شناسهٔ خبر: 24781 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چه چیزی خبر مرگ را دل انگیز می‌کند؟!

حمیدرضا آذرنگ با ابراز تاسف از شیوه بازتاب و شایعاتی درباره خبر درگذشت بعضی از هنرمندان گفت: چه بر سرجامعه ما آمده است‌، که وقتی کسی بیمار می‌شود به سرعت مرگش را پیش‌بینی می‌کنیم و چرا این خبرها برای جامعه ما دل انگیز می‌شود؟!

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این بازیگر تئاتر و سینما، ادامه داد: انتشار این گونه اخبار باعث دلسردی هنرمندان می‌شود. متاسفانه جامعه ما به سمتی می‌رود که اگر سایتی زودتر از دیگران خبر مرگ هنرمندی را منتشر کند،‌ گویی معتبرتر است. در حالی که ما باید زندگی و امید را به یکدیگر هدیه کنیم.

آذرنگ که این روزها با بازی در نمایش «مرگ فروشنده» به کارگردانی نادر برهانی مرند روی صحنه است‌، اضافه کرد: بعد از درگذشت مرتضی پاشایی و مجید بهرامی‌، نادر برهانی مرند یک جراحی ساده قلب داشت که در شرایط امروز عمل پیچیده‌ای نیست، اما متاسفانه شنیدم یکی دو سایت خبرهای نادرستی درباره او منتشر کرده‌اند که همه این مسائل نشانگر نوعی وضعیت نامطلوب در جامعه ما است.

وی اظهار تاسف کرد: این روزها سایه مرگ بر سر جامعه ما سایه انداخته است و همه را وحشت‌زده کرده است معلوم نیست مرگ این جوانان از کجا نازل می‌شود؟ معلوم نیست چه شرایطی به وجود می‌آید که شاهد این همه مرگ نابهنگام هستیم؟!

کارگردان نمایش «خیال روی خطوط موازی» خوستار رسیدگی مسئولان به این وضعیت شد و تاکید کرد: امیدوارم مسئولان و مقامات روزی پاسخگو باشند. در حالی که مردم ما مستحق شاد زیستن هستند و اگر خوشی به آنها می‌دهیم و یا شرایطی را برای شاد زیستن‌شان فراهم می‌کنیم، نباید بر سر آنها منت بگذاریم.

آذرنگ در عین حال متذکر شد: مرگ وحشتناک نیست آنقدر دریچه زیبایی است که آدمی می‌تواند به خاطر عشق به آن زندگی بکند اما چه می‌شود که وحشت از آن باعث می‌شود آدم‌ها احساس زیبای زندگی را از دست بدهد و این گونه به درج اخباری بپردازد که خبر درست نیست بلکه شایعاتی درباره مرگ است؟!

وی در ادامه این گفت وگو که به انگیزه بازی‌اش در نقش «ویلی لومان» نمایش«مرگ فروشنده» انجام شد،درباره بازی‌اش در یک کاراکتر خارجی به ایسنا گفت: متاسفانه یکی از مشکلات ما این است که وقتی بازیگری بیشتر در کارهای ایرانی دیده شده، حس می‌شود تبحرش فقط در آن عرصه است. در حالی که من قبلا در نمایش «بیداری در نورنبرگ» به کارگردانی مهدی مکاری بازی کرده بودم. اگر بازیگر واقعا بازیگر باشد، باید این واهمه‌ها را کنار بزند. ضمن اینکه دیگران هم به او اعتماد کنند و نقش‌های متفاوت به او بسپارند.

آذرنگ با اشاره به جایگاه مهم نمایشنامه «مرگ فروشنده» در ادبیات نمایشی اضافه کرد: این نمایشنامه اثر درخشانی است. آرتور میلر با نگارش این اثر با هنرمندی تمام، جامعه‌ای را به تصویر کشیده و پیش‌بینی کرده است که حکمرانی صنعت چه بلایی بر سر انسانیت می‌آورد. به همین دلیل این متن در دوره نگارش‌اش اثر بسیار بزرگی است.

نویسنده و بازیگر نمایش «خنکای ختم خاطره»، «ویلی لومان» را نقشی چند لایه دانست و افزود: هر بازیگری آرزو دارد خود را در چنین نقشی محک بزند چرا که این نقش به بازیگر اجازه می‌دهد خود را در معیار و موقعیت‌های متفاوتی بسنجد و من امیدوارم با وجود فرصت کوتاهی برای تمرین داشتیم، درباره این نقش کوتاهی نکرده باشم.

