شناسهٔ خبر: 30229 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نگاهی اجمالی به «نگاهی اجمالي به فلسفه از روشنگر‌ی تا امروز»

كساني كه مي‌خواهند از سر كنجكاو‌ي يا به علتي ديگر به‌اجمال، فلسفه 300 سال اخير غرب را به زباني ساده و روان مطالعه کنند، می‌توانند کتاب «نگاهي اجمالي به فلسفه از روشنگر‌ي تا امروز» اثر «ربرت تسيمر» فيلسوف آلماني با برگردان «رحمان افشار‌ي» را بخوانند. آن چه خواهد آمد، نگاهی کوتاه به این کتاب نوانتشار است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ فیروزه شریفی: «نگاهي اجمالي به فلسفه از روشنگر‌ي تا امروز» اثر «ربرت تسيمر» فيلسوف آلماني برگردان «رحمان افشار‌ي» كه در ۱۸۲ صفحه توسط انتشارات «مهر اند‌يش» در سال ۹۳ منتشر شده است‌، به طور خلاصه و اجمالي فلسفه ۳۰۰ سال اخير غرب را به زباني ساده و روان براي كساني كه مي‌خواهند از سر كنجكاو‌ي يا به علتي ديگر با فلسفه اين دوره به طور مقدماتي آشنا شوند، بيان كرده است‌. در اين كتاب مهمتر‌ين فيلسوفان دوره روشنگر‌ي تا زمان حال به كوتاهي معرفي شده‌اند.

كتاب شامل پيشگفتار، ۹ بخش‌، يادداشت‌ها و كتابنامه است. در پيشگفتار مترجم آمده است كه بسيار‌ند كساني كه مي‌خواهند بدانند فلسفه، به‌ويژه فلسفه معا‌صر چيست، چه سير‌ي داشته و مهمتر‌ين فيلسوفان اين دوره چه كساني بوده‌اند، چه آثاري خلق كرده‌اند و بين آنها چه بحث‌ها‌يي وجود داشته است اما هنگامي‌ كه با  تاريخ‌ها‌ي مفصل فلسفه روبه‌رو مي‌شوند، خود را درمقابل كاخ عظيمي مي‌يابند كه امكان ورود به آن را ندار‌ند.

كتاب حاضر مهمترين آثار فلسفي و اصطلاحات دوره روشنگری تا امروز را معرفي كرده و آنها را  به مختصر‌تر‌ين شكل توضيح داده است. به همين دليل فهميدن آن به پيش‌زمينه خاص فلسفي احتياج ندارد.

محتوای فصل‌های کتاب
هر فصل كتاب با مقدمه‌اي آغاز شده است كه نگاهي كلي به آن دوره تاريخي دارد. سپس به كمك معرفي مختصر و بحث فلسفي، آن چه را در مقدمه آورده است، عميقتر بيان مي‌‌كند به طور‌ي كه خواننده پس از اتمام كتاب با يك شناخت اجمالي مي‌تواند به آثار فيلسوفان رجوع کند و با آثار آنان بيشتر آشنا شود.

ـ فصل اول به دوران باستان و مسيحيت بر‌مي‌گردد؛ به ۲۵۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح؛ زماني كه نخستين فيلسوفان در دولت‌شهرها‌ي كوچك يونان ظاهر شدند و پاسخهاي دين و اسطوره، ديگر راضيشان نمي‌كرد. در اين دوره سه فيلسوف بزرگ، شور و هيجان بسيار در تاريخ فلسفه ايجاد كردند. «سقراط»، «افلاطون» و «ارسطو». آنان مفاهيم فلسفي را با وام گرفتن واژ‌ها‌يي از زبان روزمره مردم و سپس تغيير معنا و بازتعريف آنها ابداع كردند به طوري كه امروز بخش بزرگي از مفاهيم تخصصي فلسفي ما نيز بسيار متأثر از آنان است.

