شناسهٔ خبر: 25335 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«تاریخ ایران باستان» نقد و بررسی شد

کامران فانی درباره کتاب «تاریخ ایران باستان» تالیف مشیرالدوله پیرنیا که به گفته او، منبع اصلی او در نگارش این کتاب، تواریخ هرودوت بوده است، یادآور شد: جایی که «تواریخ» به پایان می‌رسد، پیرنیا به ستایش از هرودوت می‌پردازد، چون دیگر منبعی برای نوشتن نداشته است!

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست نقد کتاب «تاریخ هرودوت» (مادها و هخامنشیان تا فرجام کوروش کبیر) ترجمه اسماعیل سنگاری، با حضور کامران فانی و مهرداد ملک‌زاده در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

در این نشست اسماعیل سنگاری، مترجم اثر، در یادداشتی که برای نشست ارسال کرده بود، با اشاره به کاستی‌های ترجمه متون کلاسیک غربی در ایران، گفته بود: می‌توانیم بگوییم آثار بیش از ۳۰۰ مورخ و پژوهشگر یونان و روم باستان به فارسی ترجمه نشده است؛ ترجمه آثار فلاسفه و حکما و ادبای یونانی و رومی جای خود دارد. به نظر من بدون دسترسی به آثار آنها، فهم فرهنگ و ادبیات یونان باستان خنده دار می‌نماید. متاسفانه بیشتر آثار ترجمه شده نیز از کیفیت لازم برخوردار نیست ولی بسیاری از آنها در مراکز پژوهشی و آموزشی‌مان تدریس می‌شود.

این مترجم با تاکید بر ترجمه متون قدیمی یونان و روم، به ویژه آثاری که به دوره‌های هخامنشی و ساسانی تعلق دارند، افزود: همچنان که غربیان، شرق‌شناسی را زمینه خودشناسی قرار دادند، ما نیز می‌بایست غرب‌شناسی را برای همین مهم سرلوحه کار قرار دهیم.

در ادامه، کامران فانی محقق و کتاب‌شناس در سخنانی گفت: مایه خوشبختی است که امروزه ترجمه آثار کلاسیک درباره ایران رونق و شکوفایی آغاز کرده است. طبیعی است مخاطب کتاب‌هایی که در هر جای دنیا، درباره ایران نوشته می‌شود، ما ایرانی‌ها هستیم، چه برسد به اثر هرودوت با قدمت چندین صدساله.

کامران فانی

او به نقش ایران در جهان دوره باستان اشاره کرد و ادامه داد: ما باید زودتر از اینها به شناخت متون غربی می‌رسیدیم. یک علت ترجمه آثار دوران باستان این است که درباره تاریخ خودمان منابع مکتوبِ خیلی کمی داریم و این کمبود در دوره‌های هخامنشی و اشکانی بیشتر به چشم می‌آید. اغلب منابع برجا مانده درباره ایران به زبان‌های یونانی و تاحدی نیز لاتینی. برای ما بیشتر کشفیات باستان‌شناسی آن دوره موجب شناخت بوده است تا وجود منابع مکتوب. نمی‌دانم چه زمانی قرار است ترجمه متون کلاسیک آن دوره جدی گرفته شود؟!

فانی اضافه کرد: در قرن دوم هجری، سلسله عباسی تصمیم گرفت و کوشید تا تمام آثار یونانی، سُریانی، پهلوی و سانسکریت به عربی ترجمه شود. از این رو موسسه بیت الحکمه دایر شد تا آثار علمی آن زمان (در حوزه‌های نجوم، ریاضیات، طب و سایر علوم) ترجمه شود. در مدت یکصد سال این کار پیگیری و انجام شد. البته آنها به آثار تاریخی و ادبی توجهی نشان نمی‌دادند؛ از این رو نه هومر ترجمه شد و نه سوفوکل و اشیل و هرودوت.

