شناسهٔ خبر: 25895 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

جعفری: نمایشگاه «نوسنت‌گرایی در هنر معاصر ایران» یک سرود کُر است

نقاش پیشکسوت کشورمان معتقد است: حضور هنرمندانی مختلف در نمایشگاه نوسنت‎گرایی مانند اجرای یک قطعه کُر است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ محمد ابراهیم جعفری، نقاش پیشکسوت که سه اثر از او در آخرین نمایشگاه موزه هنرهای معاصر، «نوسنت‌گرایی در هنر معاصر ایران» به نمایش درآمده است درباره انتخاب عنوان نوسنت‎گرایی برای این نمایشگاه گفت: نوسنت‌گرایی معادل (Neo-Traditionalism) در زبان انگلیسی است و دارای سابقه است. از سوی دیگر ما به عنوان ایرانی در ریشه و جان کارمان چیزی وجود دارد که آن را سنتی می‏‌کند حتی جدیدترین کار من که ممکن است بسیار "نو" باشد نیز به نظر خودم سنتی است زیرا عناصر این کار از آن چیزهایی ساخته شده است که در ناخودآگاه من وجود دارد و تنها با واکاوی خاطراتم می‏‌توانم آنها را پیدا کنم.

این هنرمند با بیان اینکه با این حال تکرار سنت کپی‌کاری است افزود: چنین رویکردی به سنت چیزی به ما یاد نمی‏‌دهد هرچند همیشه سرآغاز سنت‌شکنی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. به خاطر دارم وقتی در دهه چهل نخستین کارهای گلی من به نمایش درآمد کسی آنها را نمی‎خرید چون می‎گفتند از گل ساخته شده و شکننده است. انتخاب این متریال برای من بسیار مهم بود در واقع این متریال در کنار آن ذهنیت و ناخودآگاهی که پیشتر به آن اشاره کردم باعث شد که کار من سنتی باشد، این آثار اساسا آبستره هستند و اشاره مستقیمی به هیچ شی خاصی ندارند.

جعفری با بیان اینکه هنرمند با عنوان‌ها کاری ندارد و تنها اثرش را خلق می‌کند درباره اینکه آیا این عنوان همه کارهای نمایشگاه "نوسنت‎گرایی" را شامل می‏‌شود گفت: من این گفته را بسیار دوست دارم که ؛ هنر هرگز در بستری که برای آن آماده می‏‌کنند آرام نمی‎گیرد، او دوست دارد همیشه گمنام باشد و بهترین زمانش وقتی است که نمی‎دانیم آن را چه بنامیم و به مجرد آنکه نام آن را به زبان آوریم هنر فرار می‏‌کند.

وی ادامه داد: نام‎گذاری همه مکاتب هنری بدون دخالت هنرمندان اتفاق افتاد و گاه دیگران این نام‎ها را با نوعی حس شوخ طبعی برای این مکتب‎ها انتخاب کرده‎اند. این اتفاقی است که مثلا برای امپرسیونیسم و کوبیسم افتاد. امروز اگر من بخواهم با تاثیرات این سبک‎ها کار کنم مثل آنها نمی‏‌شوم همانطور که گفتم من فقط کار خودم را به عنوان یک هنرمند انجام می‏‌دهم. نمایشگاه موزه نیز نگاهی به هنر معاصر ماست. وقتی روئین پاکباز نمایشگاهی برای هنر سنتی در موزه برگزار کرد اصلا سراغ کار من نیامد این نظر او بود که کارهای مرا جزو هنر سنتی نبیند او روایتی را برای نمایشگاه انتخاب کرده بود و به نظرم اصلا ایرادی به آن وارد نبود. این نمایشگاه نیز همین شکل را دارد، این نگاهی است که آقای کشمیرشکن و دوستانشان به هنر معاصر و ریشه‌های سنت در آن دارند و در کنار هم قرار گرفتن این کارها به نظر من می‏‌تواند جالب باشد. به نظر من قرار گرفتن این کارها در کنار هم مثل این است که آدم‎هایی که تا به حال تک تک آواز می‎خواندند حال در حال اجرای یک قطعه کُر هستند.

جعفری همچنین گفت: نمی‏‌توان گفت مثلا کدام کار در نمایشگاه موزه سنتی نیست زیرا هر ایرانی تنها به واسطه ایرانی بودنش می‌تواند بگوید که کارهایش سنتی است. مثلا من که کار آبستره می‏‌کنم اگر بخواهم یک آدم در کارم بکشم آن آدم را ناخودآگاه ایرانی می‏‌کشم و اگر بخواهم این آدم مثلا اروپایی باشد باید برای کشیدنش فکر کنم حال آیا می‏‌توان گفت که سنت در کار من وجود دارد یا از سوی دیگر می‏‌توان گفت سنت در کار من وجود ندارد؟

نظر شما