شناسهٔ خبر: 34617 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«محبوب القلوب» اثر امیرعلیشیر نوایی منتشر می‌شود

کتاب «محبوب القلوب» اثر امیرعلیشیر نوایی است. این کتاب شهرآشوب مانند اندرزنامه‌ای همچون قابوس‌نامه یا سیاست‌نامه است که اطلاعات نابی از دوره حیات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر مؤلف می‌دهد که به دلیل مغفول ماندن و عدم ترجمه آن به زبان فارسی از دسترس پژوهشگران دور مانده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «محبوب القلوب» اثر گرانسنگ وزیر دانشمند سلطان حسین بایقرا، امیرعلیشیر نوایی است. این کتاب شهرآشوب مانند اندرزنامه‌ای همچون قابوس‌نامه یا سیاست‌نامه است که اطلاعات نابی از دوره حیات اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی عصر مؤلف می‌دهد که به دلیل مغفول ماندن و  ترجمه نشدن آن به زبان فارسی از دسترس پژوهشگران دور مانده است. از آنجایی که دوره تیموریان به‌ویژه دوره سلطان حسین بایقرا از دوره‌های مهم تاریخ ایران است ترجمه چنین اثری می‌تواند اطلاعات خوبی از آن دوره به‌دست دهد.

بهزاد جعفری، پژوهشگر تاریخ و دانشجوی کارشناسی تاریخ اسلام هدف از نشر این کتاب را تصحیح متن و همچنین تحقیق و ترجمه به فارسی و ارائه آن به جامعه علمی- پژوهشی ایران می‌داند. وی معتقد است که این کتاب اطلاعات مهمی از دوره حیات مؤلف دارد و می‌تواند پاسخ برخی ابهامات تاریخی مربوط به دوره تیموریان در تاریخ ایران باشد.

وی درباره روش تحقیق این کتاب می‌گوید: از آنجایی که تحقیق شامل دو مرحله مجزاست (تصحیح - تحقیق و ترجمه) از این‌رو در مرحله اول متن اثر با استفاده از نسخه اساس و نسخ بدل و یک نسخه مغلوط چاپ سنگی (ازبکستان) به روش قیاسی تصحیح خواهد شد و در ادامه با استفاده از منابع کتابخانه‌ای تحقیق و ترجمه صورت گرفته و همراه با تعلیقات و اضافات تکمیل خواهد شد.
 
 جعفری به ضرورت نشر این کتاب اشاره می‌کند و می‌گوید: با تصحیح و احیای میراث مکتوب بزرگان همچون نوایی و ترجمه آن به زبان فارسی می‌توان با فرهنگ و رسوم دوره تیموریان بیشتر آشنا شد. خواننده با مطالعه این کتاب می‌تواند به شناخت خوبی با طبقات اجتماعی دوره مؤلف آشنا شده و به ارزش‌ها و هنجارهای جامعه عصر مؤلف پی ببرد و نیز با برخی طبقاتی آشنا شود که تا کنون به دلیل ترجمه نشدن این کتاب، مغفول و دست نیافتنی مانده است.

وی همچنین به شاخص‌های منحصر به‌فرد اثر می‌پردازد و معتقد است: از آنجایی که مؤلف کتاب، وزیر و صاحب دیوان سلطان حسین بایقرا را بوده از این‌رو احاطه خوبی به جامعه خود داشته است که در مقدمه کتاب نیز از این اشراف خویش به جامعه به‌خوبی یاد می‌کند و به دلیل دو زبانه بودن مؤلف، کتاب از ظرافت‌ها و زیبایی‌های ادبی خاصی برخوردار است. نوایی را موسس ادبیات ترکی جغتایی می‌دانند و با توجه به این، مؤلف سعی در اظهار توانایی نویسندگی خویش به زبان ترکی را داشته است.

