شناسهٔ خبر: 25295 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سارا شریعتی: بسیاری از بهترین مطالعات اسلامی در خارج از کشورهای اسلامی انجام شده است

شرکت‌کنندگان در نشست نقد کتاب «طلبه زیستن: پژوهشی مقدماتی در سنخ‌شناسی جامعه‌شناختی زیست طلبگی» از روش‌شناسی و دشواری‌های پژوهش در سبک زندگی طلاب و روحانیان گفتند. سارا شریعتی همچنین ضمن نقد سخن منتقدان این کتاب اظهار کرد: در بسیاری از حوزه‌ها با کمال تأسف باید گفت که بهترین مطالعات اسلامی در خارج از ایران و کشورهای اسلامی انجام شده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست علمی نقد کتاب «طلبه زیستن: پژوهشی مقدماتی در سنخ‌شناسی جامعه‌شناختی زیست طلبگی» چهارشنبه 5 آذرماه با حضور سارا شریعتی عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، حجت‌الاسلام علی جعفری و دکتر سید مجید امامی اعضای هیات علمی دانشگاه امام صادق (ع) و مهدی سلیمانیه نویسنده  کتاب در سرای محله ایوانک برگزار شد.

مشکلات روش‌شناختی کتاب
علی جعفری با اشاره به مقدمه سارا شریعتی بر این کتاب گفت: به نظر می‌رسد در این کتاب یک جمع‌بندی از وضعیت کلاسیک حوزه علمیه ارائه شده است.  تلقی کلاسیک از حوزه علمیه با مطالعه مردم‌شناختی از وضعیت موجود تعدادی از طلبه‌ها به صورت تطبیقی، از لحاظ روشی دچار مشکل می‌شود. اگر قرار است تلقی کلاسیک از این موضوع داشته باشیم نباید با زندگی چند طلبه در حوزه این موضوع اجرا شود.

وی ادامه داد: تلقی کلاسیک بر اساس ایده‌های برخی افراد مانند شهید مطهری و مرحوم شریعتی آمده است اما همان موقع هم تکثر در حوزه علمیه بوده است. بررسی زندگی چندین طلبه‌ که جایگاه خاصی مانند اجتهاد هم ندارند خود در این کتاب جای تامل است.

به گفته وی، تلقی کلاسیک منجر شده واقعیت زندگی طلبگی مفغول واقع شود و تلقی بسیط و چارچوب‌داری از زندگی در حوزه علمیه روایت نشود.

جعفری تأکید کرد: دو گانه سنتی و مدرن از گذشته در حوزه علمیه وجود داشته است و این تلقی فقط محدود به دوره فعلی نمی‌شود. شهید مطهری به دلیل همین فضا نمی‌تواند در فضای سنتی بماند و به دانشگاه می‌آید. البته ما در حوزه، دوگانه‌های بیشتری از دوگانه‌های سنتی و مدرن داریم و در خود روحانیون ستی هم دوگانه‌های زیادی مشاهده می‌شود.

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش به مطالعات و تطور تاریخی درباره روحانیت در مقدمه این کتاب اشاره کرد و گفت: اغلب مطالعاتی اجتماعی که درباره تحولات در حوزه روحانیت وجود داشته، متغیرهای مستقل دیگری را در حوزه علمیه بررسی کرده است در حالی که گاهی خود حوزه علمیه متغیر مستقلی بوده و روی تحولاتی در بیرون حوزه تأثیر گذاشته است اما این موضوع در کتاب دیده نمی‌شود.

وی یادآور شد: ما اکنون با انبوهی از مطالعاتی مواجه هستیم که موضوعش این است که فضای مجازی با جامعه چه می‌کند؟ در حالی که می‌شود سؤال کرد: جامعه با فضای مجازی چه می کند؟ امروز بازسازی خانواده‌های گسترده در شبکه‌های اجتماعی مانند وایبر، خانواده بزرگ را در فضای مجازی بازسازی کرده است.

جعفر‌ی با تأکید بر این که هنوز ساخت‌یابی در حوزه علمیه صورت نگرفته است، توضیح داد: امواجی از نوگرایی به حوزه آمده اما هنوز ساخت پیدا نکرده است و ما نمی‌توانیم در شرایط گذار حوزه مطالعه‌ای روی آن داشته باشیم. بنابراین نیازمند یک دهه دیگر هستیم تا نسلی دیگر از مراجع و فضلا وارد حوزه شوند. امواج نوگرایی اکنون به لایه‌هایی از حوزه رسیده و یک دهه طول می‌کشد تا این امواج به هسته حوزه برسد و ما بفهمیم که اکنون حوزه چگونه فکر می‌کند. البته من به این آینده بدبین نیستم. در این مطالعات آن وقت می‌توانیم نسبت طلبه را با حوزه مانند نسبت او با سایر مسائل جامعه ــ‌همچون نسبت طلبه با حقوق زن ــ بسنجیم.

