شناسهٔ خبر: 29901 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در نشست بررسی قانون کپی‌رایت مطرح شد؛

حق پخش فوتبال را نمی‌دهند چه برسد به موسیقی!

نشست بررسی قانون کپی‌رایت (حق مولف) شامگاه 15 اسفندماه برگزار شد و این در حالی بود که سخنرانان حاضر در این نشست، دیدگاه متفاوتی نسبت به این مقوله داشتند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ مدیر نشر «هرمس» در ابتدای سخنانش درباره‌ی وجود قانون کپی‌رایت در اروپا گفت که اواخر قرن پانزدهم ایده‌اش شکل گرفت.

رامین صدیقی توضیح داد: این قانون در 120 سال اخیر به خاطر تغییرات تکنولوژی گسترش پیدا کرده است. هرچند همچنان سرقت هنری اتفاق می‌افتد، اما کپی‌رایت رگه‌هایی را ابداع می‌کند تا ریسک زیر پا گذاشتن قوانین اثر کم‌رنگ شود. در ایران اما قانونی در سال 48 تصویب شده است که همچنان نادیده گرفته می‌شود. برای مثال، موسیقی 65 درصد برنامه‌های صداوسیما را شکل می‌دهد، بدون آن‌که درآمد حاصل از آن با صاحبان و خالقان اثر تقسیم شود.

او ادامه داد:‌ این در حالی است که هربار که اثری از رسانه‌ای در دنیا پخش می‌شود، متناسب با این‌که رسانه در چه بردی (محلی، ملی و ماهواره‌ای) باشد، به هنرمند هزینه‌ای پرداخت می‌شود. برای مثال آلمان 12 هزار کانال رادیویی دارد. اگر سالی یک‌بار اثر هنرمندی پخش شود، درآمد سالانه‌ی آن 3600 یورو می‌شود. به علاوه‌ی این‌که 60 کشور در دنیا هستند که عضو کنفدراسیون «برن» و «رم» هستند و این مبلغی رویایی برای هنرمندان است.

صدیقی اظهار کرد: گاهی برخی‌ها می‌گویند، پیوستن به قانون کپی‌رایت به نفع موسیقی نیست. در حالی که همین راه ساده می‌تواند بودجه‌ی فرهنگی ما را تامین کند.

مدیر نشر «هرمس» همچنین گفت:‌ نکته‌ی تاسف‌بار این است که قانونی که در سال 48 تصویب شد، الان هم رعایت نمی‌شود. البته تشکیل دادسرای هنر و رسانه به‌عنوان قدم اول خوب است، اما قانون حقوق مولفان و مصنفان که در سال 76 به آن متممی اضافه شد، هرگز لازم‌الاجرا نشده است، چون کسانی که قانون را زیر پا می‌گذارند، عموما خودشان قانون‌گذارند و همین باعث شده تا جامعه هم حساسیتی در این زمینه نداشته باشد و گمان کند که موسیقی مثل هوا قابل استنشاق است و نباید برای آن بهایی دارد.

در ادامه‌ی این نشست، کامبیز نوروزی - حقوقدان - در سخنانی گفت: رشد حقوق تابعی از رشد اجتماعی است. توسعه‌ی تکنولوژی و تولید رسانه‌ها تولید و توزیع موسیقی را آسان کرده و مصرفش را افزایش داده است. این در حالی است که قانون مولف مصوب سال 48 همچنان قانونی خوب و کارآمد است. اگرچه به‌دلیل تحولات تکنولوژیکی اخیر شاید ترمیم‌های مختصری نیاز داشته باشد.

او معتقد است: مشکل موسیقی پیش از این به خود اهالی این هنر برمی‌گردد. برای مثال، قراردادهایی که در این صنف بسته می‌شود. ما وقتی از حقوق می‌گوییم، از تصویب قواعد رفتاری صحبت می‌کنیم. تحولات حقوقی باید همپای تحولات جامعه باشد، اما در این سال‌ها تعداد کمی از هنرمندان به مراجع قانونی شکایت کرده‌اند که سی‌دی‌شان غیرمجاز تکثیر شده یا بدون اجازه پخش شده است. حتی گاهی تعدادی از اهالی موسیقی حاضرند، پول بدهند تا موسیقی‌شان از رادیو و تلویزیون منتشر شود. در این سال‌ها فقط آقای شجریان رسما اعتراض خود را اعلام کرد که او هم منافع اقتصادی را در نظر نداشت.

اما رامین صدیقی در جواب گفته‌های نوروزی اظهار کرد: تصویری که شما می‌سازید، این است که خود هنرمند، قانون را اجرا کند و این یعنی این‌که همه‌چیز متوجه‌ هنرمندان است.

نوروزی در پاسخ به او توضیح داد: مساله‌، تقاضای اجرای قانون است. آنچه در صنف موسیقی اتفاق می‌افتد، نبود تقاضا برای اجرای این قانون است. تقاضا از طریق بیانیه جواب نمی‌دهد. موسیقیدانان در این زمینه، ضعیف کار کرده‌اند. ضمن این‌که ما در کشور، آهنگسازی مثل موتسارت نداریم که انتظار داشته باشیم، قانون کپی‌رایت ما همان چیزی باشد که در اروپا و آلمان اتفاق می‌افتد!