این مصحح می‌گوید: برای اولین بار است که مؤلف اثری بدین گونه را به ترکی جغتایی می‌نگارد از این‌رو دشواری بسیار خاصی در زبان و گزینش الفاظ و کنایات در ادبیات نوایی وجود دارد که کار ترجمه را سخت‌تر می‌کند تا جایی که کتاب سنگلاخ برای فهم و انتقال الفاظ و مفاهیم نوایی تدوین شده و به‌ویژه که مؤلف سنگلاخ بخشی را تحت عنوان «تذییل» می‌آورد که شامل مفاهیم و کنایات و الفاظ اختصاصی نوایی است که قبل از وی در آن معانی استعمال نشده‌اند. درباره نسخ این کتاب نیز باید گفت که خوشبختانه در کتابخانه مرکزی آستان قدس سه نسخه وجود دارد که تقریبا از گزند روزگار در امان مانده‌اند. همچنین به دلیل برخوداری مولف از جایگاه بین‌المللی مخاطبان زیادی کارهای صورت گرفته در رابطه با وی را پیگیری می‌کنند که به‌نظر می‌رسد با ترجمه آن به فارسی آنان نیز با بذل توجه جامعه علمی ایرانی به بزرگان شان خرسند خواهند شد.

وی با اشاره به نسخه‌هایی که از این اثر سترگ وجود دارد، می‌گوید: سه نسخه خطی موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی به شماره‌های ۱۲۰۵۵ و ۹۷۸۳ و ۴۴۰۱۸ و یک نسخه مغلوط چاپ سنگی دانشکده شرق‌شناسی آکادمی علوم اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی موجود در کتابخانه آیت‌الله مرعشی (ره) و نسخه‌های دیگر که در دست وجود دارد.

نگاهی به کتاب محبوب‌القلوب
کتاب محبوب القلوب شامل سه قسم است که قسم اول آن در چهل فصل و قسم دوم آن در ده باب و قسم سوم آن نیز در موارد متفرقه است.

تاریخ تالیف محبوب القلوب 
امیر علیشیر نوایی در اواخر عمر خود یعنی به سال ۹۰۶ هجری قمری این اثر را تمام کرده است که حاصل اندوخته یک عمر پر فراز و نشیب زندگانی وی است.

هدف از تالیف محبوب القلوب
مؤلف از آنجایی که زندگی پر فراز و نشیبی داشته و در راه کسب کمال انسانی مرارت‌های فراوانی کشیده است سعی کرده در اواخر عمر خویش این تجربیات تلخ و شیرین خویش را در قالبی بسیار فخیم برای چراغ راه آیندگان به رشته تحریر درآورد. همان‌طور که خودش در مقدمه کتاب چنین می‌گوید: «... از این مقدمات غرض آنکه به هر جایی جهیدم و خود را به هر طایفه‌ای از مردم رسانیدم و از اعمال نیک و بد آگاه شدم و خصایل نیک و ناپسند تجربه کردم و بر سینه‌ام از خیر و شر، نوش و نیش‌ها رسیده است. و دلم زخم و مرهم لئیم و کریم دیده است.

از اهل زمانه بعضی اصحاب و از جمع دوران بعضی احباب از این احوال بی خبر و قلوبشان از این خیر و شر، بی اثر است... انتباه این طایفه اصحاب و احباب از این حالات ضرورت می‌نمود. تا با دانستن خصایل ناپسند هر طایفه و احوال پسندیده هر طبقه در خدمت و صحبت مردمان مناسب شتاب کنند و از مصاحبت خلایق نالایق اجتناب ورزند. و باری رازهای مخفی خویش را با مردم نگویند و از مکر و فریب شیاطین انس، بازی نخورند. و تجربه این فقیر برای آنان که هر نوع مصاحبت و همراهی با مردم از روی هوس باشد، برای ایشان کافی است... امید است، که خوانندگان به دیده دقت و اعتبار بخوانند تا هرکس به اندازه فهم و ادراک اش بهره‌مند گردد. و مؤلف را با دعای خود بهره مند سازند و روحش را با دعایشان مسرور گردانند.»

معرفی ابواب محبوب القلوب 
در این بخش به معرفی اقسام سه گانه، موضوعات مندرج در آنها و ذکر شمه‌ای از فواید آنها از جنبه‌های گوناگون می‌پردازیم.

قسم اول، بر حسب ترتیب نسخ موجود مولف بخش نخست را در کیفیت احوال و افعال و اقوال خلایق تدوین کرده است. این باب شامل چهل فصل از طبقات مختلف جامعه است که وی به بیان حالات و ویژگی‌های آنها می‌پردازد و گاه در برخی از این فصل‌ها خواننده را به برخی از آفت‌های این طبقات متوجه می‌کند. در پایان هر فصل ابیاتی را در همان مفهوم و راستا که از اشعار خود مولف است، اضافه می‌کند.

