شناسهٔ خبر: 34043 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

قوام فلسفه نشانه قوت یک فرهنگ است

هر چه فلسفه در یک فرهنگ قوام بیشتری بیابد نشانه قوت آن فرهنگ در دانستن، در هضم کردن و در رفتار متعادل تر است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شبستان؛ مراسم «اهدای جایزه دکتر رضا داوری اردکانی» به میزبانی مرکز فرهنگی شهر کتاب عصر یکشنبه، ۲۴ خرداد برگزار شد.

بنابراین گزارش، پرویز ضیاء شهابی در این مراسم با بیان اینکه آمارهای ارائه شده حکایت از اقبال به کتاب های فلسفی می کند و این جای خوشحالی برای اهل فلسفه دارد، گفت: امروزه در حالی که رساله های دکتری و غیره بیشتر سمبل کاری می شوند و رساله علمی کم است. اما به حمدالله این رساله ها  که برگزیده شده و به ویژه رساله ای که لایق بردن این جایزه شده است. از این حیث قابل ارزش است و جایی بسی خوشحالی دارد. همانطور که در دوره دکتری فلسفه نمی توانیم برنامه ریزی کنیم که فیلسوف تربیت کنیم. آن برنامه ای که افلاطون می گوید پیداست که عملی نیست. چرا فیلسوف شدن نیاز به کارهای دیگر دارد.

وی افزود: رساله هایی که نوشته می شود چون بیشتر از روی الگو و رساله هایی است که از روی الگوهای علوم طبیعی نوشته می شوند کمتر جنبه فلسفی پیدا می کند و بیشتر تطبع است. اینکه مسائل از سر تا اندیشه نوشته شده باشد، کم است. رساله ای که از روی اندیشه نوشته می شود بسیار کم است. جای خوشبختی است که در ایران به تاریخ فلسفه و غیره پرداخته می شود گرچه هستند فیلسوفانی که بی اعتنا به تاریخ فلسفه به نحوی که می پسندند، فلسفه بورزند اما خب اختلاف نظر و عقیده بسیار است و پایان نامه هایی که در این رابطه اختصاص داده می شود، جای خوشبختی است.

این گزارش می افزاید: علی اصغر مصلح، رئیس دانشکده ادبیات و زبان های خارجه دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در ادامه این مراسم با بیان اینکه در چنین جلساتی که برای یک پژوهشگر و به نام یک استاد که راه طولانی طی کرده و شاگرادانی پرورش داده  برگزار می شود صحبت های زیادی می توان گفت، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: چنین جلساتی نسبتی با سنت های فکری و آموزشی دارد. استاد داوری استاد برجسته دانشگاه تهران هستند و شاگرد استاد یحیی مهدوی بوده اند و از اتفاق برنده اولین جایزه دکتر داوری هم پرورش یافته همین سنت هستند.

وی در ادامه گفت: امروز ما به جرائت می توانیم به سنت آموزش فلسفه در گروه فلسفه دانشگاه تهران اشاره کنیم. این سنت فلسفی که حدود هشتاد سال تجربه دارد و یک در سه و مکتب آموزش فلسفه در ایران است و بر همه فلسفه پژوهان حق دارد و باید این حق و دین را ادا کرد. برای درک اهمیت این سنت فلسفه را بدانیم بد نیست تصور نبود گروه فلسفه و دستاورهای ان را بدانیم.

مصلح بیان کرد: حدود هشتاد سال است که گروه فلسفه دانشگاه تهران تاسیس و راه  آشنایی با فلاسفه غرب گشوده شده است. به نظر می رسد که اگر ما با کانت، هگل نیچه و... و استادان دیگر فلسفه آشنا نمی شدیم وضع دیگری داشتیم. بعید نیست اگر ما با این فلاسفه آشنا نمی شدیم امروز نمی توانستیم راجع به زمانه  خودمان و مناسبات آن صحبت کنیم. ما با سنت قدیم نمی توانستیم به دنیای جدید و معاصر بپردازیم. این سنت فلسفی در کنار سنت های فلسفی دیگر راه را برای آشنایی ما با این فلاسفه و درک دنیای معاصر را برای ما گشوده است و وظیفه ماست که این سنت فلسفی و فکری را گرامی بداریم و برای همه آنهایی که آگاهی برایشان اهمیت دارد باید برایشان فلسفه هم اهمیت داشته باشد.