ـ فصل دوم به فلسفه سده‌هاي نخستين عصر جديد و دوره روشنگر‌ي مي‌پردازد؛ عصر گام نهادن به راه بلوغ فكري. فلسفه سعي مي‌كند تا در دوره رنسانس يا نوزايش، خود را از زير سايه‌هاي الهيات بيرون بكشد. اكثر فيلسوفان اين دوره همچنان مسيحياني مؤمن بودند، اما دانش براي آنان تابعي از ايمان نبود. در واقع ايمان و دانش مي‌بايست مكمل هم باشند، اما جدا از هم بررسي شوند. «رنه دكارت»، «باروخ اسيپينوزا»، «ديويد هيوم»، «ايمانوئل كانت»، «ولتر»، «ژان ـ ژاك روسو» و «جان لاك» از فيلسوفان اين دوره محسوب مي‌شوند كه در اين بخش از كتاب، ديدگاه‌ها‌‌‌‌‌‌يشان بيان شده است.

ـ فصل سوم به استادان انديشه و امر مطلق ــ يعني فلسفه ايده‌آليسم آلماني ــ اختصاص دارد. آلمان در دوره رمانتيك به مركز فلسفه اروپا تبديل مي‌شود. فيلسوفان ايده‌اليسم آلماني، برخلاف اكثر فيلسوفان روشنگر‌ي، همه دانشگاهي بودند. زبان اين فلسفه به گفته تمسخرآميز شوپنهاور، بسيار دشوار بود. «يو‌ها‌ن گوتليب فيشه»، «فريدريش ويلهلم يوزف شلينگ»، «گئورگ فريدريش هگل» از نمايندگان اصلي ايده‌آليسم آلماني بودند كه مدتي در دانشگاه برلين ــ كه درسال ۱۳۱۰ ميلادي تاسيس شده بود و كانون اين جنبش نوين فلسفي محسوب مي‌شد ــ تدريس كردند. «سورن كي‌يركگور» فيلسوف ديگري از اين دوره است كه اگزيستانس يا وجود انساني را به طور كلي رد كرد. حريف اصلي فلسفي‌اش «هگل» بود كه فرد، به چشم او، چيزي جز مقوله‌اي در نظام بزرگ عقل جهان نبود.

ـ فصل چهارم متعلق است به سده ۱۹ ميلادي؛ قرن ايدئولوژي‌ها و نظريه‌هاي اجتماعي. در اين سده، جهان‌‌بيني‌ها‌يي پديد آمدند كه حتي تا امروز هم بر بحث‌هاي فلسفي درباره سياست حاكم‌اند. در اين دوره، ليبراليسم پرچم آزادي را برافراشت. «جان استوارت ميل» انگليسي باني ليبراليسم مدرن شد. «كارل ماركس» و «فريدريش انگلس» نيز نظريه «سوسياليسم علمي» را پديد آوردند. سوسياليسم و ليبراليسم دو فلسفه از پر نفوذ‌ترين فلسفه‌هاي سياسي سده ۱۹ ميلادي به ‌شمار مي‌آيند كه هر كدام جداگانه به اين پرسش كه رفاه فرد يا رفاه اجتماع كدام يك مهمترند، پاسخ داده‌اند.

ـ فصل پنجم از نگاهي نو به جهان و انسان در اواخر سده ۱۹ ميلادي سخن مي‌گويد؛ از واقعيت در آن سوي عقل. اگر ما امروز به نقش عقل، اساساً شكاكانه‌تر نگاه مي‌كنيم و پس از تجربه‌هاي سده بيستم اذعان داريم كه از دست بشر هر كاري بر مي‌آيد، اين بصيرت را مديون آن دسته از فيلسوفان سده نوزدهم ميلادي هستيم كه از ارزش عقل به‌شدت كاستند. «آرتور شوپنهاور»، «فريدريش نيچه» و «زيگموند فرويد» از فيلسوفان اين دوره هستند.

