌توان در آگاهی شخصیت‏‌های متعدد دید. نویسنده در نخستین جمله‏ پیشگفتار خود مشخص کرده که قهرمان او نه بزرگترین برادر، بلکه کوچک‌ترین آن‏ها، الکسی فیودورویچ کارامازوف، یا الیوشا است.

این رمان به عنوان یکی از اثربخش‌ترین رمان‏‌ها شناخته شده است. زیگموند فروید آن را جذاب‏‌ترین رمان نوشته شده، خواند. به علت دارا بودن موضوعات عقده ادیپ که در حوزه تخصص فروید بود، این رمان مورد علاقه این روانشناس قرار گرفت.

دیگر نویسنده‌‏ای که به اثر بخش بودن رمان برادران کارامازوف در آثار خود اذعان داشته است، فرانتس کافکا است. او حتی خود و داستایوفسکی را خویشاوندان خونی خواند. موضوع پدر و پسر و روابط آنها، بن‌مایه بسیاری از کارهای کافکاست که مسلما رمان داستایوفسکی در نقش دادن آنها بی اثر نبوده است.

انتشارات نیلوفر این رمان را در سال 1367 با ترجمه صالح حسینی روانه بازار کرد.

نظر شما