شناسهٔ خبر: 31678 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

درباره آلن لومکس

آلن لومکس اتنوموزیکولوگ ، فیلم ساز و موزیسینِ آمریکایی ، در خانواده ای دوستدارِ فرهنگ و موسیقی زاده شد . پدرش جان ، موزیکولوگی بود که بر روی آهنگ های فولکِ آمریکایی کار کرده بود و تعدادِ زیادی از آن ها را گردآورده بود. نخستین کارهای میدانیِ آلن به همراهِ پدرش و در دهه ی ۳۰ میلادی صورت پذیرفت .با اهمیت ترین کارِ لومکس در اتنوموزیکولوژی در پروژه ی عظیمِ کانتمتریک دیده می شود ، پروژه ای که به همراهِ دانشگاهِ کلمبیا و در طولِ چهار دهه ادامه یافت و دربردارنده ی روش شناسیِ لومکس در مطالعه ی موسیقی و کاربستِ نظریاتِ لومکس درباره ی ارتباطِ موسیقی با ساختارِ اجتماعی است ...

alan_lomax.jpg

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از سایت انسان‌شناسی و فرهنگ؛ آیدین آریافر در یادداشتی در مورد این فیلم ساز و موزیسین آمریکایی این چنین نوشت:

 

آلن لومکس(۱۹۱۵-۲۰۰۲) ، اتنوموزیکولوگ ، فیلم ساز و موزیسینِ آمریکایی ، در خانواده ای دوستدارِ فرهنگ و موسیقی زاده شد . پدرش جان ، موزیکولوگی بود که بر روی آهنگ های فولکِ آمریکایی کار کرده بود و تعدادِ زیادی از آن ها را گردآورده بود. نخستین کارهای میدانیِ آلن به همراهِ پدرش و در دهه ی ۳۰ میلادی صورت پذیرفت .با اهمیت ترین کارِ لومکس در اتنوموزیکولوژی در پروژه ی عظیمِ کانتمتریک دیده می شود ، پروژه ای که به همراهِ دانشگاهِ کلمبیا و در طولِ چهار دهه(از دهه ی ۱۹۶۰) ادامه یافت و دربردارنده ی روش شناسیِ لومکس در مطالعه ی موسیقی و کاربستِ نظریاتِ لومکس درباره ی ارتباطِ موسیقی با ساختارِ اجتماعی است .

در این نوشته در ابتدا نظریه ی اصلیِ لومکس را در تقابل با اتنوموزیکولوژی رایج در زمانش (اتنوموزیکولوژیِ تطبیقی) تشریح می کنیم و در خلالِ این تشریح مفهومِ "استایل" را که محوری ترین مفهومِ موردِ بحثِ لومکس می باشد معرفی می کنیم . سپس واردِ توضیحاتی در موردِ رویکردِ "کانتومتریک" می شویم و از روش های "کورئومتریکس" و "فونوتاکتیکس" هم یاد می کنیم که همراه با پروژه ی کانتومتریک به کار بسته شدند. پس از آن مفهومِ با اهمیتِ "برابریِ فرهنگی" را که دست پرورده ی کار و اندیشه ی لومکس در طولِ زندگیِ پربارش است ، در دنباله ی پروژه ی کانتومتریک ، طرح می کنیم و در انتها هم به ذکرِ انتقاداتِ وارده بر کارِ لومکس می پردازیم.

نظریه ی اصلی

<تعدادی از موسیقی شناسانِ قومی معنقدند بینشِ لومکس و در بعضی موارد روشِ او در طرحِ کانتومتریک با دیدگاهِ مارکسیست ها که موضوعاتِ زیربنا و روبنای اجتماعی را در توضیحِ ذهنیت های اجتماعی تعیین کننده می دانند ، شباهت دارد .> (حجاریان، ۱۳۸۷ : ۱۳۱)

