شناسهٔ خبر: 24291 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

روایتی نو از مقاومت در برابر ورود مدرنیته به انگلستان ارتجاعی دهه 1960میلادی

مطالعات جالب «دیوید کینستون» نشان می‌دهد که جامعه انگلستان در اوایل دهه 1960 بیش از آنکه افراطی باشد، ارتجاعی بوده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  «دیوید کینستون» در کتاب خود به نام «مدرنیته در بریتانیا» درباره انقلاب دهه 60 انگلستان و ورود مدرنیته و مظاهر آن به میان مردم صحبت کرده است.
در اکتبر 1959 خبر آغاز انقلاب انگلستان باافتخار از لوتون نیوز اعلام شد و آغاز دهه جدید با صحبت از این انقلاب در خانه‌ها و روزنامه‌های بریتانیایی همراه شد. اما تحول در لوتون چندان سیاسی نبود و روزنامه‌ها به موضوع افتتاح نخستین بزرگراه کشور به طول 55 مایل پرداختند. 

ظاهراً این انقلاب جاده‌ها بود که یکی از جنبه‌های پیشرفت محسوب می‌شد و با شور و شوق بسیار شهروندان انگلیسی مواجه شد. در کتاب کینستون تاریخ بریتانیا پس از جنگ، کاملاً ارتجاعی توصیف‌شده و کلمه مدرنیته در عنوان کتاب کنایه‌آمیزاست. 

در این دوران به دلیل کمبود مسکن، مقامات انگلیسی تصمیم به ساخت آپارتمان گرفتند که به‌نوعی مظهر مدرنیته محسوب می‌شد اما اکثر خانواده‌ها باوجود خانه‌های کوچک و ویرانه، تمایلی به زندانی شدن در آسمان نداشتند و به این دلیل از بین بردن زاغه‌نشینی کار دشواری بود. 

انگلیسی‌ها به دنبال آزادی مسائل جنسی نبودند و عشق را هم اگر ادبی بود، بیشتر دوست داشتند. دو میلیون نسخه از کتاب «عاشق لیدی چترلی» نوشته «دی. اچ. لارنس» ظرف یک سال پس‌ازآنکه انتشارات پنگوئن موفق به انتشار نسخه بدون سانسور آن در نوامبر 1960 شد، به فروش رسید. 

اما با انتشار این کتاب جنجالی به راه افتاد و منتقدان به مدت دو هفته از شایستگی ادبی لارنس در برابر اتهاماتی که کتاب او را مملو از هرزگی و فساد و مغایر با معیارهای مردم می‌دانستند، دفاع کردند. 

روایت‌های ساختگی و هوشمندانه بسیاری درباره ملی شدن، از بین بردن زاغه‌نشینی‌ها، ظهور چپ‌گراهای جدید و رابطه آن‌ها با حزب کارگر و نیز تغییر موقعیت زنان در انقلاب انگلستان وجود دارد.

ظهور چنین جامعه‌ای با آن مدرنیته و آن انزوای ارتجاعی می‌تواند نگران‌کننده نیز باشد. این دوران، زمانی بود که شهروندان برای نخستین بار خود را با تمام وجود به‌عنوان مصرف‌کننده شناختند و از سیستم سلف‌سرویس‌ فروشگاه‌های بزرگ استقبال کردند و البته در همین زمان بود که ریموند ویلیامز (نویسنده و منتقد اهل ولز) از اینکه هزینه تبلیغ یک صابون بیشتر از هزینه یک ارکستر می‌شود، شکایت و ابراز تأسف کرد، چیزی که امروزه برای ما چندان اهمیت ندارد.

شاید تعجب‌آور باشد اگر بدانید از هر 5 نفر در انگلستان تنها دو نفر می‌خواستند که کشورشان برعلیه آپارتاید آفریقای جنوبی در سال 1961 در سازمان ملل رأی دهد و یا عجیب‌تر آنکه کمتر از نیمی از مردم بریتانیا از پیوستن کشورشان به بازار مشترک در سال 1961 حمایت کردند. 

از دیدگاه فرهنگی به مدرنیته چنان نگریسته می‌شود که گویی در گوشه‌ای کمین کرده و آماده حمله با چنگال‌های تیزش است.

نظر شما