شناسهٔ خبر: 31926 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه

کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه، از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول آن به بحث در مورد بنیان های مفهومی، مباحثات و پارادایم ها در حوزه میراث و گردشگری میراث در جهان در حال توسعه می پردازد. چهار فصل اول کتاب به وسیله به وسیله دالن تیموثی و جیان نیاوپان نگاشته شده و فصل های بخش دوم توسط کارشناسان حوزه میراث که دارای تجربه تحقیقاتی فراوان درباره ی مسائل میراث در مناطق مختلف هستند به تحریر درآمده اند. این کتاب در 14 فصل و 382 صفحه گردآوری شده است.

به گزارش فرهنگ امروز راحمه یونسی در سایت انسان‌شناسی و فرهنگ نقدی بر کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه نوشت که در زیر می خوانید:

 فرهنگی و گردشگری.jpg

فصل اول با عنوان گردشگری میراث و جهان کمتر توسعه یافته، به مسائل مربوط به گردشگری میراث می پردازد. نخست برای روشن کردن مخاطب مفاهیمی در ارتباط با گردشگری میراث ارائه شده است. «گردشگری میراث معمولا به عناصر زنده و بنا شده فرهنگی متکی است و از گذشته ی ملموس و ناملموس به عنوان منبعی برای گردشگری بهره می گیرد. میراث موارد ذیل را شامل می شود: فرهنگ های موجود و شیوه های عامیانه زندگی امروز که آنها نیز بخشی از میراث گذشته اند؛ سایر عناصر غیر مادی مانند موسیقی، فستیوال؛ بقایای مادی محیط فرهنگی بنا شده از قبیل بنا های یاد بود، خانه ها و بنا های عمومی تاریخی، مزرعه ها، قلعه ها، کلیساها جامع، موزه ها، بقایا و یادگار های باستان شناختی.» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۱۲). به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که گردشگری میراث هم پوشانی هایی با گردشگری مذهبی، گردشگری جمعیت های مهاجر و گردشگری فرهنگی دارد.سپس در این فصل با توجه به اینکه بازدید از منابع تاریخی و فرهنگی یکی از فراگیر ترین بخش های صنعت گردشگری است؛ تاکید بر این داشته که باید گردشگری میراث را به عنوان ابزار بالقوه مهمی برای کاهش فقر و توسعه اقتصادی جامعه به حساب آورد. موضع دیگری که در این فصل عنوان شده روند گردشگری میراث در کشور های در حال توسعه است. شایان ذکر است که از دیدگاه گردشگری، کشور های کمتر توسعه یافته به عنوان مقصد گردشگری اهمیت بسیاری دارند زیرا «همانطور که اشاره شد بخش عمده ای از این افزایش تقاضا برای سفر مستقیما از تلقی میراث فرهنگی به عنوان منبعی برای گردشگری نشات می گیرد. در حدود ۶۰ درصد از سایت های میراث جهانی یونسکو(طبیعی و فرهنگی)، بسته به دقت در نحوه تعریف آنها در کشور های در حال توسعه قرار دارند. تعدادی از دیدنی ترین آثار باقی مانده از تمدن های باستانی و میراث استعمار معاصر در این مناطق واقع شده اند.» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۱۸). با این وجود همواره این کشور ها با مشکلات متعدی نیز دست و پنجه نرم می کنند زیرا میراث کشور های در حال توسعه با تهدید ها و چالش های مختلفی از جمله جنگ، منازعات سیاسی، فشارهای شهر سازی و کشاورزی، ازدحام گردشگران و فقدان برنامه ریزی و مدیریت روبه رو هستند. نویسندگان نیز با ارائه جدولی فهرست میراث جهانی در خطر یونسکو را مطرح کرده اند و در این میان نام شهر بم و چشم انداز تاریخی ان به چشم می خورد.

