شناسهٔ خبر: 33773 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دوشاهکار از احمد محمود و صادق کرمیار برای افتتاحیه و اختتامیه جنگ

فیروز زنوزی جلالی گفت: داستان «درخت انجیر معابد» از احمد محمود شاهکاری برای روایت لحظات آغازین جنگ ایران و عراق و در مقابل کتاب «درد» از صادق کرمیار هم شاهکاری برای روایت لحظات پایانی این جنگ است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست نقد و بررسی کتاب «درد» نوشته صادق کرمیار به همت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، عصر روز سه‌شنبه (۱۹ خرداد ماه) با حضور فیروز زنوزی جلالی و احمد شاکری و همچنین نویسنده این اثر در محل سرای اهل قلم در تهران برگزار شد.

فیروز زنوزی جلالی در این نشست با اشاره به ژانر کتاب «درد» که در حوزه دفاع مقدس است، گفت: صادق کرمیار بعد از رمان‌های «نامیرا» و «دشت‌های سوزان» و همچنین دغدغه‌هایی که در خصوص فیلمسازی داشته است، سراغ یک رمان دفاع مقدسی آمده است که به نظر من کار بسیار متفاوت و نوآئینی از آب درآمده است.

وی با اشاره به بن‌مایه‌های تحقیقی و استنادی این اثر، گفت: کرمیار با این کار بر مساله مهم تحقیق در ادبیات دفاع مقدس به خوبی انگشت گذاشته است. ما در کتاب «درد» بسیاری از شخصیت‌های امروز کشور مانند آقای قالیباف، هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی را می‌بینیم که از قضا نقش‌های مهمی در جنگ بازی کرده‌اند.

زنوزی جلالی همچنین با اشاره به عنوان این کتاب گفت: هر چه که ماجرای داستان کتاب «درد» اوج می‌گیرد و به قسمت انتهایی اثر نزدیک می‌شویم، این «درد» را به معنای گسترده‌تر کلمه احساس می‌کنیم.

نویسنده «دا» جنگ را مصادره به مطلوب کرده است

وی همچنین با اشاره به برخی کتاب‌های دیگر در حوزه دفاع مقدس به ویژه در زمینه خاطره‌نگاری، گفت: کتابی مانند «دا» نشان‌دهنده این واقعیت است که نویسنده آن بسیاری از اتفاقات جنگ را برای خود مصادره به مطلوب کرده است. به عنوان مثال نگاهی که به تکاوران نیروی دریایی در این اثر وجود دارد، اصلاً نگاه منصفانه‌ای نیست.

برنده جایزه جلال آل‌احمد گفت: کتاب «درد» را چه خاطره بدانیم، چه اثری که ما به ازای بیرونی دارد، در هر حال نمی‌توان گفت که فرضاً سردار محسن رضایی را آنچنان می‌بینیم که شهید حسینی و دیگران را. به عنوان یک مخاطب تمام انتظاراتم از «درد»، انتظاری است که از یک رمان تخیلی سراغ دارم.

به گفته زنوزی جلالی، تمام آنچه بعد از ورودیه و افتتاحیه رمان «درد» می‌گذرد، از ذهن شهید حسینی است و لذا این سئوال پیش می‌آید که چنین مساله‌ای چقدر باورپذیر و منطقی است و تکلیف آن قسمت‌هایی که شهید حسینی در یادآوری این خاطرات غایب است، چه می‌شود. از این نظر مهمترین اتفاق این رمان، زاویه دیدی است که نویسنده انتخاب کرده است. به این تعبیر که شاید اگر زاویه دید تغییر می‌کرد، داستان بهتر و یا شاید بدتری شکل می‌گرفت.

این داستان‌نویس اضافه کرد: موقعیت شهید حسینی در این اثر یک موقعیت آرامش‌پذیر نیست. نویسنده‌ای مانند احمد محمود در کتاب «درخت انجیر معابد» به صورتی بسیار حرفه‌ای یک ورودیه شاهکار می‌آفریند اما به تدریج که جلو می‌رویم و حرکت از گذشته به حال و از حال به گذشته در رمان جاری می‌شود، می‌بینیم که تسلط نویسنده بر داستان از بین می‌رود و احمد محمود وا می‌دهد.

تعدد شخصیت‌ها در یک داستان کار هر نویسنده‌ای نیست

وی اضافه کرد: «درد» رمانی با شخصیت و شلوغ است و آدم‌های زیادی در آن حضور دارند. گردآوری این همه شخصیت در یک رمان واقعا کار هر کسی نیست؛ به ویژه که ادبیات ما هم حداقل در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ ادبیاتی انزواگرایانه است و شخصیت‌ها عموما بوفه‌کوری هستند و داستان در حد یک تک‌گویی درونی می‌گذارد. اما در رمانی مانند «درد» علیرغم تعدد شخصیت‌ها، هیچ نکته شعاری در آنها شکل نمی‌گیرد؛ چیزی که یکی از آفت‌های دفاع مقدس ما شده است و این نوع ادبیات بر لبه تیغ شعارگویی قرار دارد. از این نظر باید «درد» را یک کار بسیار موفق ارزیابی کرد.