در نظریه ی اصلیِ لومکس تلاش می شود تا استایل های موسیقیِ فولک ، با تعیینِ مولفه هایی به خصوص از هم جدا شوند و به صورتِ بازتابی از ساختارِ اجتماعی در طولِ تاریخ ، بررسی شوند.لومکس در سالِ ۱۹۵۹ و در آغازِ مقاله ی "استایلِ آهنگِ فولک" به این مطلب اشاره می کند ، او می گوید که <اگر موسیقی زبانِ احساسات باشد ، سنت های کهنِ موسیقیِ فولک و ابتدایی می تواند نشان دهنده ی الگوهای شکل دهنده ی احساساتی که در طولِ تاریخ ، بر رفتارِ انسان تاثیر گذاشته است ، باشد . > ( لومکس، ۲۰۰۳ : ۱۴۱)

در ادامه ی همین مقاله لومکس مفهومِ با اهمیتِ استایل را به عنوانِ محوری برای مطالعه اش بر موسیقیِ فولک معرفی می کند .

استایل یا سبک

لومکس معتقد است روش های آوانگاریِ مرسوم در موسیقیِ غربی ، روشِ مناسبی برای مطالعه ی موسیقیِ فولک به دست نمی دهد . در مطالعاتِ موسوم به اتنوموزیکولوژیِ تطبیقی ، تاکیدِ بسیار بر اجزا و عواملِ شکل دهنده در درونِ موسیقی ، موسیقی را از عواملِ اجتماعیِ شکل دهنده ی آن ، جدا می کند . لومکس در تقابل با این رویکرد مفهومِ استایل یا سبک را پیشنهاد می کند تا موسیقی را به زمینه ی اجتماعیِ آن برگرداند . تاکیدِ او بر استایل و زمینه ی اجتماعیِ موسیقی بر توجهِ مکتبِ بیرمنگام بر استایل ها در سال های بعد ، پیشدستی کرد. لومکس یادآور می شود که ممکن است جنبه های فرمالِ یک استایل (همان هایی که در رویکردِ تطبیقی بهشان تاکید می شود) تغییر کنند بدونِ آنکه آن دستخوشِ تغییر شود و تنها تغییراتِ اجتماعیِ بسیار عمیق مانندِ آمدنِ جمعیتی جدید ، پذیرشِ رده ی جدیدی از اخلاقیات و مهاجرت هستند که می توانند از اساس یک استایلِ موسیقایی را تغییر دهند واین تغییر هم به آهستگی صورت می پذیرد ، فلذا آنچه اساسی است ، معرفی و مطالعه ی استایل یا سبکِ موسیقایی در ارتباطش با جامعه است نه تاکید بر اجزا و عواملِ فرمالِ درونِ خودِ موسیقی .

استایل نتیجه ی گروهِ مشخصی از کنش ها و محصولِ کیفیِ یک سری فعالیت های مشخص است. استایل بازنماینده ی مقصودِ یک فرهنگ است . استایلِ موسیقایی به عنوانِ یک کل توسطِ هر عضو از فرهنگ آموخته می شود . چنانچه مولفه ی آَشنایی از استایل در اجرای موسیقی غایب باشد ، موسیقی رضایتِ کم تری برای مخاطبان ایجاد می کند. هر کودکی همراه با آموختنِ زبان و الگوهای عاطفی مردمانش آغاز به یادگیریِ استایلِ موسیقایی می کند. این استایل بنابراین واسطه ای با اهمیت است بینِ یک فرد و فرهنگش ، و بعدتر متنِ عاطفیِ دنیایی را که شکل دهنده ی شخصیت است ، به ناخودآگاهِ فردِ بالغ باز می آورد .بنابراین نخستین کارکردِ اجتماعیِ موسیقی این است که به شنونده اش احساسی از امنیت را بدهد ، چرا که موسیقیِ فولک محلِ تولدِ فردِ بومی و رضایتمندیِ دورانِ کودکی ، تجربه های مذهبی ، لذتِ موجود در کنش های جماعتی و یا هر کدام از این تجربه های شکل دهنده ی شخصیت را ، نمادپردازی می کند . به محضی که الگوی آشنای صدایی ایجاد می شود ، فرد آماده ی خنده ، رقص و .. می شود . قلبِ او باز می شود.کارِ آهنگسازان در دنیای فولک تا جاییکه لومکس مشاهده کرده است ، توسطِ چارچوبِ استایلی ، محدود می شود .