فصل دوم ارتباط بین حفاظت از میراث و گردشگری را بررسی می کند و چالش ها و فرصت های مهم فراروی کشور های کمتر توسعه یافته را در رابطه با حفاظت از میراث بیان می کند. چالش های عمده عبارتند از: محدودیت های مالی، مسائل مالکیتی، فشار های کشاورزان، غارتگری و حفاری های غیر قانونی، استعمارگری، حفاظت نامناسب، جنک و نزاع، مدرن سازی، بی شمار بودن سایت های میراث، فقدان همکاری و مدیریت کل نگر و نداشتن عزم اجتماعی و سیاسی؛ که مفصلا در این فصل بررسی شده است. به عنوان مثال« یکی از اصلی ترین دغدغه های جهان درحال توسعه که نیازمند توجه فوری می باشد، غارت و حفاری های غیر قانونی است. گرچه این مسئله در مناطق توسعه یافته هم چون ایالات متحده و انگلستان نیز وجود دارد ولی در مناطق کمتذ توسعه یافته جهان بنا به دلایلی، بسیار شایع تر است. اول به طور اسفناک و فراگیری در بسیاری از کشور های فقدان قوانین حفاطتی وجود دارد و در جاهایی نیز که قوانین و مقررات ملی وضع شده وجود دارد توسط مقامات محلی نادیده گرفته می شوند. همچنین بسیاری از ناظران دولتی حقوق ناکافی از دولت دریافت می کنند و از جایگاه و مقام شان به عنوان فرصتی برای افزایش در امد استفاده می نمایند.» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۴۶). علیرغم این چالش ها حفاظت از میراث برای کشور های در حال توسعه فرصت های بسیاری نیز در پی دارد. فرصت هایی از قبیل در آمد زایی، توسعه اقتصاد محلی و منطقه ای و ... .

 

در فصل سوم موضوعات دیگری در ارتباط با گردشگری میراث مطرح می گردد. به بیانی دیگر فصل سوم رابطه بین سیاست و میراث را با استفاده از مثال هایی از جهان در حال توسعه و به کار بردن آنها در بافت سیاسی، میراث و گردشگری بررسی می کند. از همان ابتدای فصل جنبه های گوناگونی که در جهان در حال توسعه به فور به چشم می خورد بیان شده است از جمله: استفاده های سیاسی از گذشته، قدرت و توانمند سازی و ثبات سیاسی و نخستین جنبه ای که مورد بحث قرار گرفته؛ میراث چندگانه و ستیزه گریست که سر چشمه ی برخی از این ستیزه گری ها استعمار است؛ برای درک بهتر مخاطب نیز سه گونه ستیزه گری ذکر شده: «نخست گروه های اجتماعی مختلف ادعای مالکیت مکان های میراث، وقایع و آثار یکسانی رادارند، ولی برداشت هر یک از آنچه اتفاق افتاده متفاوت است. در این حالت ممکن است میراث یک گروه به طور کامل با میراث گروهی دیگر جایگزین شود. دراکثر موارد هر کدام از گروه ها مدعی اند که آنچه می گویند حقیقت عینی در مورد گذشته است و اغلب دیدگاه های مخالف را حقیر شمرده و صاحبان ان دیدگاه را از وجود میراث محروم می دارند. بیت المقدس که قومیت ها، ادیان و جوامع فراوانی نسبت به مکان های میراث آن ادعای کالیت دارند نمونه بسیار خوبی از این وضعیت است.» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۷۴). دوم اینکه گروه های کوچکتر درومن یک گروه بزرگتر به گونه ی متفاوتی میراث یکسانی را تعبیر کرده و مورد استفاده قرار می دهند و سومین نوع ستیزه بر سر میراث زمانی رخ می دهد که گذشته ای موازی در مکان یکسانی به وقوع پیوسته است. به هر صورت می توان اینگونه نتیجه گرفت که علیرغم پیچیدگی ارتباط بین میراث و سیاست، درک حداقل تعدادی از این مسائل می تواند به سیاست گذاران و مدیران کمک کند تا میراث را به گونه ای پایدارتر در جهان در حال توسعه مدیریت کنند.