ما به فلسفه اهمیت بیشتری می دهیم

رئیس دانشکده ادبیات و زبان های خارجه دانشگاه علامه طباطبایی (ره) ابراز کرد: هر چه فلسفه در یک فرهنگ قوام بیشتری بیابد نشانه قوت آن فرهنگ در دانستن، در هضم کردن و در رفتار متعادل تر است. ما ایرانیان نسبت به اقوام مشابه دیگر به فلسفه اهمیت بیشتر می دهیم که به نظر می رسد یکی از آموزه های استاد داوری اهمیت دادن به تاریخ تفکر است. و توجه به وضع فکر و تفکر در جامعه است. استاد داوری امروز یکی از متفکران برجسته این کشور است و یکی از ویژگی های شخصیت ایشان معتدل بودن ایشان در تقریر و نقد و ...است، ایشان شخصیت معتدلی داشته اند. یکی از نمایندگان سنت فلسفی معاصر ایشان هستند به همین جهت اینچنین مناسبات را باید گرامی بداریم.

وی در پایان سخنانش با اشاره به رساله برگزیده با عنوان «رابطه زمان و بنیاد از نظر هایدگر» گفت: رساله برگزیده رساله کوتاهی است اما تمام صفحات آن نشان دهنده عشق یک جوان به تفکر است و شوق نویسنده برای فلسفه است.

علاوه بر این، محمدرضا بهشتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران و استاد راهنمای این رساله دیگر سخنران این مراسم بود که سخنان خود را با شرح حال خانم نیره میرموسی برنده «اولین جایزه دکتر رضا داروی اردکانی»، در زمان نوشتن این آغاز کرد و گفت رساله دکتری خود را در امتداد رساله دوره فوق لیسانس نوشته است که در مورد اصل جهت کافی لایب نیتس از منظر هایدگر بود که در امتداد این بحث ها او را به اصل زمان، بنیاد از نظر هایدگر کشاند که من فکر می کنم اگر این روال در بین دانشجویان و دانشگاهیان و در همه مراحل پایان نامه ها دنبال شود، روال خوبی است.

وی در ادامه افزود: همه می دانید که اصلی ترین رساله هایدگر جوان رساله «هستی و زمان» بود که در مغرب زمین تاثیر زیادی داشت و در فضای فلسفی اولین بار پرسش را مورد پرسش قرار داد و سعی می کند که ساختار پرسش را چنان باز کند که بعدا وقتی که پرسش را متوجه همین موضوع کردیم بدانیم که چه انتظاری را باید از پرسش داشت. وی در مسیر پرسش از وجود ابتدا در سطح اول با مورد پرسش قرار دادن وجود حاضر به سراغ پرسش از وجود می رود.  جالب این است که آن را از نقطه روزمرگی وجود شروع می کند. در دوره اول این ویژگی را ویژگی های اگزیستانسیل می نامد. و در دوره دوم خصوصیات اگزیستانسیال شناخته و معرفی می شوند.

وی افزود: در دوره سوم موجود را مورد بررسی قرار می دهد. این کتاب با این مطلب به پایان می رسد که این دفعه این موجود را از منظر زمان نگاه می کند. این کتاب تمام می شود با این دریافت که افقی که می شود از آن پرسش از وجود را مطرح کرد زمان است. یکی از آثار مهم هایدگر اصل بنیان یا جهت است. در آنجا یکی از کسانی که مورد توجه قرار می دهد لایب نیتس است، چرا که اصل جهت کافی یکی از مباحث کلیدی و اندیشه های بنیادینی است که نظام اندیشه لایب نیتس برآن بنیان می شود و به ویژه طرح یک سوال غریب و آن که چرا موجودات هستند به جای اینکه نباشند؟ این پرسش غریبی است و حیرت مجدد و تفکر مجدد را می طلبد.

وی در پایان با اشاره به کار خانم میر موسی در دوره کارشناسی ارشد یادآور شد: وی سعی اش بر ارائه این بود که در رساله ایشان به سراغ هایدگر برود. و در جستجوی یافتن پاسخ هایی برای پرسش های مطرح شده بود و صرفا نه نوشتن یک رساله و تکلیف.

نظر شما