شناسهٔ خبر: 35220 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سرگرمی‌های مردانه در دوره صفویان به روایت سفرنامه‌های جهانگردان

سرگرمی روزهای عادی با روزهای شادی همگانی، تفاوت‌هایی زیاد داشته است. اگرچه بیشتر مندرجات سفرنامه‌ها، تفریح‌هایی جالب و خاص روزهای جشن را دربرمی‌گیرد، نویسندگان ولی نسبت به آن بخش دیگر هم، مواردی فراوان را یاد کرده‌اند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه  پیمان سمندری در یادداشتی نوشت:

دوره حکمرانی صفویان، در بسیاری از مسائل جاری زندگی ایرانیان نسبت به دوره‌های پیش و پس از آن، مرحله‌ای ویژه به‌شمار می‌آید. این موضوع نه‌تنها درباره امور حکومتی و مسائل کلان فرهنگی- اجتماعی پدیدار بوده است که جلوه آن را در اجزای زندگی روزمره و شاید کم‌اهمیت مردم آن روزگاران نیز می‌توان دید. بازی‌ها و سرگرمی‌های روزمره، شادمانی‌ها و تفریح‌های مناسبتی آنها را شاید بتوان در زمره همین موارد برشمرد که به‌ویژه تفاوت‌هایی چشمگیر با دوره‌های پس از آن داشته است.

شاردن، سفرنامه‌نویس فرانسوی آن دوره درباره نگرش ایرانیان به بازی و سرگرمی‌های گوناگون چنین می‌نگارد «ایرانیان میان ورزش و بازی تفاوت زیادی قایل نمی‌باشند... متذکر می‌شوم ایرانیان بازی‌های مهم را ورزش و بازی‌های غیرمهم و بچگانه و فاقد اهمیت را به‌طور اعم بازی می‌نامند. این تعریف با واقعیت مطابقت دارد، زیرا ورزش‌هایی که در ایران معمول می‌باشد درحقیقت بازی‌های مناسبی است که هدف از آن نرم و نیرومند کردن بدن و آماده ساختن آن برای به دست گرفتن سلاح و به کار بردن آن است...» مهم‌ترین نمونه این بازی- ورزش‌ها هم تیراندازی، شمشیربازی و سوارکاری‌اند که خود به اشکال گوناگونی نمودار می‌شوند.

 

بازی‌ها و سرگرمی‌ها، آیینه‌دار فر و شوکت ایران صفوی

نکته مهم آن‌که حکومت صفوی، در دوران شکوه خود، تفریح‌های گوناگون از جنس ورزش‌های رزمی و غیر آن را تشویق و حمایت می‌کند. تصویری که سفرنامه‌نویسان از این سرگرمی‌ها ارایه می‌دهند، نمایانگر بخشی از شکوه و رفاه موجود در جامعه است، از این‌رو به نظر می‌رسد روحیه‌اجتماعی در وضع مطلوبی قرار دارد. در ارزیابی نخستین چنین می‌نماید که این بازی‌ها و اطوار، ابزاری مناسب برای کنترل خشم، گروه‌گرایی‌های افراطی و از این دست موارد در یک جامعه متکثر در زمانه‌ای است که کمتر جنگ با دشمن بیرونی روی می‌داده است. برای نمونه پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی اینگونه می‌نویسد، «در شهر قزوین... غروب روزی که جار زده بودند شاه، برای این‌که روحیه عمومی را شاد کند و فکر جنگ را از خاطرها بزداید، در میدان عمومی دستور بازی خاصی را داد که بازیکنان آن، برعکس چوگان، سوار بر اسب نیستند و همه مردم در آن شرکت دارند...» با این اقدام‌ها، جامعه کاملا هم در وضع رخوت و سستی قرار نمی‌گیرد.

 

دمی آسایش در حضور مرد نقال و یک استکان چای!