فصل چهام با عنوان گردشگری میراث و تاثیرات آن؛ تاثیرات گردشگری میراث را که به طور سنتی در سه حوزه فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی طبقه بندی شده اند مورد بحث قرار می دهد. ابتدا برای شروع بحث به این موضوع اشاره شده که «محیط فیزیکی به قسمت اعظم عناصر جهان فیزیکی اشاره دارد. ساختار های بنا شده، صخره ها وبستر سنگی، آب، خاک، پوشش گیاهی و هوا، این بخش از محیط را تشکیل می دهند. حوزه اجتماعی-فرهنگی معمولا مترادف با عناصر ناملموس از قبیل موسیقی، رقص، سنن، باورهای مذهبی، آموزش، شیوه ی تهیه غذا و رسوم اجتماعی است. البته این حوزه آثار فرهنگی مانند کارهای هنری، صنایع دستی، لباس و محصولات غذایی را نیز شامل می شود. محیط اقتصادی از دو دسته ذکر شده ناملموس تر است و نظام های اقتصادی، سیاست های مالی، مالیات بندی، اشتغال و تامین بودجه را در خود می گنجاند. گردشگری به گونه ای مثبت و منفی بر هر کدام از بخش ها اثر می گذارد» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۹۵). به دنبال آن هر کدام از سه حوزه ی تاثیرات مفصلا بررسی شده است. نویسندگان معتقدند که تاثیرات فیزیکی عمدتا به استفاده بی رویه و مفرط بازدید کنندگان از آثار تاریخی و ابنیه باستانی که خسارات جدی را به دنبال دارد باز می گردد. تاثیرات اجتماعی-فرهنگی نیز با ورود گردشگران به مقصد و تعامل انها با جمعیت های محلی پدیدار می شود. نهایتا در ارتباط با تاثیرات اقتصادی توجه به این موضوع نیز ضروریست که مستقیم ترین شکل تاثیر اقتصادی گردشگری میراث، در آمدی است که از طریق ورودیه ها کسب می شود.

 «میراث برای گردشگری اهمیت بسیاری دراد، باعث انگیزش مسافران می شود و اساسی را برای محصولات و خدمات صنعت شکل می دهد. میراث همچنین مولفه ای کلیدی در پیکارهای بازاریابی مقصد است. میراث نه تنها سرمایه ای اقتصادی است، بلکه ارزش اجتماعی و سیاسی نیز دارد که این بر نحوه تجربه، تفسیر و ارائه میراث به مخاطبان ، اعم از گردشگران و ساکنان محلی اثر می گذارد. اگر چه گردشگری میتواند باعث افزایش درک تمامی ذی نفعان از میراث گردد و سبب بهبود حفاظت از آن شود، ولی این رابطه همچنین می تواند دردسر ساز باشد و تعارض ایجاد کند.» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۱۱۶). در فصل پنجم، مسائل گردشگری میراث آسیای جنوب شرقی با تمرکز بر میراث اجتماعی-فرهنگی، استعماری، دوران جنگ و میراث سیاسی مطرح شده است. دراین فصل آمده است که میراث علاوه بر داشتن کارکردهای تجاری می تواند به عنوان سرمایه ای سیاسی برای ملت سازی نیز به کار رود. لازم به ذکر است که علیرغم برخی چالش ها، میراث دارایی اصلی گردشگری در آسیای جنوب شرقی است و چنانچه به طور موفقیت آمیزی محافظت و به طور پایداری مدیریت شود، آینده درخشانی خواهد داشت و در این راستا ریسک هایی چون سهل انگاری، بهری برداری بیش از حد، خرابی و سیاسی سازی بید مورد توجه قرار گیرد.

در آغاز فصل ششم دلایلی برای منحصر به فرد بودن حوزه ی گردشگری کشورهای در حال توسعه آسیای شرقی عنوان شده است. «به چند دلیل آسیای شرقی منطقه ی منحصر به فردی برای گردشگری در جهان است. نخست، این منطقه آمیزه ای از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است که کشورهای ثروتمند تر آن تقریبا به تازگی به جمع کشورهای توسعه یافته پیوسته اندو دوم، از لحاظ فرهنگی بسیار متنوع است و دارای گروه های قومی بسیار زیادی، تنها در ۵ کشور است؛ چین (جمهوری خلق چین، شامل هنگ کنگ، منطق نیمه خود مختار ماکائو و تایوان)، مغولستان، ژاپن، کره شمالی و کره نوبی. سوم، اگر چه تعداد کشورهای این منطقه کم است ولی جز پر جمعیت ترین کشورهای جهان محسوب می شوند. این منطقه از نظر جغرافیایی بسیار بزرگ بوده و تقریبا یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای می دهد (حدودا ۵/۲۳ درصد). چهارم، سه کشور کمتر توسعه یافته منطقه (چین، کره شمالی و مغولستان) همگی کشورهای کمونیستی بوده اند و هر سه در مراحل مختلف گذار و تغییر سیاسی هستند.» (تیموثی، نیاوپان. ۱۳۹۲: ۱۴۷). به طور کلی در فصل ششم کشورهای کمتر توسعه یافته ی آسیای شرقی، یعنی چین، مغولستان و کره شمالی مورد بحث قرار گرفته و ماترک کمونیست-سوسیالیست و تنوع چشم اندازهای فرهنگی منطقه مطرح شده است. به دنبال آن نویسندگان اشاره به این دارند که اگر چه گردشگری میراث در این سه کشور تحت تاثیر میراث مشترک سوسیالست-کمونیست شان قرار دارد ولی میزان و سطوح ارتباط بین میراث و سوسیالیسم دولتی در این کشور های متفاوت است. نهایتا در صفحات پایانی فصل چالش های متعددی که هر یک از این کشورهای در حوزه ی گردشگری میراث و مدیریت آن با آن مواجه هستند مطرح می شود.

