شناسهٔ خبر: 27489 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

چرا زبان فارسی شکسته و بسته شد؟

«ابوالحسن نجفی» با بیان اینکه الان در مدارس زبان فارسی را غلط درست می‌دهند گفت: اگر زبان فارسی درست تدریس می‌شد، امروز ما با یک زبان شکسته،‌ بسته و الکن روبه‌رو نمی‌شدیم.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ او معتقد است: امروز زبان را دیگر نه از طریق خواندن، بلکه از رادیو‌، تلویزیون و دوبله یاد می‌گیرند. نشست هم‌اندیشی با عنوان «غلط و صحیح» در زبان روز چهارشنبه - 24 دی ماه - با حضور ابوالحسن نجفی و امید طیب‌زاده‌، دانشیار دانشگاه بوعلی سینای همدان برگزار شد.

در این نشست که در محل انتشارات فنی و با حضور علاقه‌مندان به زبان فارسی و جمعی از ویراستاران برگزار شد‌، ابتدا امید طیب‌زاده به دلایل استقبال از کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی اشاره کرد و گفت: اگر بخواهیم برای تحول نثر فارسی مقاطعی تاریخی بنویسیم‌، یکی از این مقاطع سال 1366 است که کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی منتشر شد.

او گفت: بعد از انتشار این کتاب ما خواه ناخواه تحت تاثیر قرار گرفتیم، بنابراین این کتاب برای اهل قلم یک نقطه عطف و مرحله جدید است.

دانشیار دانشگاه بوعلی سینای همدان با بیان اینکه کتاب «غلط ننویسیم» یک Planning Language است، گفت: من فکر می‌کنم این کتاب یک برنامه‌ریزی زبانی است و اگر نجفی آن را نمی‌نوشت، بیش از یک بار به چ1421313243301_52.jpgاپ نمی‌رسید. انتشار این کتاب به خاطر نیاز ما به نثر معیار بود و در بین کشورهای همسایه ما، کمتر کشوری است که چنین کتابی داشته باشد. تنها عرب‌ها، فرانسوی‌ها‌، انگلیسی‌ها و آلمانی‌ها دارای چنین کتابی هستند.

او جامعیت نویسنده، نیاز ما به این کتاب و سپس ناشر را از دلایل مهم اقبال به کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی دانست.

طیب‌زاده سپس به موارد اختلافی درباره این کتاب اشاره کرد و گفت: کسانی که 100 درصد این کتاب را قبول دارند یا 100 درصد آن را رد می‌کنند، خطرناک هستند؛ زیرا اختلاف درباره برخی از مدخل‌های این کتاب وجود دارد و طبیعی است.

در ادامه این نشست محمدعلی نجفی درباره کتاب «غلط ننویسیم» گفت: وقتی این کتاب را منتشر کردم، بلافاصله نظریاتی درباره کتاب ارائه شد. من از این اظهارنظرها خوشحال شدم، اما بعد از مدتی صحبت‌ها، تعریف‌ها و نقدها عوض شد و به این شکل درآمد که چرا من غلط‌ها را در این کتاب ذکر نکردم.

نجفی گفت: آنچه باعث تاسف من در این نقدها شد‌، این بود که بسیاری از ایراداتی که به من می‌گرفتند اصلا در کتاب وجود نداشت.

این زبان‌شناس ادامه داد: فهرست راهنمای آخر این کتاب نزدیک به 3 هزار مدخل می‌رسد که از این تعدا تنها 10 درصد آن مربوط به غلط ننویسیم است و عمده مطالب دیگر آن مربوط به فرهنگ دشواری‌های زبان فارسی است که منتقدان به شکل جالبی درباره آنها سکوت محض کردند.

نجفی ادامه داد: درباره غلط‌هایی که به من گرفته‌اند بسیار دقت کرده‌ام، شاید تعداد این غلط‌ها به زحمت به 10 عنوان برسد که البته برخی از آنها را از چاپ‌های بعدی اصلاح کردم، اما آیا می‌توان براساس 10 غلط نگاه منفی به یک کتاب داشته باشیم؟

او با بیان اینکه برخی قضاوت‌ها براساس یک مورد غلط صورت می‌گیرد‌، اظهار کرد: خود من وقتی اثر کسی را مورد نقد قرار داده‌ام، هیچ‌گاه این نقد براساس غلط‌های او نبوده است. همیشه سعی کرده‌ام مثبت نگاه کنم، اما در اینجا متاسفانه فقط به غلط‌ها توجه می‌کنیم. در حالیکه هیچ کتابی بی‌غلط و بی‌عیب نیست. من هم در ویرایش‌های بعدی این کتاب برخی از غلط‌هایی را که خودم دیده بودم و دیگران گفته بودند اصلاح کردم، اما واقعا باور نمی‌کردم که برخی از ایراداتی که در نقدها به این کتاب گرفته شده بود اصلا در کتاب نیست.