این حقوقدان افزود: این روزها علاوه بر رادیو و تلویزیون، تکثیر غیرمجاز فیزیکی توسط دی‌وی‌دی‌ها و همچنین دانلودهای غیرمجاز اینترنتی باعث شده است تا مبارزه با این پدیده از لحاظ اجرایی پیچیده‌تر از گذشته شود، بخصوص این‌که استفاده‌ی غیرمجاز از موسیقی صدها برابر بیشتر از استفاده‌ی مجاز است.

در بخش بعدی برنامه حمیدرضا نوربخش - مدیر عامل خانه‌ی موسیقی - صحبت‌های نوروزی را تایید کرد و گفت: در این سال‌ها خود هنرمندان حرکت جدی انجام ندادند و فقط استاد شجریان به‌خاطر استفاده‌ی ابزاری و تفاسیری که از آثارشان می‌شد و مورد تاییدشان نبود، به پخش آثارشان در صداوسیما اعتراض کرد.

او ادامه داد: ما مشکلات بسیاری در سال‌های بعد از انقلاب داشته‌ایم. یعنی رسانه‌ی ملی حقوق را رعایت نمی‌کند و به جوانب دیگر موسیقی هم احترام نمی‌گذارد. در این میان، هنرمندان سکوت کردند. وقتی از ابتدا ساز را نشان ندادند، اگر هنرمندان با این رسانه همکاری نمی‌کردند،‌ این رویه ادامه پیدا نمی‌کرد.

نوربخش تصریح کرد: خواننده‌ی سنتی در صداوسیما مجبور به «پلی‌بک» (لب‌ زدن) شده است و این شان موسیقی ایرانی نیست. ما در موسیقی سنتی، نمایش نداریم. به همین خاطر است که می‌گویم هنرمندان انگیزه‌ی قوی و اراده‌ای را که باید، نداشته‌اند. خانواده‌ی «فرهاد» این اراده را داشت و تا اندازه‌ای موفق شد.

او سپس به اقدامات خانه‌ی موسیقی در این زمینه اشاره کرد و گفت: از سال گذشته به‌طور جدی شورای مشورتی در خانه تشکیل شد و همزمان با فستیوال موسیقی، کمپینی در این زمینه شکل گرفت. به قول آقای نوروزی، بیانیه و قطعنامه کافی نیست. باید اقدام کرد و خانه‌ی موسیقی به سمت این اقدام می‌رود. ما می‌خواهیم اعضای موسیقی، وکالتی به خانه‌ی موسیقی دهند و عدم رضایتمندی خود را اعلام کنند. علاوه بر آن، ما به آموزش به جامعه نیاز داریم. جامعه‌ی ما به هیچ عنوان آگاه نیست. بیشتر خانواده‌های ایرانی به قبح این مساله واقف نیستند و تلقی ندارند که کپی‌ غیرمجاز «دزدی» است.

محسن رجب‌پور، دیگر ناشر حاضر در این نشست بود و در سخنانی اظهار کرد: در این سال‌ها شان را از موسیقی ایرانی گرفته‌اند. به همین خاطر است که ساز نشان داده نمی‌شود و نوازنده حتی گاهی پشت پنل، ساز زده است. پذیرش این تحقیر، یک مشکل فرهنگی است. وقتی این شأنیت وجود نداشته باشد، جامعه از این موضوع سوءاستفاده می‌کند.

مدیر شرکت «ترانه شرقی» آگاهی نداشتن را مشکل دیگری دانست و گفت: شاید هنرمندی، ابتدای کارش اثرش را به‌شکل رایگان به صداوسیما بدهد یا حتی به بهای جزا حاضر است، اثرش را به ماهواره‌ها بدهد؛ اما این به خاطر نقصان فضای تبلیغات در ایران است.

او همچنین در پاسخ به اظهارات مطرح‌شده در این جلسه، بیان کرد: من برای آثارم که بیشترین کپی غیرمجاز و دانلود را داشته باشد، شکایت کرده‌ام. وکیل گرفته و ماه‌ها دویده‌ام و حتی 10 نفر را دستگیر کرده‌ام؛ اما در پروسه‌ای که یک سال طول کشیده، شخص مجرم فقط 50 هزار تومان جریمه شد، این در حالی است که پول وکیل چهار میلیون تومان بود.

رجب‌پور در پایان سخنانش گفت: من ترجیح می‌دهم، فرهنگ‌سازی کنم. روی اثرم نوشته‌ام: «لطفا کپی نکنید» از آن طرف فراموش نکنید که صداوسیما حتی حاضر نشد، هزینه‌ی پخش فوتبال را بدهد. پس ما نمی‌توانیم این انتظار را برای موسیقی که هنوز از نظر شرعی مشکل دارد، داشته باشیم.

صدیقی هم پس از صحبت‌های رجب‌‍پور به این مساله اشاره کرد که اگر آقای شجریان موفق شد تا ایده‌اش را عملی کند، به‌خاطر هویت و اعتبارش نزد جامعه بود و همه، این امکان را ندارند. ضمن این‌که اصولا حتی اگر صداوسیما بخواهد حقوق مولف و مصنف را بدهد، راهی برای این کار وجود ندارد و این همان خلأ قانونی است.

در پایان این جلسه، نوربخش بار دیگر اظهار امیدواری کرد تا خانه‌ی موسیقی در سال 94 بتواند ایده‌هایش را در این زمینه عملی کند. ضمن این‌که همچنان مهم‌ترین کار را بحث آموزشی و آگاه کردن جامعه دانست.

نظر شما