برای شروع فصل هفتم اشاره ای به ضروری بودن تصویر سازی گردشگری شده است؛ «گردشگری شاید بیش از هر تجارت دیگری بر تولید، باز تولید و تقویت تصاویر متکی است. کارکرد این تصاویر وارد کردن مفهوم دیگری به مصرف کنندگان است و اگر موفق عمل کند، می تواند به ایجاد محدوده های ساخته شده ی اجتماعی با شبکه ای از جاذبه ها که یک مقصد نامیده می شود کمک کند.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۱۷۲). به دنبال آن گردشگری میراث در پاسفیک عنوان شده و تصویر گردشگری این منطقه نیز مورد بحث قرار گرفته است؛ درختان گرمسیری در نوسان خرما، سواحلی با شنزار های سفید و آبهای زلال تصویری است که در ذهن گردشگران از پاسفیک تداعی می شود. در ادامه برای آگاهی مخاطب از گردشگری پاسفیک؛ به بررسی اهمیت اقتصاد گردشگری در این منطقه پرداخته شده است. لازم به ذکر است که این منطقه در اقتصاد جهانی از نظر جغرافیا، تجارت، سیاست و تغییرات زیست محیطی جهان در حاشیه قرار دارد. به دنبال آن چگونگی تغییر هویت های فرهنگی جزایر پاسفیک را در اثر دو نیروی مهم بیرونی، مسیحیت و استعمار مورد بحث قرار گرفته است. نهایتا برای مواجه شدن این منطقه با مشکلاتی که در پیش رو دارد؛ آژانس های محلی به ترویچ تصویری اسرار آمیز از پاسفیک پرداختن و به نوعی پاسفیک را منطقه ای خارق العاده نشان دادند تا بتوانند به این ترتیب با رشد گردشگری بر مشکلات فائق شوند.

فصل هشتم به بررسی میراث و گردشگری در آسیای جنوبی که به شبه قاره هند نیز مشهور است می پردازد. نخست از چگونگی شکل گیری میراث و گردشگری به وسیله ی مذهب وسیاست بحث شده است؛ «اگر چه کشورهای این منطقه تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند ولی پیوند های اجتماعی-اقتصادی بین آنها این منطقه را در حالت کلی از سایر مناطق جهان متمایز می کند. دین و فرهنگ از مهم ترین این پیوند ها می باشند که شاخصه ی آسیای جنوبی اند.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۱۹۸). در ادامه برای درک بهتر وضعیت گردشگری و میراث کشورهای آسیای جنوبی شماری از مسائل و فرصت های میراث را که در بین ملت های این منطقه مشترک هستند به طور ژرف تر تشریح می کنند. این مسائل عبارتند از: فقر، منزعات منطقه ای و سیاسی، جهانی شدن، کشمکش ها بر سر میراث و عدم تفاهم. نهایتا باید دانست که تنوع فرهنگی و قومی به عنوان شاخصه ی این منطقه می تواند به طور بالقوه به یک دارایی تبدیل شده و نقش مهمی را در توسعه اقتصادی آن ایفا کند.

فصل نهم بر گردشگری میراث در آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا متمرکز است. لازم به ذکر است که از این منطقه به عنوان خاورمیانه و شمال آفریقا نیز یاد می شود و در این فصل به اقتضا آنها را به جای یکدیگر مورد استفاده قرار داده اند. مسئله ی مورد تاکید در این قسمت ترکیه و ایران است که به دلیل پیوند های فرهنگی و تاریخی مدنظر هستند. دو عنصر جغرافیای مهم که منجر به یکپارچگی این منطقه شده دین اسلام و محیط فیزیکی خشک و نیمه خشک است. در آغاز پس از تشریح ویژگی مناطق ذکر شده؛ مسائل گسترده تری مطرح می گردد. موضوع مورد بحث در ادامه فصل الگوها، روندها و چالش های مختلف موجود در مناطق آسیای جنوب غربی و شمال آفریقا در عصر کنونی است. این موضوعات شامل مسائل مرتبط با زیارت، جنگ، امپراطوری های متوالی، مردم بومی و چالش های حفاظتی می شود.  به عنوان مثال «آسیای جنوب غربی جایگاه سرزمین ها و مکان های میراثی است که قریب به ۵۳ درصد از کل جمعیت آنها را مقدس مشمارند؛ مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و غیره به نظر نمی رسد هیچ منطقه ی دیگری در جهان با این اندازه و جمعیت دارای این تعداد سایت مقدس باشد. مکه یکی از شناخته شده ترین مکان های زیارتی و متبرک ترین فضا برای مسلمانان است.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۲۲۹).