سرگرمی روزهای عادی با روزهای شادی همگانی، تفاوت‌هایی زیاد داشته است. اگرچه بیشتر مندرجات سفرنامه‌ها، تفریح‌هایی جالب و خاص روزهای جشن را دربرمی‌گیرد، نویسندگان ولی نسبت به آن بخش دیگر هم، مواردی فراوان را یاد کرده‌اند. آدام اولئاریوس، در سفرنامه‌اش با عنوان «ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی» می‌نویسد، «در قهوه‌خانه مصرف‌کنندگان تنباکو و نوشندگان قهوه گردهم می‌آیند. در سه قهوه‌خانه شهر، شعرا و نقالان حضار را سرگرم می‌کنند. هنگام نقل داستان از چوبدستی کوچکی برای ایجاد تخیل بیشتر در شنونده استفاده می‌کنند که این کار شباهت بسیاری به عمل شعبده‌بازان و تردستان دارد». او به دیگر تفریح‌های این روزهای مردم هم اشاره‌هایی دارد «... در ضمن نوشیدن چای به بازی تخته نرد و همچنین شطرنج نیز مشغولند. شطرنج را نسبت به روس‌ها با مهارت بیشتری بازی می‌کنند و دارای تمرین بسیارند و ادعا می‌کنند که شطرنج را برای نخستین‌بار ایرانی‌ها ابداع کرده‌اند». شاردن هم به سرگرمی مردان در قهوه‌خانه‌ها از منظر دیگر می‌نگرد، «در قهوه‌خانه‌ها برای مشتریان تخته‌نرد می‌آورند تا با بازی نرد خود را سرگرم بدارند. همچنین بازی صدف که مخصوصا میان ترک‌ها رواج دارد و این بازی به وسیله ارامنه از اروپا به ایران آمده است؛ و بازی تخم‌مرغ که در ایام عید نوروز رواج کلی دارد... پوست بعضی از تخم‌مرغ‌های مخصوص بازی را به وسایلی سخت و سفت می‌کنند تا زود نشکند».

 

لطفا وارد نشوید!

همه آنچه سفرنامه‌ها به آن پرداخته‌اند، اما صرفا جنبه‌های مجاز این تفریح‌ها نبوده است؛ سرگرمی‌های خلاف عرف برخی مردان، از گستردگی و فراوانی قابل‌توجهی برخوردارند. گرایش گروه‌هایی از مردان به شراب‌خواری،‌ قماربازی و مسابقه و جنگ انداختن میان حیوانات از موضوع‌هایی است که سفرنامه‌نویسان خارجی آن دوره بسیار بدان پرداخته‌اند. درباره قماربازی، نوشته‌ای از شاردن را می‌آوریم، «مردم ایران قماربازی را تائون (Taoun) (شاید منظور طاعون باشد) می‌گویند. این کار در دین اسلام عملی زشت و حرام است، اما افراد پلیس با گرفتن جریمه به آنها اجازه ضمنی می‌دهند. مسئولیت قمارخانه‌ها و روسپی‌خانه‌ها و رسیدگی به امور این اماکن به عهده مشعل‌دارباشی، یکی از مأموران ارشد دربار است...». یکی از این موارد، اشاره به بازی‌هایی است که گویا در دوره صفویه طرفداران زیادی داشته‌اند و در منابع گوناگون فارسی نظم و نثر از آن یاد کرده‌اند: «گنجفه‌بازی، نوعی قمار می‌باشد که میان مردم طبقات پایین رواج دارد... و بازی کردن با آنها مستلزم ابتکار و تفکر نیست. دیگر از وسایل قماربازی ایشان فرفره‌‌هایی است چهار یا شش‌سو که هر طرفش رنگ‌آ‌میزی یا نقاشی شده است. طاس نرد، تیله و امثال اینها نیز انواع وسایل دیگر قمار است. این نکته گفتنی است که فقط یک‌صدم مردم ایران قماربازی می‌کنند و این عده نیز از میان افراد طبقه پست برمی‌خیزند».

 

گشت‌و‌گذار روز آدینه

دون گارسیا فیگوئروا،‌ سفیر اسپانیا در دربار شاه‌عباس یکم روایت می‌کند که «همه روز‌های جمعه که تعطیل هفتگی ایرانیان و دیگر مسلمانان است بیشتر اهالی شهر را در راه دراز و تنگی که پیشتر گفتیم دروازه آهن را به قصر شاه می‌پیوندد در حرکت می‌بینید. این جمعیت پیاده و سواره به میدان عمومی می‌روند. در این میدان سربازان و اشخاص سرشناس به مسابقه دو و چوگان‌بازی با اسب می‌پردازند که مشق نظامی و تفریح همیشگی آنهاست. پیادگان که بیشتر مرد هستند تا زن، پس از آن‌که مدتی به تماشای این بازی‌ها پرداختند برای گردش به باغ‌ها می‌روند. به فرمان شاه در باغ‌ها همیشه به روی مردم باز و مقرر است که باغبانان همه مردم را به شرط آن‌که به درختان آسیبی نرسانند بدون استثنا پذیرا شوند». کارری، دیگر سیاح ایتالیایی این دوره هم در سفرنامه‌اش می‌نویسد «بهترین لذت و خوشی آنها در نشستن کنار جویبار و گوش دادن به صدای لطیف آب و تماشای سبزه باغ و بوستان است و این را سالم‌ترین تفریحات می‌پندارند و برخلاف اروپایی‌ها علاقه زیادی به گردش و قدم‌زدن ندارند».