آذرنگ با اشاره به اجرای پیشین نمایش «مرگ فروشنده» که هشت سال پیش بر صحنه رفته، یادآور شد: این نمایش در آن دوره بسیار موفق بود و توجه منتقدان و هنرمندان را جلب کرد و همین کار مرا سخت‌تر می‌کرد. اما زمانی که نادر برهانی مرند پیشنهاد بازی در آن را داد، پذیرفتم چرا که شرایط ویژه‌ای بود و به دلیل تغییراتی در گروه، ممکن بود نمایش تعطیل شود. از سوی دیگر من و او چندین بار قرار بود همکاری کنیم که پیش نیامد به همین دلیل ترجیح دادم بعد از سه سال دوری از تئاتر، با یک کار قابل قبول برگردم.

این کارگردان تئاتر ادامه داد: وقتی نمایشی اجرای موفقی داشته است، برای اجرای دوباره، در وهله اول کارگردان باید وابستگی‌های پیشین خود را کنار بگذارد و ما تلاش کردیم این اتفاق در اجرای دوباره «مرگ فروشنده» بیفتد. هرچند این کار برای کارگردان سخت است و احساس می‌کند کنار گذاشتن نقاط قوت گذشته، ممکن است به اجرای دوباره لطمه بزند. به هر حال از آنجا که خود من تجربه دوبار اجرای یک نمایش را داشتم، حس نادر را درک می‌کردم، اما به او پیشنهاد کردم که اگر نمایش را به همان شکل هشت سال پیش اجرا کنیم، بهتر است چنین اجرایی نداشته باشیم، بلکه باید از زاویه‌ای تازه به متن بنگریم و او در نهایت اخلاق حرفه‌ای این پیشنهاد را پذیرفت.

آذرنگ درباره زاویه‌ی جدیدی که به کاراکتر «ویلی لومان» نگاه می‌کند، توضیح داد: پیشنهاد اجرایی خود متن این بود که نمایش را از منظر بیماری «لومان» تعریف کنیم و همین موضوع در اولویت قرار گرفت و به تدریج عناصر منتهی به بیماری را پیدا کردیم. از سوی دیگر این اجرا در مقایسه با اجرای گذشته در سالن دیگری به صحنه رفت و اجرا در سالن بلک باکس با قاب صحنه‌ای بسیار متفاوت است. اما در هر حال هر اجرایی ضعف‌ها و نقاط قوت خود را دارد.

او در پاسخ به این پرسش که عده‌ای معتقدند «ویلی لومان»ی که آذرنگ ارائه می‌دهد، ترحم برانگیز و احساسی است، گفت: اصولا دیدگاهم به انسان یک موجود ترحم برانگیز‌، تنها و غمگین است. از سوی دیگر هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند دیگری را بیش از خودش دوست دارد. هر نقشی را که بازی می‌کنم، عاشق او می‌شوم. حتی اگر نقش یک جنایتکار باشد و فکر می‌کنم مخاطب باید کشف کند که این کاراکتر جنایتکار است.

کارگردان نمایش «دولیتر در دو لیتر صلح» با توضیح ویژگی‌های کاراکتر «ویلی لومان» ادامه داد: او یک آدم دچار است؛ مهاجری است که به کشور دیگری آمده و با وجود همه مشکلات آرزوهای خوبی دارد‌، طبیعتا اشتباهاتی دارد اما آیا پلید است؟! او هم یک انسان تنها و قابل ترحم است.

حمید آذرنگ در پایان خاطرنشان کرد: مگر نمایشنامه‌های غربی احساس ندارند که ما نباید در آن احساسی بازی کنیم؟! اتفاقا فیلمهایشان نشان می‌دهد که آنها بسیار با احساس بازی می‌کنند. به هر حال هر بازیگری رنگ نگاه خود را دارد و خوب است یک کاراکتر با رنگ‌های مختلفی ارائه شود. برداشت من از شخصیت «ویلی لومان» این آدم است و سعی کردم به شرایط خود اثر مومن باشم و به درستی در موقعیت قرار بگیرم. هیچ تلاشی برای احساسی بودن یا قابل ترحم بودن این کاراکتر نکردم.

 

 

به گزارش ایسنا، نمایش«مرگ فروشنده» نوشته آرتور میلر و کار نادر برهانی‌مرند هر شب ساعت 19:30 در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه می‌رود.

نظر شما