شناسهٔ خبر: 31717 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

فلسفه با گفت‌وگو آغاز می‌شود

نشست هفتگی شهر كتاب به بحث و گفت‌وگو درباره «عرفان و هنر در دوره مدرن» اختصاص داشت.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ نشست هفتگی شهر كتاب به بحث و گفت‌وگو درباره «عرفان و هنر در دوره مدرن» اختصاص داشت. در این نشست دكتر محمدرضا ریخته‌گران، دكتر سیدمسعود زمانی و دكتر شهرام پازوكی حضور داشتند. پازوكی  در ابتدای مباحث خود برخی مختصات كتاب محل بحث را برشمرد. وی گفت: این اثر را نمی‌توان كتاب خواند، كتابك یا كتابچه مطلوب‌تر است، چراكه مجموعه گفت‌وگوهای من در ١٥یا ٢٠سال اخیر را در بر دارد. برای افراد كم‌كار در حوزه تالیف، گفت‌وگو راه مناسبی برای بیان دیدگاه‌هاست؛ حال آنكه اگر طرف مقابل بتواند فرد مخاطب خود را ترغیب كند، این اتفاق در شكلی مطلوب‌تر صورت می‌گیرد. گفت‌وگو شأن خاصی دارد چراكه فلسفه با گفت‌وگو آغاز می‌شود؛ گفت‌وگو در ذات فلسفه است و سقراط و افلاطون معلمان آن هستند. من در مقدمه نیز به این نكته اشاره كرده‌ام؛ همچنین از خود پرسیده‌ام: از آنجاكه ماهیتا در عرفان گفت‌وگو وجود ندارد، چگونه می‌توان درباره آن گفت‌وگو كرد؟ وی ادامه داد: در مقدمه‌ اشاره كرده‌ام كه آنچه می‌گویم، همان «ماجراها»یی است كه در این بیت آمده است: گفت‌وگو آیین درویشی نبود/ ورنه با تو ماجراها داشتیم. من سعی كرده‌ام این «ماجراها» را در این اثر تبیین كنم اما عنوان این كتاب همواره مساله اصلی من بوده است؛ اینكه: اساسا تفكر عرفانی چیست؟ چه نسبتی با دین دارد؟ جنبه‌ها و شوون مختلف تفكر عرفانی در عالم اسلام و هم در ادیان دیگر چیست؟ و سوال دیگر اینكه در عالم مدرن باید چگونه با تفكر عرفانی رویارو شویم؟ به نظر می‌رسد این سوال برای همه كسانی كه دغدغه تفكر دینی دارند، مهم است چراكه ما در عالمی هستیم كه خواه ناخواه اقتضائاتی دارد؛ اگر به این اقتضائات و لوازم دقت و توجه نكنیم، ممكن است به نفی ساده‌انگارانه عالم دچار ‌شویم، بی‌آنكه از جوانب این عالم مطلع باشیم. همچنین ‌اگر بخواهیم بسیار مدرنیستی با این سوال رویارو شویم، پرسش‌های دیگری طرح خواهیم كرد كه اساسا ناموجه هستند یا ممكن است تفسیرهایی را بی‌نسبت به عرفان صورت دهیم. ریخته‌گران عرفان را موضوع اصلی كتاب عرفان و هنر در تفكر مدرن دانست و درباره آن تصریح كرد: اگر بسیاری از مشكلات وجود نمی‌داشت، مولف به كاربرد واژه تصوف بیشتر متمایل بود؛ اما در دهه‌های اخیر از واژه تصوف استفاده نمی‌شود. از سویی جنس برخی معارف عرفانی است و نه كلامی و فقهی و فلسفی؛ از دیگرسو در استفاده از واژه تصوف تحاشی وجود دارد و برای پیشگیری از تبعات اجتماعی و سیاسی كاربرد این واژه، عرفان جایگزین آن شده است. این رویكرد خطرناك است و سابقه ندارد، ما را از یك تاریخ محروم می‌كند چراكه از قرن ششم به این‌سوی تاریخ تصوف وجود دارد و نه عرفان. عرفان مخصوص تنها اهل تصوف نیست، هركس در كار و زندگی خود ممكن است به معرفت دست یابد؛ حال آنكه تصوف محل بحث و مصداق است. زمانی، كتاب عرفان و هنر در تفكر مدرن را مهم ارزیابی كرد و در این باره اظهار داشت: مولف از سویی دستی در فلسفه مدرن دارد چنانچه رساله‌ای مفصل و خواندنی درباره هایدگر نوشته است و از سویی دیگر متخصص ادیان است، در حوزه عرفان شرق و هنرهای دینی نیز صاحب‌نظر است، همچنین به عرفان تعلق خاطر دارد. پازوكی در میانه بلبشوی فكری سده بیست و یكم، از منظری عرفانی كوشش كرده است، مسائلی اعم از شكل رویارویی عرفان با مدرنیته، هویت ما و عرفان و چون آنها را پاسخ دهد. در حوزه رسمی فرهنگ ما مباحثی درباره روشنفكر دینی، غیردینی و چون آن مطرح است؛ عده‌ای نیز تعلق خاطر عرفانی دارند؛ مولف با در نظر داشتن هر دوی این حوزه‌ها طرح مساله كرده است و سعی در پاسخ به آنها دارد. از تمامی این‌ جهات این كتاب اهمیت دارد.

نظر شما