هنری که عمیقا ریشه در الگوهای امن-سازنده ی جماعت ها دارد ، نباید به صورتِ تئوریک ، موضوعِ تغییرهای سریع باشد . استایلِ موسیقایی از محافظه کارانه ترین ویژگی های فرهنگ است . مذهب ، زبان ، و حتی جنبه های زیادی از زندگیِ اجتماعی ممکن است تغییر کنند . ممکن است سریِ جدیدی از الگوهای ملودیک ریتمیک و هارمونیک معرفی شوند اما شخصیتِ کلیِ آن ، استایلِ موسیقایی ، دست نخورده باقی می ماند .با این حال اگر چه استایل محصولِ نهایی یک الگوی رفتاری است ، به اعضای مجزایش قابلِ بخش کردن و ازین راه قابلِ توضیح دادن است. لومکس معتقد است که <مطالعه ی استایلِ موسیقایی باید وضعیت های عمومیِ انسانی را که به وجود آورنده ی موسیقی می باشد در بر بگیرد :

  1. تعدادِ افرادی که بر طبقِ عادت در یک فعالیتِ موسیقایی شامل هستند ، و شیوه ی همکاری شان.
  2. رابطه ی بینِ شنوندگانِ موسیقی و سازندگانِ آن .
  3. رفتارِ فیزیکیِ سازندگانِ موسیقی مانندِ ژست ها ، حالاتِ صورت ، نوعِ ایستادن ، حرکاتِ عضلاتی به خصوص مربوط به حنجره .
  4. طنین و نواک(زیر و بمیِ) صدا که توسطِ فرهنگ برگزیده شده ، و ارتباطش با عواملِ قبلِ ۳.
  5. کارکردِ اجتماعیِ موسیقی و وضعیتِ تولیدِ آن .
  6. محتوای روانشناختی و عاطفیِ که در متنِ آهنگ بیان می شود و تفسیری که فرهنگ ازین شعرِ سنتی دارد.
  7. چگونه ترانه ها آموخته می شوند و منتقل می شوند .
  8. در آخر ، ما به اجزای فرمالِ می رسیم : گام ، نظام های فواصل ،  الگوهای ریتمیک ، وصل های ملودیک ، تکنیک های موردِ استفاده در هارمونی ، چارچوبِ الگوهای نظم در شعر ، ساختارِ شعر ، و ارتباطِ درونیِ بینِ شعر و الگوهای موسیقایی . سازها و تکنیک های سازی . > (لومکس، ۲۰۰۳ : ۱۴۲)

لومکس می گوید تنها هنگامیکه الگوهای رفتاری موجود در عواملِ یک تا هفت را در نظر آوریم ، اجزای فرمالِ عاملِ ۸ به خوبی فهمیده می شوند . چرا که آن ها نماد هایی هستند که بر آن کلیت می ایستند و این مویدِ تاثیرپذیریِ لومکس از منطقِ خوانشِ زیربنا-روبنایی از مارکسیزم در نظریه پردازی اش است.

لومکس بر اساسِ تحقیقاتش ده خانواده برای استایل ها در جهان تشخیص می دهد و معتقد است که آن ها با سرعتِ بسیار کمی در حالِ تحول می باشند.و در طیِ پژوهش هایش به این نتیجه می رسد که اخلاقِ جنسی ، موقعیتِ زنان و شیوه های نگه داری از کودکان و درجه ی هم بستگیِ اجتماعی ، دارای صریح ترین ارتباط با استایلِ موسیقایی می باشند .

