شناسهٔ خبر: 32676 - سرویس سایر حوزه‌ها
نسخه قابل چاپ

در برنامه «سینمامعیار» مطرح شد؛

فارابی و ۳۰میلیارد وام پس نگرفته

برنامه این هفته سینما معیار با موضوع «چشم انداز اقتصادی ۹۴ سینمای ایران» با حضور کارشناسان برنامه، جبار آذین و رامین رحیمی برگزار شد.

فرهنگ امروز: گفتگو در ادامه بحث جلسه قبل با «چرا با وجود اعتراضات و انتقادات کارگردانان، تهیه کننده ها از شرایط موجود هیچکس در این سینما ورشکست نمی شود؟» آغاز شد. سپس جبار آذین در پاسخ گفت: در این ارتباط تماس و پیامک های زیادی داشتیم که این موضوع جدی تر دنبال شود، واقعیت این است که اوضاع و احوال سینمای ایران خوب نیست و آشفته است. بیماری های فکری بالاترین بیماری سینمای ایران است، مشکل دیگر بیماری های اجتماعی است و در راس، مشکل اقتصادی هست که تبدیل به یک اژدهای هزارسر شده است.

وی افزود: از طرفی دیگر می بینیم که بازار سینما همچنان داغ است، فیلم تولید می شود و به نظر می رسد که اوضاع رو به راه است اما واقعیت این است که سینما تولیدات شاخصی ارائه نمی کند که ما به طور مشخص بتوانیم بگوییم که این سینما با همه ی کم و کاستی خود سعی می کند که ارزشی داشته باشد. در این احوال، برخی از دوستان مرثیه خوان سینمای ما شده اند که در طیف تهیه کنندگان سینما هستند. ده طیف فعال اقتصادی و تولیدی و فکری در سینمای ایران هست که طبیعی است که در راس آنها تهیه کننده ها باشند.

 

برخی تهیهکنندگان حتی یک ریال هم از جیب برای ساخت فیلم نمیگذارند

وی ادامه داد: در بین تهیه کنندگان کسانی را داریم که به شکل خصوصی و دولتی و از روی تحمیل، رانت خواری، رفاقت و ... امکاناتی در اختیارشان قرار می گیرد و می خواهند فیلم را تولید کنند. اغلب کسانی هم که مرثیه خوانی می کنند همین ها هستند که ادعای ورشکستگی و ... می کنند، ولی اوضاع مالی اینها بسیار خوب است. البته این موضوع شخصی است ولی چون دروغ هست کمی به چالش خواهیم کشید.

آذین با طرح این سخن که هیچ کدام از تهیه کنندگان قدرتمند و نیمه قدرتمند سینمای ما ورشکست نشده و نخواهد شد، خاطرنشان کرد: این نه به این معناست که هیچکس در سینمای ما ورشکسته نشده، اما این را بگویم که کسانی ورشکست شده اند که خواستند برای نخستین بار وارد سینما شوند و جایی فیلمی را بر مبنای دغدغه ی خودشان ساخته اند و همین اولین و آخرین فیلمشان شد و علت اینکه اینها فیلم نساختند وجود همین آدم های مرثیه خوان که مافیای اقتصاد سینما بودند، هستند. ادعای این مرثیه خوانان به ورشکستگی دروغ است چرا که اینها قبل از اینکه شروع به فیلم سازی کنند، از جاهایی با کسانی ارتباط دارند که به نوعی تامین کننده سرمایه های اینها هستند. خیلی از آقایان حتی یک ریال هم از جیب خودشان برای ساخت فیلم نمی گذارند، یا سرمایه گذار جذب می کنند و یا از وام های دولتی و غیر دولتی استفاده می کنند، و بخش عظیمی از این اشخاص از همین تولید سود می برند. مقدار پولی که باید صرف تولید و ارتقای سینما شود، قبل از کلید خوردن فیلم بین خودشان تقسیم می شود! حدود ۸۰ مورد دیگر فهرست کرده ام که اگر بگویم می بینیم که منشا این اتفاقات کجاست.