طلبگی؛ سطحی از زندگی یا سبکی از زندگی
سید مجید امامی نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان این‌که کتاب «طلبه زیستن: پژوهشی مقدماتی در سنخ‌شناسی جامعه‌شناختی زیست طلبگی» اثری تخصصی است، افزود: البته مخاطبان عمومی هم می‌توانند از این کتاب استفاده کنند.

وی ادامه داد: روحانیت به واسطه کارکردش در 400 سال گذشته نقشی مؤثر در جامعه داشته است و این که بتوانیم تصویر مردم از روحانیت، تصویر روحانیت از مردم و تصویر روحانیت از خودش را پیدا کنیم، نیازمند پژوهش است.

وی درباره استفاده از مفهوم سبک زندگی طلبگی در این کتاب توضیحاتی ارائه کرد و گفت: جامعه ایران امروز سبک‌های زندگی مختلفی دارد. صد سال پیش این گونه نبوده و ما نه‌تنها سبک بلکه سنت زندگی داشتیم اما امروز این گونه نیست. من معتقدم هنوز هم طلبگی و زندگی طلبگی یک سبک زندگی در کنار سبک زندگی‌های دیگر نیست. طلبگی سطحی از زندگی است و به همین دلیل است که خیلی از فرضیه‌های این کتاب اگر صد سال پیش هم انجام می‌شد همین پاسخ‌ها را می‌گرفتیم.

امامی تأکید کرد: همان طور که امروز مردم از تغییرات ساختار اجتماعی متأثرند گروه‌های طلبه‌ هم از تغییرات ساختار اجتماعی تأثیر می‌گیرند. طلبگی سطحی از سبک زندگی است نه همه آن. به طور مثال در زندگی همسران طلبه‌ها نگاه کنید آنها هم از رسانه‌ها، اقوام و ... تأثیر می‌گیرند اما زندگیشان تحفظ بیشتری دارد. به طور مثال اگر بخواهند به یک مجلس عروسی بروند نمی‌توانند در خانه آرایش کنند و از خانه تا سالن با آرایش بروند چون این در زندگی طلبگی وجود ندارد. بنابراین طلبه‌ها هم حلقه‌های دوستی دارند، مسافرت می‌کنند و ... اما الگوی زندگیشان تحفظ دارد.

این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش درباره انتخاب جامعه نمونه در این کتاب سخن گفت و افزود: بحث مهمی که در این کتاب اتفاق افتاده، نمونه هدفمند کیفی است. شما بر اساس چه مطالعات پیشینی این نمونه‌ها را گرفته‌اید؟ مدرسه‌ای که شما انتخاب کردید مدرسه‌ای خاص است و مدرسه کرمانی هاست و مشتی نمونه خروار نیست. شما در نمونه طلبه هایتانپنج طلبه مجرد داشتید. این تیپ‌ها در کتاب می‌توانند دقیق‌تر باشد و بررسی اولیه در حوزه نشان می‌دهد طلبه‌ها حداکثر در سن 20 سالگی

شریعتی: یکی از محققان خارجی کار تحقیقاتی‌اش را به من نشان داد و گفت: «ما در خارج از کشور می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که چه اتفاقی در ایران می‌افتد.» من با عصبانیت گفتم که دوره استعمار گذشته و ما اکنون بهتر از شما می‌توانیم بگوییم که در حوزه‌های مختلف در ایران چه اتفاقی می‌افتد چون ما در اینجا زندگی می‌کنیم. لازم نیست شما ما را مطلع کنید. اما بعدا که فکر کردم دیدم که متأسفانه هنوز هم بسیاری از کارهای تحقیقاتی خوب در غرب صورت گرفته است.

ازدواج می‌کنند چون یکی از مختصات زیست طلبگی ازدواج است.

امامی تأکید کرد: اگر ما بیشتر با حوزه علمیه آشنا شویم بیشتر می‌توانیم آن را مطالعه کنیم. باید معنای زندگی طلبگی و مختصات آن فهم شود. البته زندگی طلبه‌ها قابل مطالعه است و برای جامعه هم جالب است. جامعه ما صد‌ها سال است که با روحانیت زندگی کرده و گاهی روحانیت بخشی از خانواده بزرگ ایرانی بوده و یک طلبه روضه هفتگی یک خانواده را می‌خوانده است. این رابطه تنگاتنگ در گذشته رابطه یک موجود ناشناخته با کنشگر نبوده است در حالی که امروز اینچنین نیست.