وی افزود: آشنایی ما با هرودوت و سایر کتب کلاسیک غربی از قرن نوزدهم شروع شد. اگر آن همتی که قریب هزار سال پیشتر از سوی دستگاه خلافت عباسی مصروف داشته شد، در زمان معاصر هم وجود داشت، امروز از این ضرورت‌ها و کمبودها صحبت نمی‌کردیم. فکر نمی‌کنم در آینده هم کوشش سازمان یافته‌ای در این باره صورت بگیرد و باید منتظر همت اشخاص باشیم.

فانی همچنین تاکید کرد: بهتر است اگر ترجمه‌ای از هرودوت انجام می‌گیرد، به طور کامل انجام شود نه اینکه فقط بخش‌های مربوط به ایران را ترجمه کنیم.

این کتابدار و کتاب شناس افزود: علاقه به موضوعات ایران باستان در دهه‌های اخیر بیش از گذشته شده است و برخی از این کتاب‌ها هم جزو پرفروش‌ها هستند و بنابراین ناشران نباید فکر کنند که سرمایه‌شان با انتشار این دست کتاب‌ها به هدر می‌رود.

وی به تلاش یونسکو در توجه دادن کشورها به انتشار منابع مکتوب کلاسیک اشاره کرد و گفت: پس از آنکه یونسکو فهرست ۴۰۰ کتاب را منتشر کرد و آنها را میراث مکتوب جهانی نام نهاد، کشورهای مختلف از جمله ترکیه، دست به کار شدند و این کتاب‌ها را ترجمه و منتشر کردند؛ آثار حافظ، فردوسی و بیهقی نیز در این فهرست بود.

فانی افزود: می‌توان گفت هرودوت در ایران جزو خوش اقبال‌ها بوده که اثرش چند بار ترجمه شده است. این قبیل کتاب‌ها در جهان مخاطب عام هم دارند و امیدوارم ناشرها به انتشار آنها توجه بیشتری نشان دهند.

در ادامه نشست، مهرداد ملک‌زاده، باستان شناس و عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی، گفت: تواریخ هرودوت یکی از دیرینه‌ترین متن‌های منثور یونان باستان است که به دست ما رسیده است. سوای تقسیم بندی این کتاب به ۹ بخش توسط نویسنده، پژوهشگران تاریخ ادبیات یونان تلاش کرده‌اند نام‌هایی بر این بخش‌ها بگذارند.

مهرداد ملک‌زاده

وی مروری به شیوه نگارش و بخش بندی تواریخ کرد و ادامه داد: برخی پژوهشگران امروزی به نقد می‌گویند که آگاهی‌هایی که هرودوت از مصر باستان نقل کرده، بسیار عوامانه است چون این اطلاعات از رهگذر سفر او به مصر و دیدارش با عامه مردم حاصل شده ست. یا می‌گویند آنچه درباره بابل نوشته، به نظر می‌رسد از یک سرباز مزدور بابلی استفاده کرده و آن را دستمایه بخش مربوط به بابل قرار داده است.

ملک‌زاده تاکید کرد: شاید تنها بخش کتاب هرودوت که متکی بر منابع مکتوب است، بخش کوروش است. می‌توانیم بگوییم هرودوت وامدار نویسنده‌ای قبل از خودش بوده است. هکاتایوس ۵۰ سال از هرودوت بزرگتر بود. این دانشمند جغرافیا کتابی مبسوط درباره جهان نوشته بود و بخش عمده‌ای از متن هرودوت در مورد مادها وامدار هکاتایوس است.

سپس کامران فانی بخش دوم سخنانش را با صحبت از کتاب «تاریخ ایران باستان» تالیف مشیرالدوله پیرنیا آغاز کرد و گفت: پیرنیا همواره نگاهی انتقادی به هرودوت و مواضعش داشته است؛ اگرچه منبع اصلی او در نگارش کتاب «تاریخ ایران باستان» همین تواریخ هرودوت بوده است. در جایی که تواریخ به پایان می‌رسد، پیرنیا به ستایش از او می‌پردازد، چون دیگر منبعی برای نوشتن نداشته است. من فکر می‌کنم پیرنیا پس از پایان یافتن کتاب تواریخ در دوره خشایارشا، دیگر شب‌ها خوابش نبرده و با خود می‌گفته پس از پایان تواریخ، چطور باید روایت تاریخ ایران را پی بگیرد!