این کارشناس با طرح این موضوع که در عرصه فرهنگ و سینمای ایران، هنوز سینما به صورت هدفمند تعریف نشده است افزود: سینمای ما در وزارت ارشاد که متولی رسمی سینمای کشور است دارای آئین نامه اصولی و هدف نیست و بسیاری از صحبت ها سلیقه ای است. از طرفی دیگر، سینمای ایران به لحاظ قانونی و صنعت، در ایران پذیرفته نشده است.

مجری برنامه این مطلب را بیان کرد که یکسری از مدیران سینما معتقدند صنعت های بسیار خوبی داشته اند و هنوز هم هرکس حرکت می کند بر همان مبناست! آذین در توضیح این مطلب گفت: از جمله دوستانی که در احیا و شکل دادن به سینمای ایران تاثیر گذار بوده اند آقایان بهشتی  و انوار بوده اند که یکسری از اعتقادات شخصی اینها که همگانی و منطبق با آرمان های ما نبود، جواب داده نشد.

وی ادامه داد: پس از اینها کسانی آمدند که سینما را منحرف کردند، سینمای ایران با وجود نداشتن قانون و هدف، و پذیرفته نبودن به عنوان صنعت، در زمینه اداری به شکل ملوک الطوایفی اداره می شود. می گوییم وزارت ارشاد متولی اصلی سینماست ولی در عمل اینگونه نیست، صدا و سینمای ما در عرصه تولید فعال است ولی سلیقه ای عمل می کند، حوزه هنری فعال است ولی به سیاست های وزارت ارشاد بی توجه است. هرکدام از اینها با سلیقه و دیدگاه خودشان پیش می روند که چه بسا گاهی با سیاست های عمومی نظام ما هماهنگ نیست و این نشان دهنده ی این است که از ریشه مشکل وجود دارد و اینها موجب می شود اوضاع سینمای ما آشفته شود، وضع فکری فیلمسازان ناآرام شود، و اوضاع اقتصادی آنقدر بد می شود که رانت خواران و میراث خواران سینما تیشه به ریشه ی سینما و فرهنگ ما می زنند.

 

انضباط اقتصادی در سینما نیست

در ادامه رحیمی در پاسخ به این سوال که چطور می شود که در حین تولید فیلم سود به دست می آید، گفت: ما در بحث مهندسی فرهنگی، یکسری ارگان ها مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و مراکزی داریم که قرار است یک سند چشم انداز فرهنگی تعریف کنند و هر پنج سال به اجرا برسد. این وقتی وجود ندارد و یا اگر هست قدرت عملیاتی یا اجرایی ندارد و همینطور که پله های پایین تر که می آییم به اشکالات خرد بر می خوریم. انضباط اقتصادی در سینما نیست و فیلم ها بر اساس سنجش میزان تقاضا تولید نمی شوند، ارتباطات حرف اول را می زند، چرخه شفاف اطلاعات نداریم یعنی مرکز یا نهادی کار پژوهشی کند و همه ی علاقمندان بتوانند آمارهای درست را دربیاورند و آن را معیار قرار دهند تا امکان قضاوت باشد، همه ی اینها دست به دست هم می دهند.

وی با بیان آنکه مشکل اساسی ما تأمین منابع مالی ست، خاطرنشان کرد: بیزینس پلان نداریم که تعریف کند پروژه باید ساخته شود یا خیر؟ توجیه اقتصادی دارد؟ درصد ریسک سرمایه گذاری آن چقدر است؟ چه تعداد سالن می گیرد و چقدر مخاطب پیش بینی می شود؟ تا اینها نباشد سرمایه گذاری اتفاق نمی افتد. بنابراین در شروع باید از کلان بحث کرد تا به مسائل خرد پرداخت.

 

فارابی و ۳۰میلیارد وام پس نگرفته

در ادامه، گفتگو رامین شریف زاده کارشناس سینما روی خط ارتباطی برنامه حاضر شد. وی در خصوص عملکرد بنیاد سینمای فارابی در چرخه اقتصاد سینما بیان داشت: هر موسسه و نهادی به منظور یک هدف یا نیاز تاسیس می شود و سینمای فارابی هم نمونه ای از آن است. مشکل این است که با گذشت زمان و تغییر نیازها، این موسسات تغییر پیدا نمی کنند، ۳۷ سال از انقلاب گذشته و بنیاد فارابی بر اساس همان ریل گذاری کار می کند. این بنیاد برای حمایت از سینماگران تاسیس شد، اما ضعف های آشکاری داشته و تلاشی برای از بین بردن آن نداشته است، هرکسی که آمده فقط یک کارنامه آماری ارائه می دهد و بعد می رود، موسسات شبیه به این مثل سینما شهر، انجمن سینمای جوان و ... هم درهمین شکل کار می کنند.