کانتومتریکس

کانتومتریکس روشی در مطالعه ی تطبیقیِ موسیقی است که از متغیرها و شاخص های آماری سود می برد .این روش از خلالِ همکاری های لومکس در ۱۹۶۰ و گرائور که در آن زمان دانشجوی ارشدِ اتنوموزیکولوژی بود ، به وجود آمد. این پروژه از سوی موسساتِ مختلف و دانشگاه ها تامین شد و خودِ لومکس آن بر عقیده ی راسخِ این بود که این ارزنده ترین میراثِ او خواهد بود ، با این همه سیستمِ متریکِ لومکس هم در درونِ دانشگاه و هم در بیرونِ دانشگاه محلِ بحث های بسیاری بوده است .

لومکس و گرائور ۴۰۰ سری ضبط شده از حدودِ ۲۵۰ فرهنگ را شناسایی کردند ، و از طریقِ آن به طبقه بندیِ ابتدایی در استایل های موسیقایی رسیدند.آن ها به دنبالِ تشخیصِ ویژگی های شاخصی بودند که برای شناختنِ آن به نمونه ی بزرگی احتیاج نبود و به رمزگذاریِ تخصصیِ موسیقی شناختی احتیاجی نداشت . لومکس استدلال می کند از >آنجاییکه شرکت کنندگان در فرهنگِ فولکلور تمرینِ تخصصی درین زمینه ندارند ، کانتومتریکس باید به گونه ای مطابقِ سلیقه ی مردم پسندِ یک شنونده ی معمولی در هر جایی طراحی شود<.( لومکس، ۲۰۰۳ : ۲۳۴) در کارِ آن ها ۳۷ معیارِ طبقه بندی شده بر روی کاغذی از داده ها ، طراحی شد که هر پارامتر در آن برای تعیین شدن بینِ ۳-۱۳ نقطه داشت(که با اندازه ی کاغذِ موردِ استفاده محدود شده بود )  . همه ی کاغذها برای یک فرهنگ تشکیلِ یک پرونده ی اصلی را می داد. مارگارت مید به لومکس پیشنهاد داد که تولیدِ هر رمزگان برای هر نمونه ، بهتر است که یک پرونده ی تصویری داشته باشد . کانتومتریکس را اندازه گیریِ یک ترانه خوانده اند که خود در پیِ اندازه گیریِ جامعه است .

استراتژیِ آنها در ادامه ی این پروژه به جمع آوریِ ده ترانه از هر نمونه ی فرهنگی محدود شد (از حدودِ ۲۰۰ فرهنگ) که این حوزه بندیِ فرهنگ ها برگرفته از اطلسِ اتنوگرافیکِ جورج مرداک انسان شناسِ آمریکایی بود.

در کتابِ "کانتومتریکس ، رویکردی در انسان شناسی موسیقی" آمده است که پس از به سرانجام رسیدنِ کار در میدان ، نوارها و دفترچه هایی منتشر شد و در اختیارِ عموم قرار گرفت. در دفترچه ی منتشر شده که فشرده ی کتابِ "استایلِ ترانه های فولک و فرهنگ" بوده است ، استایل ها در ۳۶ پارامتر به گونه ای آموزشی توضیح داده می شوند.گوش سپردن به این نوارها و استفاده ی توامان از دفترچه ها ابزاری کارا در آموزشِ اتنوموزیکولوژی است و شکلِ درخشانی از تحلیلِ اتیک را میسر می سازد .

فونوتاکتیکس

فونوتاکتیکس ، روشِ لومکس برای  مقابلِ هم قرار دادنِ آهنگ ، سخن ، حرکت و اجراست که از عرصه های دیگر الهام گرفته است که متالینگویستیکِ تریگر مهم ترینِ آن هاست.

برای نمونه در مطالعاتی که لومکس با ترگرِ زبانشناس انجام دادند به پیوستگی میانِ میزانِ تنشِ اجتماعی و استفاده از حروفِ صدادارِ روشن در آواز (مانندِ e و i که روشن تر و تیزتر از حروفِ صدادارِ تیره صدا می دهند) برخورد کرد.لومکس این الگوهای حروفِ صدا دارِ در آوازِ مونوفونیک اوراسیایی را به تنش های اجتماعیِ موجود در آن نواحی ربط می دهد.