فانی درباره ترجمه‌های منتشر شده از تواریخ هرودوت در ایران، گفت: دکتر هدایتی شش جلد از تواریخ را ترجمه کرد ولی پس از آن وزیر شد و طبیعتاً کار را رها کرد. کتاب او ترجمه خوبی است و حاشیه‌نویسی زیادی دارد ولی مثل کتاب پیرنیا ناقص است. وحید مازندرانی هم ترجمه خوبی از تواریخ به دست داده است. او دیپلمات وزارت خارجه بود و خودش گفته که کتاب را کامل ترجمه کرده است. کتابش درست در زمان انقلاب منتشر شد و تقریباً کسی از آن مطلع نشد و اصلاً نمی‌دانیم نسخه‌هایش چه شد؟ سپس زنده یاد مرتضی ثاقب‌فر تواریخ را در دو جلد با حواشی مفصل ترجمه کرد. او همان متنی را پایه قرار داد که امروز اسماعیل سنگاری آن را مبنا قرار داده است. می‌توان گفت کتاب ثاقب‌فر اولین متن کامل با حاشیه‌ها و افزوده‌های بسیار است. او بسیار ایران‌دوست بود و در پاورقی‌هایی که آورده، بارها به هرودوت انتقاد کرده است. ترجمه سنگاری هم اینطور که در مقدمه‌اش گفته، حدود 10 سال پیش انجام شده ولی حالا چاپ شده است. سنگاری ترجمه را دقیق انجام داده ولی در جاهایی حاشیه‌هایی کم‌اهمیت بر کتاب نوشته و اگر قرار است مجلدات بعدی نیز با این تفصیلات چاپ شود، مجموعش به چند هزار صفحه می‌رسد.

این کتابدار و کتاب شناس به اهمیت آشنایی مترجمان متون کلاسیک با زبان یونانی اشاره و تاکید کرد: من مطمئنم که هیچ مترجم ایرانی، یونانی – در حد ترجمه کردن - نمی‌داند و هیچ اثر کلاسیکی را مستقیم از یونانی نمی‌توانیم ترجمه کنیم. در دنیا کسانی که هرودوت را ترجمه کرده‌اند، با زبان یونانی آشنایی کامل داشته‌اند و اصطلاحات و تلفظ‌ها و تعابیر یونانی را به خوبی به زبان خودشان منتقل کرده‌اند. من توصیه می‌کنم مترجمان ما هم تا اندازه‌ای با زبان یونانی آشنا شوند که دست‌کم بتوانند تلفظ‌ها و اصطلاحات را به فارسی برگردانند.

وی همچنین گفت: مترجمانی که در این عرصه کار می‌کنند، باید تکلیف خود را با زبان‌های یونانی و لاتینی روشن کنند و کار طوری ترجمه نشود که بخشی از تلفظ‌ها یونانی باشد و بخشی فرانسوی. من معتقدم که بهتر است در ضبط اسامی و اصطلاحات به زبان اصل وفادار بود.

بر اساس همین گزارش، «تاریخ هرودوت» (مادها و هخامنشیان تا فرجام کوروش کبیر) اولین مجلد از مجموعه 10 جلدی تاریخ هرودوت است که در نشر کتاب پارسه منتشر خواهد شد. ۹ جلد نخست آن، ترجمه کتابهای ۹گانه هرودوت همراه با پی نوشت‌ها، ضمائم، تعلیقات، نقشه‌ها و تصاویر مرتبط با هر یک از کتاب‌ها و جلد آخر «کارنامه، زندگی و زمانه هرودوت» و نقدی بر تواریخ وی و نگاه پژوهشگران و متخصصان به آن خواهد بود. در ترجمه کتاب اول (کلیو) از پنج متن فرانسوی و انگلیسی بهره گرفته شده است. «کلیو» (ایزدبانوی تاریخ) کهنترین اثری است که درباره ایران، پادشاهان ماد و زندگی و زمانه کوروش بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی به یادگار مانده است. این اثر با ترجمه دکتر اسماعیل سنگاری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در ۲۵۶ صفحه در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.

نظر شما