وی یکی از اشکالات فارابی را اختلاف نظر میان معاون سینمایی اداره کل ارزشیابی با بنیاد سینمای فارابی است دانست و گفت: بنیاد معاونت سینمایی بخشی به نام نظارت کل و ارزشیابی دارد که وظیفه اش بررسی و تایید فیلمنامه است، در وقت تاسیس بنیاد فارابی یک نفر از معاونت سینمایی حضور داشت، بعد بدون اینکه مجوزی برای حمایت از آثار داشته باشد آثاری را که از نظر خود یا تیم فرهنگی خودش دارد حمایت می کند. اگر قرار است سینمای ایران بر اساس یک تفکر که اداره کل نظارت و ارزشیابی تایید و یا رد می کند، حرکت کند بنیاد فارابی چه کاره است که برای خودش انتخاب می کند که به چه فیلمی چقدر پول بدهد یا ندهد.

شریف زاده افزود: مثلا در زمان آقای خاتمی، دولت فیلمی را حمایت می کرد و معاونت سینمایی اداره کل نظارت آن را درجه الف می داد و بنابراین باید وام خوبی دریافت می کرد، اما همان زمان چون آن فیلم حامی مستقیمی در بنیاد فارابی نداشت کمترین وام را می گرفت و فیلمی که درجه «ج» داشت بیشترین وام را می گرفت! از سوی دیگر همیشه گروه خاصی در سینمای فارابی بودند که ممکن بود در هر دولت متفاوت شوند و معیار بر این نبود که فیلمی عادلانه و با شرایط و ویژگی فیلمنامه، وام دریافت کند، سینمای فارابی سه سال پیش مبلغی بر ۳۰ میلیارد تومان وام داده بود که این وام ها پس گرفته نشد. این موسسات نه خصوصی و نه دولتی هستند و راه را برای فرار از قانون باز کرده اند.

 

موسسات خصولتی در سینمای ایران

این کارشناس در پاسخ به این سوال که نهادهای نظارتی، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و ... در مشکلات سینما کجا هستند، اظهار داشت: بنیاد فارابی متفاوت است، ولی موسساتی از این دست، خود را موسسات غیر دولتی می نامند که من به آنها موسسات خصولتی می گویم چرا که غیردولتی با خصوصی و با دولتی متفاوت است. یک روز تکلیف این موسسات باید توسط مجلس روشن شود که این موسسات دولتی هستند یا خصوصی اند آن وقت دستگاه های نظارتی تکلیفشان را با این موسسات می دانند، اما تا زمانی که این موسسه ها با این شکل اداره شوند فقط می تواند راهی برای سوء استفاده باشد.

وی افزود: پول در سینما زیاد نیست اما دلیل نمی شود که بر آن نظارت نشود، چرا که نظارت موجب توزیع عادلانه پول می شود.

 

فیلم های کم مخاطب و آمارهای کاذب فروش

در ادامه رامین رحیمی در پاسخ به این سوال که پول سینمای ایران برای چه کسانی کانالیزه شده که ورشکسته نمی شوند، گفت: وقتی بعد آکادمیک و پژوهش در سینمای ایران جدی گرفته نمی شود. وقتی نگاه می کنیم از دهه ۶۰ که دولت ورود مستقیم در حوزه تولید و تعیین فیلم دارد موجب می شود که سلیقه در آثار باشد. الان در بازار رقابتی هستیم و یکی از دلایل ورشکستگی سینمای ایران ساخت فیلم برای مدیران و سلیقه اوست.

وی افزود: نکته دیگر، بحث فرهنگ هست که تا زمانی که مخاطب و مصرف نداشته باشد حرف پوچی است. عنوان فیلم فرهنگی باید حتما توجیه اقتصادی، یا ارزش افزوده و یا تاثیرگذاری و میزان مخاطب بالا را باید داشته شود تا تولید شود، اما از دهه ۶۰ کسانی که آغاز کرده اند یا ارتباطات سیاسی و یا خارج از سینما داشته اند که بودجه به آنها اختصاص یافته است. وقتی این آثار اکران می شود، مردم استقبال نمی کنند و مجبورند اطلاعات غلط در زمان فروش، پخش و میزان مخاطب بدهند. اما این دوره دیگر گذشته است و باید شفاف سازی شود و پلنی برای آینده برای آن مطرح کرد.