دشواری‌ها و ملاحظات پژوهش در زندگی طلبگی
سارا شریعتی نیز در ادامه این نشست علمی درباره مشروعیت تحقیق درباره زندگی طلبه‌ها توسط غیرطلبه‌ها گفت: وقتی یک طلبه یا کسی از نهاد روحانیت بخواهد روی زندگی طلبگی مطالعه کند، امری مشروع است در حالی که ما که خارج از این نهاد هستیم باید تلاش بیشتری برای مشروعیت‌بخشی به کار خود بکنیم. بنابراین ما در معرض این نقد قرار می‌گیریم که شما با موضوع طلبگی آشنایی ندارید؛ و این اهمیت موضوع را بیشتر می‌کند.

وی با اشاره به مطالعاتی که در غرب روی روحانیت انجام شده است، گفت: من یک ماه گذشته تجربه‌ای داشتم و یکی از محققان خارجی کار تحقیقاتی‌اش را به من نشان داد و گفت: «ما در خارج از کشور می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که چه اتفاقی در ایران می‌افتد.» من با عصبانیت گفتم که دوره استعمار گذشته و ما اکنون بهتر از شما می‌توانیم بگوییم که در حوزه‌های مختلف در ایران چه اتفاقی می‌افتد چون ما در اینجا زندگی می‌کنیم. لازم نیست شما ما را مطلع کنید. اما بعدا که فکر کردم دیدم که متأسفانه هنوز هم بسیاری از کارهای تحقیقاتی خوب در غرب صورت گرفته است.

وی ادامه داد: من در دانشگاه، درس اندیشه‌های متفکران مسلمان را تدریس می‌کنم و هنوز هم بهترین زندگی‌نامه‌ای که درباره سید جمال‌الدین اسد آبادی نوشته شده، اثر لویی ماسینیون است. در نتیجه در بسیاری از حوزه‌ها با کمال تأسف باید گفت که بهترین مطالعات اسلامی در خارج از ایران و کشورهای اسلامی انجام شده است.

 به گفته شریعتی کتابی که لویی ماسینیون درباره حضرت فاطمه (ص) نوشته بی‌نظیر است و کتاب علی شریعتی «فاطمه فاطمه است»، در واقع ادای دینی به تلاش اوست. این نمونه تحقیقات علمی در خارج از کشورهای اسلامی است. در نتیجه، مطالعات علمی، مطالعاتی اعتقادی، سیاسی و ایدئولوژیک نیست. این مطالعه باید با فاصله از جامعه و نهاد خودمان شروع شود تا تولیدکننده معرفت در جامعه خودمان باشیم.

این استاد دانشگاه با تأکید بر این‌که مفهوم «سبک زندگی» مفهومی مدرن و ناشی از دوره جدید است، گفت: در دوره جدید، کنشگر به وجود می‌آید و سوژه با حق انتخابی که دارد، می‌تواند یک سبک زندگی را انتخاب کند. حالا آیا ما می‌توانیم از مطالعات قدیم برای بررسی مفاهیم جدید استفاده کنیم؟ چون مطالعات قدیم تجویزی است اما ما مطالعات توصیفی داریم. طلبه جدید امکان انتخاب شغل و ... دارد. اینها باعث می‌شود ما در مطالعات جدید از مفهوم سبک زندگی استفاده کنیم.

شریعتی با بیان این‌که باید به خیلی از انتقادات به این کتاب فکر کرد، ادامه داد: مثلاً نکته‌ای که درباره نسل‌های جدید روحانیت طی یک دهه گفته شد، جای تامل دارد. مورد دیگر این است که اشاره کردید تلقی کلاسیک را مبنا قرار داریم در حالی که در همان دوره گذشته هم دوگانه مدرن و سنتی وجود داشته است.

وی ادامه داد: در انتقادات، اشاره‌ای درست به محدودیت تیپولوژی‌ شد اما امروز از پایان تیپ‌سازی‌های وبری صحبت می‌شود. بعد از یک قرن از کار وبر، امروز برای کوچکترین کار، با توجه به ویژگی‌های عصر جدید ما مجبوریم عوامل بسیاری را در نظر بگیریم و به همین دلیل مطالعات چندرشته‌ای به وجود آمده است، پس تیپ‌سازی زیر سؤال رفته است. شاید لازم باشد که ما سؤال کنیم که ابزار روش وبری در دوره جدید می‌تواند پاسخگو باشد یا خیر؟

وی همچنین گفت: شما از رابطه فضای مجازی با جامعه سحن گفتید. مفهوم بوروکراسی در تحقیق ایشان مرکزیت دارد و این که بوروکراسی با حوزه سنتی چه می‌کند؟ حال می‌توان سؤال کرد: حوزه با بوروکراسی چه می‌کند؟ بوروکراسی قفس آهنین وبر است که نمی‌توان مثل فضای مجازی آن را تغییر داد. من ترجیح می‌دهم سؤال را ریزتر کنم یعنی بگوییم آیا اصلا می‌تواند کاری کند؟ من این را به عنوان پرسش مطرح می‌کنم چون شما تجربه زیسته‌ای در حوزه‌ علمیه دارید و باید به پاسخ چنین پرسش‌هایی فکر کرد.