کورئومتریکس

کورئومتریکس ، در ۱۹۶۵ مطرح شد و پروژه ای بود که میخواست رقص و حرکت را متریک کند(یعنی با تعریفِ مولفه هایی ثبت و بررسی کند). در راستای همین مساله استفاده از فیلم های اتنوگرافیک مطرح شد . لومکس در همین راستا و در ادامه ی کارش در سال های بعد فیلم های زیادی را تهیه کرد.

برابریِ فرهنگی

لومکس همواره متوجهِ تقویتِ فرهنگ های فولکلور بود که در فاصله ای از مراکزِ قدرت و ثروت قرار داشتند . او به راستی و تمامیتِ فولکلور اعتقادی قلبی داشت . لومکس در مقاله ی "طلبیدنِ برابریِ فرهنگی" از رویکردی محیط گرایانه در راستای حفظِ فرهنگ صحبت می کند. او می گوید که >کانتومتریکس پایه هایی برای سیاستِ جهانیِ برابریِ فرهنگی پیشنهاد می کند که در برابرِ آلوده سازیِ نمادینِ محیطِ زیست ، ایستادگی می کند <.( لومکس، ۲۰۰۳ : ۲۳۴)  او می گوید که تواناییِ درخشانِ بشر در ساختنِ استایل های زندگی است که زمین را به محیطی قابل قبول برای زیستن بدل می سازد.امروزه تنوعِ فرهنگیِ بشر در معرضِ تهدید می باشد.

لومکس از نخستین کسانی بود که چندفرهنگرایی را مطرح کرد ، او خواستارِ زمانِ مساوی برای آموزش و اشاعه ی فرهنگ های مختلف بود و با خشم از فرهنگِ تحمیلیِ ملی یاد می کرد.لومکس کانتومتریکس را روشی برای معرفیِ گونه ها و زیرگونه های موسیقی می داند که در صددِ آماده کردنِ اصلی برای ادامه ی گسترشِ فرهنگ هاست .

انتقاداتِ وارد بر کارِ لومکس

لومکس به خاطرِ دور شدن از رویکردِ بوآسی و تلاش برای کلی سازیِ پوزیتیویستی ویژگی های انتزاعیِ موردِ بررسی اش ، و عدمِ توجه به رویکردهای تفسیری ، نقد شده است . در نقدِ لومکس و روش شناسیِ او برخی استدلال می کنند که آپاراتوسِ تجربیِ لومکس از ابتدا فرضیه های او در موردِ ارتباطِ موسیقی با زمینه ی اجتماعیِ آن را فرض گرفته است و این در عینِ حال یادآورِ نقدهای آدورنو بر جامعه شناسیِ تجربی است.

نقدِ دیگری که به کارِ او وارد می شود ، چگونگیِ آشتی دادنِ تحلیل او بر پایه ی اشاعه ی فرهنگ های موسیقایی و سطوحِ تکاملِ فرهنگی(مثلا در موردِ معیشت) است که خودِ لومکس متوجهِ آن بوده و برای تحلیل هایش اشاعه ی فرهنگِ موسیقایی  را در یک جغرافیای خاصِ ، بر ارتباطِ فرهنگِ موسیقایی با ساختارهای اجتماعی ، مقدم می داند.

برخی به شرق شناسانه بودنِ کارهای ابتداییِ لومکس در بررسیِ مقایسه ای اش اشاره کرده اند. او را شیفته ی فرم های کورال ، استایلِ آواز خواندن با آرامش ، همبستگیِ صداها با سازهای اروپایی دانسته اند که دیدی منفی به تاثیراتِ فرهنگیِ هجومِ امپراطوریِ عثمانی به اروپا دارد. او در جایی نوشته است " تاثیراتِ اوراسیایی با استعاره هایی از درد و خشونت توضیح داده می شوند ملودی ها از اشک ها ، ترس ها و اطاعت های متزلزل " سخن می گویند . لومکس فرهنگِ فاخرِ اوراسیای کهن را فرهنگی نخبه گرا می داند و ناله های خسته ی زنانِ آن فرهنگ را که به اموال تقلیل داده شدند یادآور می شود . کتابِ "استبدادِ شرقی" از ویتفوگل اثری است که لومکس در این بخش از کارش از آن یاد می کند.