نجفی در ادامه گفت: در دورانی که به زبان فارسی بی‌توجهی شده و رادیو تلویزیون و اینترنت به نوشتن آسیب بسیاری رسانده است‌، به گونه‌ای که جوان امروز به نوشتن بی‌توجه شده است‌، این وظایف ویراستاران است که برای درست‌نویسی زبان راهی پیدا کنند.

او در ادامه به موضع زبان‌شناسان در نوشتن اشاره کرد و گفت: تمام تکیه‌ زبان‌شناسان زبان گفتار است. آنها می‌گویند وقتی همه در زبان گفتار یک کلمه را به کار می‌برند، آن گفتار می‌تواند معیار باشد. اما در اینجا سوال من این است که وقتی می‌گویند همه منظورشان چند نفر است؟ چون به نظرم محقق نباید به همین راحتی کلمه همه را به کار ببرد. ما به حکم اینکه در تهران نوعی از زبان فارسی را به کار می‌بریم، نمی‌توانیم حکم کنیم که همه فارسی زبانان در ایران و دیگر کشورها همین‌گونه صحبت می‌کنند. زبان فارسی زبان همه مردم ایران است که علاوه‌بر آن، چند کشور دیگر نیز به این زبان صحبت می‌کنند.

این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه یکی از مشکلات زبان فارسی را تطابع افعال است که درک جمله را مشکل می‌کند. این مشکل بیشتر با ورود زبان‌های خارجی و از طریق مترجمان وارد زبان فارسی شده است و به این خاطر است که در زبان فارسی فعل در آخر جمله قرار می‌گیرد.

او در این‌باره به ترجمه مهدی سحابی از رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست و بلندی جمله‌ها در این کتاب اشاره کرد و گفت: آقای مهدی سحابی در این کتاب سعی کرده است امانت‌دار باشد و تا جایی که توانسته سعی کرده به همان روش پروست جملات را تا حدی که می‌تواند بلند ترجمه کند که البته باعث دشواری خواندن این کتاب شده است. در اینجا می‌ توان این سوال را کرد که آیا حفظ امانت تنها در رعایت ترکیب جمله‌هاست یا می‌توان راحت‌خواندن و فهم کتاب را هم برای خواننده فارسی زبان جزو همان حفظ امانت تلقی کرد.

نجفی گفت: ایراد من به جمله‌های طولانی به خاطر تلف شدن وقت است. این مشکل تنها خاص ترجمه‌ها نیست، بلکه در متن‌های قدیمی‌تر نیز دیده شده است. در اینجا وظیفه ویراستار اصلاح آن است چون واقعا می‌توان راهی برای اصلاح جملات بلند پیدا کرد.

نجفی همچنین گفت: با غنای زبان فارسی و وسعتی که آن دارد، خیلی کارها می‌توان انجام داد که ما از آن غافل هستیم. الان در مدارس ما زبان فارسی را غلط درس می‌دهند. شنیده‌ام درس انشا هم از مدارس حذف شده است. اگر زبان فارسی درست تدریس می‌شد‌، ما امروز با این زبان شکسته و بسته و الکن روبرو نمی‌شدیم.

او در بخش دیگری از سخنانش گفت: متاسفانه امروز زبان‌شناسان همه‌چیز زبان را به زبان گفتار منوط کرده‌اند، در صورتی که زبان را تنها با زبان گفتار نمی‌آموزند، بلکه با خواند کتاب است که آن را می‌آموزند. متاسفانه امروز زبان را نه از طریق خواندن نوشته‌ها، بلکه از رادیو ‌،تلویزیون و دوبله از زبان‌های دیگر می‌آموزند.

در پایان این نشست حاضرین سوالاتی درباره زبان معیار و نوشتن و چگونگی استفاده از آن در کتاب‌ها را از ابوالحسن نجفی پرسیدند.

نظر شما