شناسهٔ خبر: 29464 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

سرگذشت پنجاه کنش‌گر اقتصادی ایران

پنجاه کنشگر اکثر کنش‌گران مورد بحث در این پژوهش، در این نهاد که بعدها به اتاق بازرگانی ایران تغییر نام یافت حضور فعالی داشتند، که فعالیت در عرصه نهادهای صنفی، تاثیرگذاری نسبی بر تصمیمات دولتمردان، را برای آنان امکان‌پذیر نمود.

سرگذشت پنجاه کنش‌گر اقتصادی ایران

فریدون شیرین‌کام – ایمان فرجام‎نیا

ناشر: فرهنگ صبا

چاپ:  اول 1393

تعداد صفحات:  717 صفحه

قیمت:  40 هزارتومان

 

در بین بسیاری از نویسندگان مسایل اجتماعی ایران علاقه وافر به تئوری پردازی‌های کلان، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد. این رویکرد در کنار محدودیت سازمان‌های اسنادی و نهادهای پژوهشی فراغتی برای مطالعه‌ی میدانی و بررسی مسائل خردتر به جا نگذاشته است. مطالعه در این زمینه با مشکلات بنیادی مواجه است؛ معضلاتی از قبیل کمبود مطالعات میدانی در رشته‌های مدیریت بازرگانی، اقتصاد، بی‌توجهی فعالان اقتصادی به فرهنگ نوشتاری، بی‌اعتمادی به محققان و عدم تمایل برای دسترسی داده‌ها از سوی فعالان. در چندین کتاب و مقاله اتهام مونتاژ به فعالیت صنعتی کنشگران اقتصادی می زنند ولی کسی درباره‌ی کم و کیف گذار از مونتاژ به خلاقیت، شکل‌گیری بخش تحقیق، نوآوری و ماهیت شکل‌گیری این پروسه طرحی ارایه نمی‌کند. محدودیت و ظرفیت فعالان و نهادها در تاریخ اقتصادی ایران هنوز به جد مورد بررسی قرار نگرفته است. احکام کلی درباره‌ی آنان صادر می‌شود. احکامی که اغلب از نظریه‌ی مارکسیستی مکتب وابستگی و نظریات نئومارکسیستی سرچشمه گرفته است. هنوز مطالعه درباره‌ی فعالیت کارآفرینان ایران دوره‌ی پهلوی، شیوه‌های تبلیغ آنان، استفاده از سرمایه‌گذاری خارجی، مشارکت آنان با شرکت های بزرگ، کمبود نیروهای ماهر در آن، دوره‌ی ناکارایی دولت پهلوی و مداخلات آنها در واحدهای صنعتی از فضای کلی‌گویی ایدئولوژیک رنج می برد.

این کتاب پژوهشی پیرامون سرگذشت فعالان اقتصادی در یکصد و پنجاه سال اخیر است که با امکانات زمانه توانستند شرکت‌ها و گروه‌های بزرگ و کوچک را ایجاد کنند و بعضاً با اشتغال مستقیم نزدیک به ده هزار نفر در شرکت‌های زیرمجموعه، تحول‌آفرین باشند. محمدحسن امین‌الضرب به عنوان اولین مسئول نهاد کارفرمایی در اواسط عصر ناصری انتخاب شد. این نهاد در 14 مرداد 1263، توسط او و تعدادی از بازرگانان با عنوان مجلس و وکلای تجار ایران تاسیس شد. اکثر کنش‌گران مورد بحث در این پژوهش، در این نهاد که بعدها به اتاق بازرگانی ایران تغییر نام یافت حضور فعالی داشتند، که فعالیت در عرصه نهادهای صنفی، تاثیرگذاری نسبی بر تصمیمات دولتمردان، را برای آنان امکان‌پذیر نمود. در فعالیت اکثر این کنشگران پیوستگی فعالیت چند حوزه‌ی اقتصادی مثل تجارت و صنعت مشاهده می‌شود. ناتوانی در مدیریت بنگاه صنعتی و به تبع آن کنترل دولت بر این موسسات نشانگر برخی از محدودیت‌ها در توسعه‌ی صنعتی ایران است. سیاست، دغدغه‌ی برخی کنشگران بوده و عرصه‌ی جغرافیایی فعالیت آنان عمدتا ملی بود و کمتر توجهی به بازار بین المللی داشته اند. نوآوری در عرصه های اجتماعی و نیکوکارانه از مشخصه‌های قابل مشاهده در فعالیت آنهاست.

 حاج محمدحسن امین الضرب، حاج معین‌التجار بوشهری، حاج زین العابدین تقی‌یوف، ابوالحسن ابتهاج، محمود خلیلی، محسن خلیلی، همایون صنعتی‌زاده، اسداله عسگراولادی و ... از جمله کنشگرهای اقتصادی هستند که در این کتاب معرفی شده‌اند. دو نفر از این کارآفرینان یعنی حاج محمدحسن امین الضرب، حاج معین‌التجار بوشهری کسانی هستند که بخش عمده‌ی فعالیتشان متعلق به دوره‌ی قاجار است و تنها بخشی از فعالیت آنان و فرزندانشان در دوره‌ی پهلوی اول صورت گرفته است.  تقی‌یوف از فعالان اقتصادی آذربایجان عصر تزاری بود. اما در دوره‌ی قاجار همچنان پیوندهای فرهنگی و نیکوکارانه خود را با ایران حفظ نموده بود. ویژگی برجسته‌ی فعالانی مثل لاجوردی، برخوردار، خسروشاهی، خیامی و نظایر آنها تحول از عرصه تجارت به توسعه‌ی صنعتی بود. تعدادی از آنان نظیر آزمایش، جعفری و خلیلی کار خود را از کارگری با کارگاه‌های کوچک شروع کردند و به تدریج موفق به تاسیس واحدهای صنعتی شدند. فعالیت بسیاری از آنان در کمتر از سه دهه دوام یافت. شمشیری و مانیان از جهت شخصیت اجتماعی، مبارزه‌ی سیاسی، فعالیت کوچک اقتصادی و کارهای نیکوکارانه در طی سال‌های 1330 تا 1357 حایز اهمیت هستند. برخی مثل آزمایش و ارجمند عمدتا درگیر فعالیت‌های صنعتی بودند. آنان یکی از برندهای بزرگ تولید لوازم خانگی در ایران معاصر را در دهه‌ی چهل و پنجاه پدید آوردند. برخی از آنان مثل حسن خسروشاهی و عمیدحضور موفقیت قابل توجهی پس از انقلاب در کانادا و امریکا داشتند. در میان این افراد عده‌ای همچون کازرونی، احمد لاجوردی، محمدصادق فاتح از سوی گروه‌های سیاسی فرقان و فداییان خلق ترور شدند. صنایع و شرکت‌های تجاری عده‌ای از آنان مصادره شد. اکثر آنان ممنوع‌المعامله و ممنوع‌الخروج شدند. همچنین در این کتاب رویکرد نسل دوم برخی از این کنشگران نیز بررسی شد. در نهایت باید گفت گزینش این پنجاه نفر نه به دلیل اهمیت بیشتر آنان نسبت به دیگر کنشگران اقتصادی بلکه به دلیل کمبود اطلاعات و وجود برخی مشکلات مطالعات میدانی و عدم همکاری برخی خانواده‌ها در دادن اطلاعات بود. 

نظر شما