شریعتی در ادامه با اشاره به تفکیک بین نوع و سطح زتدگی طلبگی گفت: شما می‌گویید طلبگی «سبک» زندگی نیست بلکه «سطح»ی از زندگی است و این تعبیر «سطح»،  من را یاد بحث روشنفکری اقلی و اکثری انداخت که برای من مطرح نبوده است چون من به «نوع» فکر می‌کنم. چون نوع تیپ طلبه فرق می‌کند با نوع طلبه. آن چه حوزه را می‌سازد «انواع» است نه «سطوح». انواع است که میدان‌هایی مختلف را می‌سازند نه سطوح مختلف. شما گفتید از مختصات زیست طلبگی زود ازدواج کردن است. پس چیزی به اسم خودویژگی وجود دارد که خاص آنهاست. پس می‌توان گفت که این خودویژگی‌ها، سازنده‌ی «انواع» هستند. این خودویژگی‌ها برای من «تیپ» یا نوع ِ روحانی را می‌سازد.

بازگشت به جامعه با کتاب
در بخش پایانی این نشست مهدی سلیمانیه مؤلف کتاب گفت: این کتاب برگشت به جامعه است. طلبه جزو زندگی ماست. شما می‌خواهید استشهاد بگیرید باید به روحانی مراجعه کنید. در عزا و عروسی ما روحانی‌ها وجود دارند. اما آیا ما روحانی را می‌شناسیم؟ می‌دانیم در خانه چگونه رفتار می‌کند؟ اینها در بطن زندگی ماست.

وی با تأکید بر این که ما سنت خودمان را نشناخته‌ایم، گفت: این در حالی است که سنت این قابلیت را دارد که می‌تواند ما را دور هم جمع کند. دوستان منتقد می‌گویند در حوزه ثبات وجود داشته و تغییری چندان صورت نگرفته است در حالی که این طور نیست.

وی در ادامه به برخی مصادیق این تحولات اساسی اشاره کرد و گفت: تعداد طلبه‌ها در حوزه چندین ده برابر شده است. در سال 91، 50 هزار طلبه در قم تحصیل می‌کردند در حالی که در دوره آیت‌الله حائری این تعداد حدود 300 نفر بوده است. 200 مرکز پژوهشی وابسته به حوزه وجود دارد و بودجه حوزه در ظرف حدود یک دهه، 25 برابر شده است. اکنون در 65 رشته، طلبه‌ها تخصص می‌گیرند و ما در این بخش متخصصانی مانند متخصص رسانه داریم. بنابراین تحولات بسیاری اتفاق افتاده است.

این محقق یادآور شد: حوزه برای ما فرصت است. حوزه نجف برای ما تاریخ است. اما در حوزه علمیه ما تحولاتی جدی و فراوان اتفاق افتاده است. دوستان گفتند که باید کار کمّی صورت بگیرد تا روش درست تحقیق رعایت شود. این غلط است. ما وقتی مفهوم را نشناسیم نمی‌توانیم دنبال کار کمی برویم، بنابراین باید ابتدا با استفاده از روش‌های کیفی، مفاهیم بومی خود را بسازیم، به فرضیات دقیق و مرتبط با زمینه‌ فرهنگی و اجتماعی‌مان دست پیدا کنیم و در نهایت این فرضیات را با استفاده از روش‌های کمّی آزمون کنیم. متأسفانه چنین مسیری در پژوهش‌های اجتماعی مرتبط با حوزه‌ علمیه اتفاق نیفتاده است و ما دچار «لکنت مفهومی» در این حوزه هستیم.

وی گفت: ‌ما احتیاج داریم که جامعه مخاطبان از ما قهر نکنند. این ممکن نیست مگر این‌ که بتوانیم با زبان جامعه و از مسائل واقعی جامعه بگوییم و بیرون از حلقه‌ دانشگاه و حوزه، جامعه را به عنوان مخاطب به رسمیت بشناسیم.

 کتاب «طلبه زیستن: پژوهشی مقدماتی در سنخ‌شناسی جامعه‌شناختی زیست طلبگی» را نشر نگاه معاصر به‌تازگی منتشر کرده است.

نظر شما