 

نظارت با دخالت متفاوت است

در ادامه آذین در پاسخ به این سوال که آیا برآورد آثار، روشن نیست؟ آیا این درست است که تهیه کننده یک برآورد بدهد و بعد ما پولی بدهیم و از او هیچ صورت وضعیتی نگیریم؟ بیان داشت: ابتدا اشاره کنم که نظارت با دخالت و با خدشه دار کردن جریانی که در حال حرکت است متفاوت است. اجرایی کردن نظارت با اهالی فرهنگ و هنر باید باشد، در سینمای ما، نه مدیران که سلیقه ها حکومت می کنند و تعهد نیست. فیلمساز فیلمی تولید می کند که منطبق بر دیدگاه هایی است که با آن تعلق سیاسی دارد و اینگونه تمام امکانات به آنها داده می شود ولی اگر اینگونه نباشند، تیزر و سینما به اینها داده نمی شود و این سیاست و سلیقه است، مافیای سیاسی و سینمایی جریان تولید سینما را هدایت می کند. همانطور که وقتی به قوه قضائیه رجوع می کنیم با وضعیتی روبرو می شویم که گفته می شود از کسانی به دلایلی یاد نشود، چرا این اتفاق می افتد؟ ما با این نگاه هم وقتی به سینما برخورد کنیم می بینیم که می گویند برخی چیزها را نگویید و این مانع حرکت است. این اشخاص بازار سوداگری را در سینمای ایران رواج می دهند.

وی افزود: اگر تهیه کننده، سینمادار، شرکت ها یا کمپانی های فیلمسازی را تشکیل می دادند و این کمپانی ها زیر نظر مطلوب دولت اداره می شد، بخشی از این مسائل حل می شد. اما متاسفانه ما زیر پای همدیگر را خالی می کنیم تا جایگاهی پیدا کنیم. آقایانی که نه اهل سینما و نه اهل فرهنگ هستند و صرفا به دلیل رفاقت یا اعتقادی مورد قبول هستند پست گرفته اند، چنین وضعیتی را پدید می آورند. ادعای اینها در مورد ورشکستگی اغوا کردن سینمای ایران است. اگر قرار است سینمای ایران در جهت مطلوب و مردمی حرکت کند نیازمند این است که به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار بگیرند، مدیران باید پالوده بشوند و در بخش خصوصی باندهای مافیایی سرنگون شوند چرا که اشخاصی داریم که مانع اکران فیلم می شوند و یا فیلم را از اکران پایین می کشند تا فیلمسازان ما ورشکست بشوند. اینها در ارتباطات ناسالم با خارج از کشور در ارتباطند.

 

فاکتورسازی و سندسازی برای بودجههای دولتی/ سینمای ما؛ مسموم سیاست

در ادامه رحیمی درباره شیوه شفاف سازی در این عرصه بیان داشت: یکی از آسیب هایی که بودجه های دولتی می زند، گران بودن پروژه است یعنی زمانی که شما در دفتر خودت می توانی فیلمی را با ۳۰۰ میلیون تومان بسازی، وقتی قرار می شود که این بودجه به رایگان در اختیارت قرار بگیرد سعی می کنی که فاکتور سازی و سندسازی کنی و این رقم را به چندین برابر افزایش بدهی. بنابراین این پاسخ گویی از بودجه ها باید ارائه شود.

وی با بیان آنکه سینمای ما مسموم سیاست شده است، ادامه داد: یعنی بعد سطح را فراموش کرده ایم که اصل هست و به بعد رسانه و تریبون رو آورده ایم. سینما جای مقاله گویی و مرثیه خوانی نیست، زمانی که قرار نباشد مخاطب بلیط بخرد و با فیلم همذات پنداری کند و آن را ترویج کند حتما یک سکته در آن اتفاق افتاده و شفاف سازی از طریق رسانه هایی مثل شما، مطبوعات و ... باید صورت بگیرد و نسل جدیدی که از سینماگران آمده اند و آکادمیک تحصیل کرده اند باید به عنوان تهیه کننده، سینماگرو ... وارد سینمای ایران شوند که مانعی برایش ایجاد شده است.

