شناسهٔ خبر: 24753 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چرا کتاب نمی‎خوانيم؟

چرا کتاب نمی‌خوانیم؟ عنوان نخستین یادداشت یا بهتر بگوییم، سرمقاله ویژه‌نامه هفته کتاب است. موسوی در این نوشته از منظر یک روزنامه‌نگار به تفاوت نگاه اهل‌قلم و اهل سیاست به موضوع پایین بودن سرانه کتابخوانی پرداخته است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ تعطيلي نمايشگاه مطبوعات در سال گذشته، آن هم توسط معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يکي از نقاط درخشان مديريت فرهنگي کشور در اين سال‌ها بود.

اينکه مديري به جاي برگزاري فرمايشي و باري به هر جهت يک مراسم فرهنگي، حکم به تعطيلي آن بدهد و حاضر نشود براي حفظ ظاهر، ميلياردها تومان از سرمايه اين مملکت را خرج چيزي کند که حاصل قابل توجهي در پي‌ندارد، جسارتي است قابل تحسين و ستايش.

اتفاق سال گذشته محصول دو چيز بود؛ تامل و جسارت. دو ويژگي‌اي که مي‌تواند راه برونرفت ما از بسياري از معضلات باشد. ما در تمام اموري که آن را بديهي مي‌پنداريم بايد تامل کنيم و پس از آن، يعني وقتي به يقين و نتيجه‌اي قطعي رسيديم، بدون هيچ مسامحه و تعارفي بايد قاطعانه تصميم بگيريم.

ما بايد بدون هيچ معذوريت و پيش‌ذهنيتي در اين نکته تامل کنيم که از اين همه برنامه‌اي که به نام و بهانه کتاب برگزار مي‌کنيم چه سودي حاصل مي‌شود؟ ما مي‌گوييم براي ترويج کتاب و کتابخواني است که چنين مي‌کنيم و چنان.

آيا حقيقتاً تلاش‌هاي ما به بار نشسته و جامعه امروز ما في‌المثل نسبت به جامعه ده سال پيش کتابخوان‌تر شده است؟

پاسخ اين پرسش را قاعدتاً کساني بايد بدهند که با آمار و ارقام و تحليل سروکار دارند. من به عنوان يک روزنامه‌نگار که فقط با چشمان غيرمسلح مي‌توانم اطراف و جامعه‌ام را رصد کنم، نشانه‌اي دال بر بهبود اوضاع کتاب و کتابخواني نمي‌بينم.

تبليغات و هياهوي بعضي از اهل سياست را جدي نگيريد. آنها بايد به ديگران بگويند هر ايراني روزي دست کم يک ساعت مطالعه مي‌کند. ايرادي هم ندارد. هرکسي را بهر کاري ساختند. آنها بايد به وظيفه خودشان عمل کنند. من و شما هم بايد کار خودمان را انجام بدهيم و بار خودمان را ببريم. آنها بايد با شعارهايشان به بعضي‌ها اميد بدهند و بعضيها را هم نااميد کنند. من و شما اما بايد ببينيم کجاها را اشتباه رفته‌ايم و کدام راه را نرفته‌ا‌يم.

بايد بدانيم نقطه عزيمت‌مان کجاست و چه قصد و غايتي داريم. بايد دستکم با خودمان صادق باشيم و صميمي، که فرمود: به صدق کوش که خورشيد زايد از نفست. اهل سياست به اقتضاي شغل و موقعيت‌شان نمي‌توانند و نبايد سخن تلخ بگويند اما من و شما اگر سخن تلخ نگوييم و نشنويم زمانه براي‌مان زهرابه در آستين خواهد داشت.

ما نبايد از نگريستن نقش کژ خويش در آينه بهراسيم که اگر چنين کنيم هيچکس زشتي‌ها و ناراستي‌هايمان را به رويمان نخواهد آورد و تا پايان عمر در توهم فرشته بودن روز و روزگارمان را سر مي‌کنيم بي آنکه بدانيم حقيقت احوالمان چيست؟

البته آدمي به اميد زنده است. ما نيز به اميد شنيدن بوي بهبود ز اوضاع جهان، در فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي شرکت مي‌کنيم و گمان مي‌کنيم ذيل عنوان «تدبير و اميد» مي‌توانيم کاري صورت دهيم.

اما اينکه پيش از اميد، تدبير آمده است را نبايد اتفاق و تصادف فرض کرد. اگر تدبير نباشد زود است که اميد به نااميدي و يأس بدل شود. چنين مباد! براي آنکه به يأس و نااميدي دچار نشويم اما تنها دعا کافي نيست. بايد صادقانه و جسورانه در هر آنچه پيش از اين بديهي‌اش مي‌پنداشتيم تأمل کنيم.

ويژه‌نامه هفته کتاب (که در طول بیست و دومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی هر روز منتشر می‌شود)  تلاشي است عاشقانه و صميمانه براي يافتن پاسخي روشن به اين پرسش تلخ و بنيادين؛ چرا کتاب نمي‌خوانيم؟

نظر شما