« ۱) اندر ذکر سلطان عادل. ۲) اندر ذکر بیگ اسلام پناه. ۳) در ذکر نایب نامناسب. ۴) اندر ذکر پادشاه ظالم و جاهل و فاسق. ۵) اندر ذکر وزراء. ۶) اندر ذکر صدرهای ناقابل. ۷) اندر ذکر فاسق و بدمعاش مدعی بهادری. ۸) اندر ذکر گروه یساول. ۹) اندر ذکر قضات. ۱۰) اندر ذکر رعیت شاه مشابه خودش می شود. ۱۱) اندر ذکر یساغلیق و سپاهی سیّار. ۱۲)اندر ذکر شیخ الاسلام. ۱۳)اندر ذکر فقهای مفتی. ۱۴) اندر ذکر مدرسان. ۱۵) اندر ذکر اطباء. ۱۶) اندر ذکر مرغان خوش نغمه گلستان نظم. ۱۷) اندر ذکر کاتبان. ۱۸) اندر ذکر اهل دبیرستان. ۱۹) اندر ذکر امامان. ۲۰) اندر ذکر مقری‌ها (جوانان). ۲۱) اندر ذکر حفاظ. ۲۲) اندر ذکر مطرب و مغنی. ۲۳) اندر ذکر قصه ساز و قصه خوان. ۲۴) اندر ذکر اهل نصیحت و واعظان. ۲۵) اندر ذکر اهل نجوم. ۲۶) اندر ذکر اهل تجارت. ۲۷) اندر ذکر خریداران و فروشندگان شهر. ۲۸) اندر ذکر کاسبان بازاری. ۲۹) اندر ذکر سایر هنروران و صنعت پردازان. ۳۰) اندر ذکر شحنه و زندانی ها و عسس‌ها(پاسبان). ۳۱) اندر ذکر دهقانی. ۳۲) اندر ذکر یتیم و لئیمان. ۳۳) اندر ذکر غریب و بینوایان. ۳۴) اندر ذکر گدایان مبرم. ۳۵) اندر ذکر پرنده دار و صیاد(ان). ۳۶) اندر ذکر نوکرانی که تربیت یافته و نمک به حرامی کرده‌اند. ۳۷) اندر ذکر صفت کدخدایی و خاتون‌ها. ۳۸) اندر ذکر مشایخ ریاکار. ۳۹) اندر ذکر اهل خرابات. ۴۰) اندر ذکر دراویش.»
قسم دوم، نوایی در بخش سوم از خاصیت افعال حمیده و خصال ذمیمه سخن گفته و به شرح مختصر هر کدام پرداخته و در انتها با ابیات و حکایاتی آموزنده سعی در بیان فواید و آفات این خصایل دارد. این بخش نیز شامل ده باب است که در آن ابتدا از ذکر توبه شروع کرده و در ادامه به ابوابی همچون زهد، توکل، قناعت و... می پردازد. وی این بخش را با ذکر باب عشق پایان می‌دهد. ابواب این بخش نیز عبارتند از:

« ۱) اندر ذکر توبه. ۲)اندر ذکر زهد. ۳)اندر ذکر توکل. ۴)اندر ذکر قناعت. ۵)اندر ذکر صبر. ۶)اندر ذکر تواضع و ادب. ۷)اندر ذکر شرح. ۸)اندر ذکر توجه. ۹)اندر ذکر رضا. ۱۰)اندر ذکر عشق. »
قسم سوم، مولف در این قسم به حالات و اوصاف مختلف انسانی می‌پردازد و نیز نتایج برخی از خصایل مذکور در قسم دوم را شرح می‌دهد. در برخی موارد از حالات اولیاء الله و انبیاء و بزرگان سخن به میان می‌آورد و با آوردن امثال و حکم و آیات و روایاتی بعنوان شاهد مثال سعی در تفهیم مطلب دارد. این قسم بیشترین حجم کتاب را شامل می‌شود و دسته‌بندی اساسی انجام نداده است ولی سیر مطالب مناسب بوده و به صورت پراکنده است.

نظر شما