 

آتش‌بازی یعنی این

آتش‌بازی یکی از تفریح‌های رایج ایرانیان است. آدام اولئاریوس در جریان روایت آتش‌بازی در شهر اردبیل، به شیوه‌هایی از آن اشاره می‌کند که شاید امروز حتی به کار بردن برخی اصطلاحات آن دلهره‌آفرین باشد «در این آتش‌بازی اشکال گوناگون و سرگرم‌کننده‌ای از قبیل قلعه، برج، گردونه آتش، ستارگان معلق و متحرك، فانوس، قورباغه، جانوران مختلف و موشک‌های بالارونده وجود داشت. نمایش ابتدا از قلعه آغاز شد، دیوار دور تا دور قلعه از کاغذ‌های رنگین ساخته شده بود. نخست مشعل‌هایی را دورادور دیوار قلعه نصب کرده بودند روشن کردند تا تصاویری که بر دیوار رسم شده بود آشکار شود. پس از نیم ساعت تعداد زیادی موشک بالارونده از درون قلعه به سوی آسمان پرتاب شد و یک‌باره قلعه در آتش فرورفت. پس از این بخش دیگری عرضه شد که آن را دبنده می‌نامیدند و عبارت است از حشره‌ای با بدن گرد به قطر نیم ساعد و درازای سه چهار مساعد و دارای دو سوراخ دهان که از آن جرقه می‌بارد... کره بزرگی را که روی آن یک استوانه مانند برجی کوچک استوار کرده بودند به معرض نمایش گذاشتند. کره با زنجیر و میخ‌های دراز به زمین محکم شده بود و با تمام نیرو از خود غرشی مهیب، آتش و جرقه خارج می‌کرد. این قسمت از آتش‌بازی را کومبارا می‌نامند ...»

 

بازی‌های گروهی و مسابقه‌ای

«اساسا دسته‌بندی و گروه‌گرایی، به‌خصوص در شهر‌های بزرگ بین مردان رایج است. غالبا نه‌تنها در کار‌های مهم که در آنها مسأله دفاع از شرف و اعتبار مطرح است، بلکه برای امور پوچ و بی‌اهمیت ازجمله در تفریحات و مسابقات نیز که در هر حال یک طرف غالب و طرف دیگر مغلوب خواهد بود، دسته‌بندی می‌کنند. به‌خصوص‌که گهگاه ملاحظات دیگری نیز اشخاص را به سوی گروه یا دسته معینی می‌کشاند...» فیگوئروا در کنار بیان این نکته قابل تأمل، درباره اهمیت بازی‌های گروهی و مسابقات سرگرم‌کننده در زندگی اجتماعی ایرانیان، شرحی از چند مورد مانند قوچ‌بازی، خروس‌بازی و گاوبازی ارایه می‌دهد که بسیار خواندنی است «... به محض ظاهر شدن گاوها، اکثریت شهروندان نیز که سراسر میدان را انباشته بودند، به دو دسته مقابل تقسیم شده هر دسته آماده جنگیدن با دسته دیگر شد... با این‌که این نوع گاوبازی و مسابقه در همه ایالات ایران رایج است، در کاشان از همه جا رایج‌تر و درحقیقت تفریح مخصوص اهالی این شهر است...» همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد بازی با حیوانات و جنگ انداختن آنها از مهم‌ترین سرگرمی‌ها در دوره صفویه بود که برای داوری اخلاقی آن، باید به مسأله متناسب با شرایط زمانه توجه کرد.

 

یک فرصت طلایی!

برای ایرانیان دوره صفوی سرگرمی‌های زیادی ترتیب یافته بود که شرح آنها در این مختصر ممکن نشد؛ از اجراهای بندبازان و شعبده‌گردان‌ها و خیمه‌شب‌بازان و نمایش‌های دیگر که با آب و تاب توسط خارجی‌های به ایران آمده روایت شده‌اند تا نگاهی متفاوت و ویژه که نسبت به بازی شطرنج رواج داشته است. از بادبادک‌بازی که بازی محبوب جوانان بود و چوگان‌بازی که توسط اعیان و به شیوه‌ای متین شبیه کالچو که ایتالیایی‌ها آن را روی زمین بازی می‌کرده‌اند انجام می‌شده یا کشتی گرفتن که ازجمله تفریحات طبقات پایین‌دست می‌آمده است. حتی اشاره شده که در میان آب‌های زاینده‌رود جشنی شبیه‌هالووین یا پرکال غربی‌ها سده‌ها رواج داشته است؛ پیشنهاد می‌کنیم برای دانستن شرح دقیق ماجرای این بازی‌ها، فرصت خواندن سفرنامه‌های دوره صفوی رااز دست ندهید!

روزنامه شهروند

نظر شما