شناسهٔ خبر: 26449 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

پيام هدایت و نظریه شرق و غرب‌شناسی

پیام هدایت واقعیت‌هایی از جهان درون دارای جنبه‌های همگانی بشری و جهانی است و دست کم روشنفکران و ادبیات شناسان جهان در فهمیدن آثاری چون بوف کور و ارزش های آن هم اندیشه‌اند. هم اندیشی جهان شرق و غرب پیام هدایت است که امیدی نسبی را در آثارش نشان می‌دهد.

نام کتاب: پيام هدایت و نظریه شرق و غربشناسی

نویسنده: علی تسلیمی

سال چاپ: ۱۳۹۳

ناشر: کتاب آمه

تعداد صفحات: ۲۰۸

قیمت: ۱۴ هزار تومان

«پيام هدایت و نظریه شرق و غرب‌شناسی» کتابی به قلم علی تسليمی است که به «شرق و غرب‌شناسی وتاریخ» و بررسی آثار صادق هدایت می‌پردازد. از نظر نگارنده شرق و غرب‌شناسی گونه‌ای مثبت از جهانی شدن است که وارونه شرق شناسی و غرب‌شناسی، نگاهی مثبت به شرق و غرب دارد. این دیدگاه با آنکه از فناتیک‌های شرق و استعمارگران غرب انتقاد می‌کند درگیری ایدئولوژیکی در برابر دیگری بومی‌ و جهانی و شرقی و غربی ندارد و ادعا می‌کند که خاور زمین و چه بسا باختر زمین تاریخ نداشته است و تاریخ با رخدادهایی چون جهانی شدن و شرق و غرب‌شناسی پدید می‌آید. او این مفهوم را به ویژه در نوشته‌های هدایت یافته و از آنها الهام گرفته است.

در مقدمه این کتاب در خصوص پيشفرض‎ها و پایه‌های نظری، تبارشناسی، پيوند قطبی و بازی گفتمانی، لذت ادبيات و پسامدرنيسم، مکتب بوف کور سخن می‌گوید. سپس در فصل نخست به نام تاریخ و بی تاریخی از جهان بی تاریخ سخن می‌گوید و عنوان می‌دارد که این جهان ها نشان می‌دهند که روند زمانی در آنها همواره رو به جلو نبوده و گاهی با پسرفت همراه بوده است. تاریخی بودن هنگامی نمایان می‌گردد که همسانی‌ها و همزادی‌ها از میان برداشته شوند و دگردیسی‌ها جایشان را گرفته باشند اما در جهان عقب مانده اگر دگردیسی و تفاوتی در میان باشد چه بسا با مسخ و پیری همراه است.

در فصل دوم شرق و غرب‌شناسی و تاریخ، از ویژگی های تاریخی بودن جهان یاد می‌کند و زمینه های تاریخی شدن را در روشنگری، انقلاب صنعتی، دموکراسی و جهانی شدن می‌نگرد. این فصل با اینکه از بومی و شرقی و احترام به باورها و مذهب‌هایشان سخن می‌گوید و از استعمار انتقاد می‌کند پیشرفت‌های جهانی و غربی را نادیده نمی‌گیرد. همچنین از شرق شناسی ضد شرقی و غرب‌شناسی ضد غربی پرهیز می‌کند و درون گفتمان های شرق شناساس و غرب‌شناسی گرایشی به یکدیگر می‌بیند؛ گرایشی که چه بسا برگرفته از شناخت درست است. این اندیشه در آثار داستانی و غیرداستانی هدایت به چشم می‌خورد.

فصل ادبيات و مکتب‌های شرقی ­ غربی به لذت ادبیات و دیدن واقعیت برتر در ادبیات مدرن سورئالیستی و به ویژه بوف کوری که اثری شرقی – غربی است می‌پردازد و بیان می‌دارد که واقعیت‌هایی از جهان درون دارای جنبه‌های همگانی بشری و جهانی است و دست کم روشنفکران و ادبیات شناسان جهان در فهمیدن آثاری چون بوف کور و ارزش های آن هم اندیشه‌اند. هم اندیشی جهان شرق و غرب پیام هدایت است که امیدی نسبی را در آثارش نشان می‌دهد.

همچنین پيوست کتاب تحت عنوان آثار هدایت و پيرنگ داستانهایش در دو بخش نوشته شد. داستان‌های بخش نخست شامل بوف کور، سه قطره خون، توپ مرواری، حاجی آقا و... که مجموعاً ۲۵ داستان می‌شود و در بخش دوم که شامل ۲۰ داستان است از پروین دختر ساسان تا افسانه آفرینش و علویه خانم مورد بررسی قرار می‌گيرد.

در نهایت باید گفت این اثر تنها شناخت آثار هدایت نيست بلکه عرضه نظریه‌ای اجتماعی است که می‌توانست با کمرنگ کردن آثار ادبی نيز نوشته شود. اما از آنجا که نویسنده علایقی به آثار ادبی بویژه هدایت داشت نوشته هایش را در پوشش ادبيات ارائه داد.

نظر شما