شناسهٔ خبر: 24733 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

هابرماس: معرفی انتقادی

هابرماس نویسنده در این کتاب سعی دارد پیوستگی‌ها و استمرارهای موجود در آثار بالنده‌ی هابرماس را آشکار کند و در عین حال چرخش در جهت‌گیری‌ها و تأکیدهای او و دلایل آن را نیز مورد توجه قرار دهد.

نام کتاب: هابرماس: معرفی انتقادی

نویسنده: ویلیام اوث ویت

ناشر: اختران

سال انتشار: ۱۳۹۳ (چاپ اول 1386)

تعداد صفحات: 268 صفحه

قیمت: 13 هزار تومان

 

فرهنگ امروز: هابرماس در دانشگاه گوتنیگن، و سپس در زوریخ و بن به تحصیل فلسفه، تاریخ، روان‌شناسی و ادبیات آلمانی پرداخت و سپس در 1954 با رساله نسبتا سنتی خود درباره شلینگ درجه دکترا گرفت. زندگی هابرماس در مقایسه با تجربه‌های نظرگیر تبعید که به اعضای نسل اول مکتب فرانکفورت تحمیل شد، نسبتاً بی‌حادثه بوده است ـ دست‌کم، پس از سقوط حکومت نازی‌ها. او در 1929 به دنیا آمد و در شهرک کوچکی به نام گومر سباخ، حدود 55 کیلومتری شرق کلن، بزرگ شد، یعنی جایی که پدر وی رئیس اتاق بازرگانی بود. هابرماس فضای سیاسی حاکم بر خانواده خود را نوعی «سازگاری بورژوایی با محیط سیاسی» توصیف می‌کند، محیطی که «آدمی با آن کاملاً همدل نبود، اما انتقادهای جدی نیز از آن نداشت»؛ و از «نوعی تصور بهنجار بودن» سخن می‌گوید «که بعدها معلوم شد توهمی بیش نبوده است».

هر شرح و توضیحی درباره‌ی اندیشمند فعال و بالنده‌ای همچون او را فقط می‌توان موقتی دانست. از زمان انتشار مقدمه بر نظریه انتقادی دیوید هلد و نظریه  انتقادی یورگن هابرماس توماس مک کارتی، شکل کلی آثار او با انتشار نظریه کنش ارتباطی، گفتمان فلسفی مدرنیته و در میان واقعیت‌ها و هنجارها، سراپا دگرگون شده است. و فقط از اوایل دهه 1980 به بعد است که او به صورت نظام‌مند به مساله‌ی پیچیده‌ی رابطه تفکر خود با نسل پیشین نظریه‌پردازی انتقادی، به خصوص ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو پرداخته است.  هابرماس بنیادهای ژرف سنت فلسفی را با سعه صدر و پذیرش مجموعه وسیعی از نظریه‌های اجتماعی و فلسفی معاصر ترکیب می‌کند. می‌توان کتاب‌های جداگانه مفصلی درباره تأثیر کانت و هگل، مارکس و وبر، پارسونز و پیاژه و از این قبیل، نگاشت. اما بدون شک، مهم‌ترین سرچشمه فکری هابرماس سنت مارکسیستی پردامنه‌ای است که مایه الهام نسل اول موسسه پژوهش اجتماعی فرانکفورت نیز بود.

نظریه‌ کنش ارتباطی و در میان واقعیت‌ها و هنجارها یادآور برخی از مضامین یکی از آثار اولیه او نیز هست، یعنی دگرگونی ساختاری حوزه عمومی. سرانجام، مساله رابطه‌ او با تاریخ آلمان و شکل‌گیری جمهوری فدرال آلمان پس از انتشار وضعیت معنوی عصر ما، و مداخله‌های انتقادی او در «مناقشه مورخان» درباره تفسیر رایش سوم، و بحث‌های او درباره‌ی انقلاب‌های 1989 و اتحاد دوباره‌ی آلمان، ابعاد تازه‌ای پیدا کرده است.

هابرماس، مدرنیته را پروژه‌ای ناتمام خوانده است و همین سخن درباره کار و آثار او نیز صدق می‌کند. کتاب «هابرماس: معرفی انتقادی» که بعد از هفت سال تجدید چاپ شده است، با رویکردی انتقادی به بررسی آرا و نظرات یورگن هابرماس می‌پردازد. نویسنده در این کتاب سعی دارد پیوستگی‌ها و استمرارهای موجود در آثار بالنده‌ی هابرماس را آشکار کند و در عین حال به چرخش در جهت‌گیری‌ها و تأکیدهای او و دلایل آن نیز مورد توجه قرار دهد.
ریشه‌های تفکر هابرماس، علم‌گرایی در نظریه و عمل، ارتباط و اخلاق گفت‌وگو، تکامل اجتماعی و مشروعیت، کنش عقلانی و عقلانی شدن جامعه، استعمار زیست ـ جهان، ارزیابی نظریه کنش ارتباطی، مدرنیته و فلسفه؛ و قانون و دولت عناوین این کتاب است.
 

 

 

 

 

نظر شما