ـ فصل ششم از نسيمي تازه در متافيزيك آغاز سده ۱۹ ميلادي سخن مي‌گويد. فلسفه زندگي، پديدارشناسي و فلسفه اگزيستانس. نو‌آوران چالش‌گر دانش، مانند داروين يا گوشه‌نشينان خلاق فلسفه، چون شوپنهاور، نيچه يا سورن كي‌بر‌گور در ابتدا از سوي فلسفه حاكم جدي گرفته نشدند اما درست  آنها بودند كه جاني تازه در رويارويي با پرسشها‌ي كهن متافيزيك دميدند.فيلسوفان اين دوره،«هانري برگسون»، «ادموند هرسل»،«ماكس شلر»، «مارتين هايدگر»، «ژان پل سارتر»، «سيمون دو بووار» و «آلبركامو» هستند.

ـ فصل هفتم به پايان سده ۱۹ و آغاز سده ۲۰ ميلادي مي‌پردازد؛ فلسفه در مرزهاي منطق و علم؛ راه‌هاي فلسفه تحليلي. در اين دوره نسلي از فيلسوفان پيدا شدند كه در متافيزيك و نظام‌هاي بزرگ فلسفي بيشتر خيال‌بافي مي‌ديدند تا حقيقت. آنها بر آن شدند تا فلسفه را از هر نوع حرافه بپيرايند و به پدیده‌ای علمي ـ تجربي و آزمون پذیر بدل كنند، تا بتوانند در سطحي هم‌تراز، با علوم طبيعي رويارو شوند. «برتراند راسل»، «لودويگ وينگنشتاين» و «كارل ريموند پوپر» از فيلسوفان اين دوره محسوب مي‌شوند.

ـ در فصل هشتم به «كنش» خردمندانه در نبرد ايدئولوژيها مي‌رسيم؛ «نئوماركسيسم»، «نئوليبراليسم»، «اجتماع‌باوري» و اخلاق گفت‌وگويي. در اين دوره در نبرد ايدئولوژي‌ها، نمايندگاني از هر دو جناح بودند كه مي‌كوشيدند تا مستقل از اين نبردها سنگر‌ به‌ سنگر سياسي، اعتباري دوباره به نقد و عقل ببخشند. در اين راه، هم ماركسيسم و هم ليبراليسم، چهره‌ا‌ي نوين و فلسفي به خود گرفتند و در نيمه دوم سده بيستم به هم نزديك شدند. «گئورگ لوكاچ» و «ارنست بلوخ» در اين دوره جاني تازه در ماركسيسم پدید آوردند. «كارل پوپر» و «هانا آرنت» مجسمه آزادي فلسفي را ساختند. «يورگن هابرماس» و «جان رالز» نيز از ديگر فيلسوفان اين دوره بودند كه هر يك در زمينه‌هاي روشنگري فلسفه نظرهاي خود را ارائه كردند.

ـ و درآخرين فصل ــ يعني فصل نهم كتاب ــ به آخرين دهه‌هاي سده بيستم پرداخته شده است؛ دوره‌اي كه چهل‌تكه‌هايي در رهيافت‌هاي فلسفه شكل گرفت كه به رغم ناروشني و رنگارنگي، به آن برچسب مدرن زده شد. پست‌مدرن در لغت به معني «بعد از مدرنيته» آمده است. «ژان فرانسوا ليوتار» اين مفهوم را وارد فلسفه كرد. «ميشل فوكو»، «ژاك دريدا» (سر حلقه متفكران پست مدرن)، «پل فايبراند»، (آشوبگر خيمه علم) و «ريچارد رورتي» (فيلسوف فروتني) از فيلسوفان اين دوره هستند.

كتاب «نگاه اجمالي به فلسفه از روشنگري تا امروز» كه از نسخه اصلي آن ــ زبان آلماني ــ به فارسي برگردانده شده، در شمارگان ۵۰۰ نسخه به بهای ۱۱۰ هزار ريال در دسترس خریداران است.

نظر شما