در یک جمع بندیِ نهایی <نقدهای وارده بر کارِ لومکس شاملِ نقدهای وارده بر استفاده ی غیر انتقادی از جبرگراییِ فرهنگی ، دیدگاه های اروپامحورِ تکاملِ فرهنگی ، و میراثِ شرق شناسانه ی آن است>( لومکس، ۲۰۰۳ : ۲۴۲) . این مسایل اشتیاق را برای ادامه ی کارِ کانتومتریکس کم تر کرده است. حال آنکه به نظرِ گرائور همکارِ لومکس از آنجاییکه لومکس هیچوقت کرسیِ دانشگاهی نداشته است و علی رغمِ وجودِ پیشنهادات هرگز آکادمیسین نشده است ، نتوانسته شاگردانی تربیت کند و به همین خاطر در فضای آکادمیک به او بی توجهی شده است.

 

منابع:

  • موسیقی شناسی قومی  : محسن حجاریان انتشاراتِ کتاب سرای نیک، ۱۳۸۷، تهران
  • Alan Lomax ,  Selected writings : edited by Ronald D Cohen ,  Published in ۲۰۰۳ by Routledge

 

 

ماخذ شناسی آلن لومکس

این ماخذشناسی در بر اساسِ توالیِ زمانیِ انتشارِ مهم ترین آثارِ لومکس تهیه شده است ، و به دو بخش تقسیم می شود . بخشِ نخست آثارِ مربوط به دوره ی جوانیِ او که بیشتر حاویِ آوانگاریِ ترانه های فولکلورِ آمریکاست که در کارِ میدانی با پدرش جمع آوری کرده است(مواردِ ۱-۳) و بخشِ دوم دربردارنده ی مهم ترین کتاب ها و مقاله هایش در تحلیل و روش شناسی است . (مواردِ ۴-۱۰)

فهرست

American Ballads and Folk Songs.۱

.۲Cowboy Songs

.۳Our Singing Country: A Second Volume of American Ballads & FolkSongs

.۴Folk Song Style: Musical Style and Social Context

.۵Song Structure and Social Structure

.۶Folk Song Style and Culture

.۷Appeal for Cultural Equity

.۸The Evolutionary Taxonomy of Culture

.۹Cantometrics: An Approach to the Anthropology of Music

.۱۰Land Where the Blues Began

 

 

۱. (with John A.Lomax). “American Ballads and Folk Songs”.  New York: The Macmillan Company, ۱۹۳۴.

 

۲. (with John A.Lomax). "Cowboy Songs".  New York: The Macmillan Company, ۱۹۳۷.

 

۳. (with John A.Lomax). “Our Singing Country: A Second Volume of American Ballads & FolkSongs”.  New York: The Macmillan Company, ۱۹۴۱.

 

۴. “Folk Song Style: Musical Style and Social Context,” American Anthropologist, vol. ۶۱, no. ۶, December ۱۹۵۹, ۹۲۷–۹۵۴.

 

۵. “Song Structure and Social Structure,” Ethnology, vol. ۱, no. ۴, January ۱۹۶۲, ۴۲۵–۴۵۲.

 

۶. (with contributions by the Cantometrics Staff and with the editorial assistance of Edwin E. Erickson), “Folk Song Style and Culture”,  New Brunswick, NJ: Transaction Books, ۱۹۶۸.

۷. “Appeal for Cultural Equity,” World of Music, vol. XIV, no. ۲, ۱۹۷۲.

۸. “The Evolutionary Taxonomy of Culture,” Science, vol. ۱۷۷, July ۲۱, ۱۹۷۲, ۲۲۸–۲۳۹.

 

۹. “Cantometrics: An Approach to the Anthropology of Music,” Lifelong Learning, vol. ۴۶, April ۱۱, ۱۹۷۷.

۱۰. “Land Where the Blues Began”.  New York: Pantheon, ۱۹۹۳.

 

 

نظر شما