 

پول دولت به زیر ساختها تعلق گیرد

رحیمی در جمع بندی بحث گفت: بنده موافق هستم که بودجه ها، به زیرساخت ها اختصاص پیدا کند و دولت ها در حوزه آموزش و پژوهش ورود کنند، اگر خود اثر خوب باشد می تواند به درآمدزایی و سود آوری هم برسد. ضمن اینکه موردی مثل فیلم فروش خوب و فروش پرسود هست، یعنی اگر شما فیلم را با کمترین هزینه و با پلنی که دارید کار کنید می توانید به سودآوری هم برسید. دولت باید این چرخه را مدیریت کند و سینماها را افزایش دهد، با نیروهای تازه نفس کادرسازی شود و نسل جدید در سینمای ایران تربیت شوند و سوبسید ها به جای تولید به تقاضا، مخاطب و حوزه پخش تعلق بگیرد.

 

تولید ما در ظاهر ایرانی است، اما ادب و فرهنگ ایرانی در آن وجود ندارد

آذین هم در جمع بندی صحبت های خود بیان داشت: هیچ اشکالی ندارد که حوزه هنری یا هرکدام از دوستان به عنوان قطب سینمای ایران فعالیت و تولید کنند، اما بحث ما در مورد هماهنگی در مورد این تولیدات و نظارت بر آن است که نقش موثری می تواند داشته باشد. اخیرا بانک پاسارگاد وارد قضیه ی تولید سینمایی شده، چه اشکال دارد که بقیه ی بانک ها هم وارد شوند؟ اینها می توانند کمک حال باشند و اشکالی ندارد، ولی فقط قضیه در مسئله تجارت و کاسب کاری نباشد و ابعاد معنوی و فرهنگی هم مورد توجه باشد تا به یک نتیجه مطلوب برسیم.

وی افزود: اگر قرار است سینمای ایران حال خوبی پیدا کند، باید حال سینماگران و هنرمندان ما خوب بشود و اگر قرار است وضع هنرمند خوب شود، باید وضع اقتصادی هنرمند خوب شود تا اثر هنری خوبی تولید شود. باید از روابط و نگاه سیاسی به سینما و از تسلط غلط سلیقه در سینما فاصله بگیریم تا حال سینما بهتر شود. اگر اینطور بشود به سمت سینمای ملی ایران خواهیم رفت. تولید ما در ظاهر ایرانی است اما ادب و فرهنگ ایرانی در آن وجود ندارد.

در بخش دیگری از برنامه محسن اخوان، روابط عمومی مستند «سی و سه سال سکوت» در مورد موضوع این مستند گفت: سی و سه سال سکوت در موسسه آرمان مدیا، ساخته شد و درباره یک جانباز است که به آلمان پناهنده می شود و ان شاالله در دانشگاه ها اکران می شود و بعد هم از طریق سیما پخش خواهد شد.

وی ادامه داد: در سفری که مخصوصا برای آلبرتا ۲ به اروپا داشتیم، دیدیم که بحث مهاجرت و به طور خاص تر، بحث پناهندگی در آن جا رایج است و این در گوشه ی ذهنم بود تا اینکه شرایط مهیا شد و در زمستان توانستیم سفری به آلمان داشته باشیم، پرداختن به سوژه ی مجروحین جنگی (جانبازان) در ذهن ما بود و در این سفر از طریقی با شخصیت اصلی فیلم آقای ابوالفضل دوزنده ارتباط داشتیم و گفتیم که تا یک ماه دیگر به آلمان می آییم و چنین ایده ای داریم، وی استقبال کرد. سعی کردیم که پرداختمان در سی و سه سال سکوت در مورد جانباز، یک پرداخت کلیشه ای نباشد. جانباز پناهنده با نوع روایت فیلم، در عین انتقاداتی که دارد نسبت به انقلاب اسلامی وفادار است.

 

برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبه‌ها ساعت ۱۴:۳۰دقیقه از رادیو گفت‌و‌گو پخش می‌شود. برنامه‌ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.

نظر شما