منطقه ی دیگری که مفصلا به آن پرداخته شده آفریقا است که گردشگری و گذشته ی فرهنگی سه وجهی آن در فصل دهم مطرح می شود. نخست برای آگاهی بیشتر مخاطب؛ ویژیگی های منطقه ی نام برده را بررسی می کند و تاکید بر این شده که «آفریقا تعدادی ویژگی جغرافیایی دارد که سبب شکل گیری عناصر طبیعی و فرهنگی مهمی در این قاره شده اند؛ این عناصر شالوده ی صنعت گردشگری هستند.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۲۵۵). سپس این فصل برای تفهیم موضوع مثال هایی نیز متذکر می شود. «گردشگری میراث به طور فزاینده ای در جنوب و شرق آفریقا نیز مهم شده است. برای مثال گردشگرانی که به آفریقا سفر می کنند، می توانند شبی را در خانه ی سنتی یکی از خانواده های خوسا، سوتو، پدی یا زولو در دهکده فرهنگی لسدی در بیرون از ژوهانسبورگ سپری کنند. ساکنان روستا لباس های سنتی مس پوشند که بازتاب میراث خوسا و زولو است. این مردم در حالی که میراث خود را حفظ کرده و به نسل بعدی انتقال می دهند، از داستان سرایی و اجرای موسیقی و رقص نیز برای آموزش بازدیدکنندگان استفاده می کنند.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۲۶۱). به دنبال آن برای بررسی مسائل مرتبط با گردشگری آفریقا از رویکرد سه گانه نسبت به میراث آن استفاده شده است: میراث سنتی یا بومی آفریقا، میراث اسلامی و میراث استعمار اروپایی.شایان ذکر است که در صفحات پایانی این فصل نیز به تفسیر موضوعات دیگری از قبیل استعمار و هویت میراث پرداخته است.

 

در فصل یازدهم تلاش بر این بوده تا برخی از مسائل مرتبط با مدیریت میراث منابع گردشگری در کارائیب گنجانده شود. در آغاز «برای درک بهتر، کارائیب را از لحاظ جغرافیایی به عنوان نواری از کشورهای جزیره ای کوچک تعریف می کنیم که از جامائیکا تا ترینیداد و توباگو کشیده شده و گویان و ونزوئلا در آمریکای جنوبی را نیز شامل می شود.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۲۸۴). در ادامه باید دانست که کارائیب علیرغم تمایزات جغرافیایی و مردم شناختی دارای میراث غنی مشترکی است که عنصر اصلی آن توسط برده داری، استعمار و کشتزار ها شکل گرفته و به یقین این منطقه دارای تنوع نژاد، زبان، ادیان بسیاری است. به دنبال آن برای ورود به مباحث گردشگری این منطقه؛ سایت های برگزیده ی میراث جهانی در کارائیب عنوان و تفسیر شده اند و سپس سه میراث طبیعی، بنا ها و فرهنگی منطقه نام برده و مفصلا تشریح شده است. به عنوان مثال میراث طبیعی کارائیب تا حدود زیادی با نواحی ساحلی مرتبط است و متاسفانه در معرض آسیب های زیست محیطی فراوانی قرار دارند که نیازمند مدیریت و برنامه ریزی دقیقی است. سپس بعد از شناسایی میراث این منطقه،برای بررسی چالش های فراروی حوزه ی میراث و گردشگری، سه کشور گویان، دومینیکاو جامائیکا مورد مطالعه قرار گرفته اند.