وی همچنین گفت: این کتاب هم مانند بسیاری دیگر از آثار هم شخصیت‌های اصلی دارد و هم شخصیت‌های فرعی، ولی شخصیت‌های فرعی هر جا که لازم بوده، وارد رمان شده‌اند، نقش خود را ایفا کرده‌اند و به موقع هم از کار خارج شده‌اند. مساله بسیار مهم دیگر اینکه نویسنده بسیار منصفانه در دو جبهه ایران و عراق به صورت موازی حرکت کرده است؛ یعنی ما هم نیروهای ایرانی را می‌بینیم و هم نیروهای عراقی را.

زنوزی جلالی در عین حال نقدهایی به شیوه فصل‌بندی رمان «درد» وارد کرد و گفت: با اینکه زمان در این رمان تغییر می‌کند، اما فصل‌ها عوض نمی‌شود. همچنین این رمان را در برخی جاها باید یک فیلمنامه – داستان دانست و شاید این مساله هم به این خاطر است که صادق کرمیار خودش اهل فیلمسازی است. من هم بارها بهنویسندگان جوان و شاگردانم درکارگاه‌های داستان‌نویسی گفته‌ام که لازم است هر نویسنده‌ای اگر شده حتی یک فیلم ۱۶ میلیمتری هم بسازد.

این نویسنده با بیان اینکه صادق کرمیار دست‌کم در رمانی مانند «درد» نمی‌گوید بلکه نشان می‌دهد، در پایان گفت: داستان «درخت انجیر معابد» از احمد محمود را باید یک ورودیه شاهکار برای لحظات ابتدایی جنگ ایران و عراق تلقی کرد و در مقابل «درد» کرمیار را داستانی درباره پایان‌بندی و جمع‌بندی این اتفاق که البته بیشتر از یک رمان، باید آن را یک سند دانست.

جنبه‌های داستانی شخصیت‌هایی مانند هاشمی، رضایی و قالیباف مبهم است

در این نشست همچنین احمد شاکری داستان‌نویس و منتقد ادبی در سخنانی گفت: در کتاب «درد» ما با یک راوی به نام علی حسینی و یا همان شهید حسینی مواجه هستیم که در یک موقعیت خاص، خاطراتی را روایت می‌کند که گرچه این خاطرات زمانی در جبهه و در واقعیت اتفاق افتاده است، ولی در حال حاضر و در این اثر در ذهن اوست که مرور می‌شوند. به نظر می‌رسد دردهای راوی از همان آغاز با یادآوری این خاطرات مجددا شدت می‌گیرد.

وی با اشاره به شباهت‌های این اثر با برخی آثار مدرن که در ژانر جریان سیال ذهن می‌گذارند، گفت: در کارهایی نویسندگانی مانند پروست و وولف تنها موضوع این نیست که ذهن از یک سیالیتی برخوردار است، بلکه زمان هم در آن شکسته می‌شود و درواقع زمان هم به امری جاری و سیال تبدیل می‌شود. البته خلق چنین آثاری الزامات و لوازمی دارد. نکته دیگر اینکه رمان مدرن در پی واکاوی شخصیت است یعنی خود راوی در حال تلاش برای چینش زمان است و به همین خاطر است که مخاطب آن را طور دیگری درک می‌کند.

وی سپس گفت: رمان «درد» گرچه ادعای مدرن بودن دارد، اما در اصل یک اثر کلاسیک است؛ حسینی در این کتاب بیشتر نقش یک گزارشگر را دارد و از این روی می‌توان گفت که او در این مقام دیگر دردی ندارد و درواقع دردمند نیست. حسینی در این جایگاه یک روایت ذهنی ندارد و روایتش کاملاً مبتنی بر اثری گزارشی است. البته من هم آقای زنوزی معتقدم که ورودیه این رمان بسیار شاهکار است اما در ادامه ما دوباره شاهد تبدیل شدن اثر به یک داستان عادی هستیم؛ داستانی که در آن حسینی تبدیل به تدوینگر خاطرات خود می‌شود.

شاکری با بیان اینکه ما در کتاب‌های دیگر صادق کرمیار هم او را نویسنده‌ای داستان‌گو شناخته‌ایم، در خصوص تعدد شخصیت‌ها در رمان «درد»، گفت: تعداد زیاد شخصیت‌ها، ملاک ارزشیابی کیفی یک اثر نیست، بلکه کاری که نویسنده یک داستان باید انجام دهد این است که بتواند روی یک یا چند شخصیت تمرکز ویژه داشته باشد. حال این سئوال پیش می‌آید که جنبه‌های داستانی شخصیت‌هایی مانند محسن رضایی، هاشمی رفسنجانی و محمدباقر قالیباف چیست؟

نظر شما