همان گونه که در فصل های پیشین مناطق متعددی مورد بررسی قرار گرفت؛ در فصل دوازدهم نیز آمریکای لاتین و گردشگری میراث آن مود بحث قرار گرفته است. «آمریکای لاتین بر اساس الگوی اسپانیا، که نمونه بسیار ارزشمند تلقی می گردید، و آگاه به این حقیقت که گردشگری انبوه به عنوان شکل غالب گردشگری، خواستار ۳sاست تلاش های توسعه خود را بر ایجاد محصولی ساحل محور متمرکز کرد. کشوری چون بولیوی که فاقد گزینه آفتاب و ساحل بود، توجه خود را به میراث پیرامون دریاچه تیتیکاکا، آثاری از گذشته ماقبل استعمار و دوران استعمار و همچنین جنگل انبوهش معطوف داشت. کشورهایی چون آرژانتین، میراث طبیعی و غنی شان را کانون توجه خود قرار دادند در حالی که پرو و چند کشور دیگر تصمیم گرفتند گردشگری فرهنگی را که در میراث بناش ده ی امپراطوری اینکاها نمود یافته، توسعه دهند.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۳۲۰). پس از رائه نمایی کلی از میراث منطقه نام برده شده چالش های فراروی گردشگری میراث آمریکای لاتین مفصلا تشریح شده است و نمونه هایی از قبیل جرم و جنایت، خشونت، بی ثباتی های سیاسی، استعمارگردی و ... ذکر شده اند. در آخر نیز باید دانست که «در نیمه آخر قرن بیستم، کشورهای آمریکای لاتین به توسعه گردشگری به عنوان راهبردی برای توسعه اشتیاق داشتند، اما این منطقه با بحران های شدید سیاسی و اجتماعی نیز مواجه بود که باعث می شد گردشگران انبوه تمایلی به سفر به این منطقه نداشته باشند. این منازعات، مشخصه بارز آمریکای لاتین شد و اکنون به بخشی از جذابیت آن تبدیل شده است. اقدامات خشونت آمیز مستقیما مردم را هدف قرار می دادند و به بناها و یا سایت های میراث کاری نداشتند. خسارت عمده ای عارض نگردید و تنها در نیکاراگوئه، خشونت ها به جنگ بین نیروهای ملی و مخالفان انجامید. که این برای ایم کشور خانمان برانداز بود به طوری که هنوز نیز پی در پی بازیابی خود از آن وقایع است.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۳۳۸).

 

نهایتا آخرین منطقه ای که به آن پرداخته شده، اروپای مرکزی و شرقی است که فصل سیزدهم به طور کامل گردشگری میراث آن را مطرح کرده است. در آغاز برای وارد شدن به بحث، اروپای مرکزی و شرقی از لحاظ جغرافیایی تحلیل شده و باید دانست که این مناطق مرز مشخصی ندارند و سر مرز های شرقی آن توافق کمتر است. با این حال در کنار تحلیل مرز های جغرافیایی، نویسندگان اطلاعات متنوع تری را در مورد این مناطق می دهند. از جمله مساحت  و جمعیت کشورهای موجود در منطقه. سپس مسائل میراث این مناطق پیش کشیده شده و مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به اینکه گذشته ای پیچیده و پر آشوب را سپری کرده اند؛ این مناطق طیف گسترده ای از منابع را برای میراث و گردشگری بر جای گذاشته اند. و مهمتر از ان اینکه بسیاری از این مناطق دارای اهمیت بین المللی هستند. لازم به ذکر است که گذشته و دوران سوسیالیم این مناطق نیز بررسی شده تا مخاطب بتواند درک بهتری از شرایط حال یعنی دوران پسا سوسیالیسم داشته باشد.

فصل پایانی کتاب، توجه خواننده را به چالش های مشترک کشورهای در حال توسعه جلب می کند و علت اختلاف فاحش تعداد گردشگران بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را متذکر می شود؛ مواردی از قبیل: «بی ثباتی سیاسی، منازعات، نگرانی های بهداشتی، تسهیلات و زیرساخت های نامناسب، سطوح ناکافی خدمات، کانال های توزیع معدود، نداشتن دانش از ابزار های بالقوه و هزینه بالای سفر به بسیاری از مکان های دور دست تر.» (تیموثی. نیاوپان، ۱۳۹۲: ۳۷۵). به دنبال آن تاثیرات گردشگری میراث و جهت گیریهای آینده مطرح می گردد. و تاکید بر این شده که گردشگری میراث از ظرفیت بالایی در مناطق کمتر توسعه یافته جهان برخوردار است.

تیموثی، دالن جی. نیاوپان، جیان پی(۱۳۹۲)، میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه، اکبر پور فرج، جعفر باپیری، تهران: مهکامه

نظر شما