شناسهٔ خبر: 35572 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

جامعه ... و اکنون موسیقی

پژوهشگران مدت هاست این سوال را مطرح کرده اند که چرا انسان ها موسیقی می نوازند و اکنون آنان مقایسه های متعددی از فرهنگ های مختلف به عمل آورده اند و نتایج شگفت آور بوده است.

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایرنا؛ سادات حسینی خواه در یادداشتی نوشت: چرایی روآوردن آدمی به موسیقی یکی از سوال هایی است که همواره ذهن پژوهشگران را به خود مشغول کرده است.
پژوهشگران مدت هاست این سوال را مطرح کرده اند که چرا انسان ها موسیقی می نوازند و اکنون آنان مقایسه های متعددی از فرهنگ های مختلف به عمل آورده اند و نتایج شگفت آور بوده است.
آیا می توان موسیقی را یک زبان جهانی دانست؟ آیا موسیقی واقعا انسان ها را به هم پیوند می زند؟ زنگ های موبایل، ریتم ها و آهنگ ها آیا نوعی زبان جهانی هستند که مردم همه فرهنگ ها می توانند آنها را بفهمند؟ دانشمندان این سووال ها را در یک طرح تحقیقاتی گنجانده و آنها را بررسی کرده اند.
آنان می خواهند بدانند که موسیقی چه تاثیری بر همه فرهنگ ها و قاره ها دارد. نتایج این تحقیق در مجله تخصصی 'مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم' منتشر شده است.
به گزارش پایگاه خبری آلمانی زبان ولت، تیم تحقیقاتی گزارش داده اند که موسیقی در سراسر جهان دارای ویژگی های یکسانی است . این ویژگی های یکسان فقط در مورد ریتم ها و تن های صدا نیست بلکه در مورد ابعاد اجتماعی موسیقی نیز صدق می کند بطوریکه در تمام جهان ، موسیقی بصورت منسجم و هماهنگ ارایه می شود.
توماس کری یکی از محققان دانشگاه اکستر انگلیس (به عنوان عضوی از انجمن دانشگاه های اروپا ) می گوید : نتایج تحقیقات به درک این پدیده که چرا انسان ها موسیقی را دوست دارند، کمک می کند.
وی می گوید: ما نشان دادیم که ویژگی های مشترک موسیقی در سراسر جهان موجب می شود که انسان ها فعالیت های خود را با هم هماهنگ کنند.
به گفته وی، تصور می شود که کارکرد اصلی موسیقی این است که انسان ها را در کنار هم قرار داده و متحد و هماهنگ سازد و در حقیقت موسیقی درست مانند یک چسب اجتماعی عمل می کند.
در تایید این نتیجه تحقیقاتی می توان مثالی دیگر آورد.
محققان به رهبری پاتریک سوج از دانشگاه هنر توکیو ، ۳۰۴ قطعه ضبط شده موسیقی از سراسر جهان را براساس ویژگی های مشترکشان، بررسی کردند و در آنها ویژگی های عام متعددی مانند 'خواندن از قفسه سینه' پیدا کردند که تقریبا در همه جای دنیا به گوش می رسد.
این مطالعات، ویژگی های اجتماعی را بین این بخش های تخصصی موسیقایی نشان می دهد. بطور مثال موسیقی در سراسر جهان اغلب در قالب گروهی و همچنین از سوی مردان نواخته می شود.
محققان همچنین ارتباط تنگاتنگی بین استفاده از سازهای کوبه ای (پرکاشن) و حرکات موزون یافتند؛ ساختاری که آیین های فرهنگی سنتی را به یاد می آورد.
سوج و همکارانش گفته اند که مدت ها درباره این ویژگی های موسیقی مرتبط با فرهنگ ، تردید وجود داشت اما اکنون شواهد آماری برای اثبات آنها به دست آمده است.
سوج می گوید: ما نشان دادیم که بر خلاف تفاوت های سطحی و ظاهری اغلب موسیقی ها در جهان، آنها از پایه و ساختاری شبیه به هم ایجاد شده اند ؛ تا آن اندازه شبیه، که مردم را در کنار هم قرار می دهد.
ریچارد پارنکوت از مرکز موسیقی شناسی سیستماتیک دانشگاه گراتس اتریش نیز در تحلیل این مطالعات می گوید: اگر تحقیقات دیگری در زمینه موسیقی انجام شود، هیجان انگیز خواهد بود. به طورمثال آیا تمپو (درجه سرعتی که یک قطعه موسیقی با آن اجرا میشود) های موسیقی در مناطق مختلف با ضربان قلب و سرعت راه رفتن یکسان است؟ و آیا نشان دادن احساسات عمومی مانند احساس غم، خوشحالی و ترس در همه جا از ساختار موسیقی مشابهی پیروی می کنند؟
تحقیقات پیشین نشان داده اند که سیستم شنوایی انسان در خصوص ابعاد برداشت های فرهنگی از موسیقی نقش دارد. احتمال داده می شود که پویایی اکوستیک (صوت شناسی ، آکوستیک به معنای کنترل اصوات و جهت دادن به نت ها به سمت گوش شنونده) در ساختار حلزون گوش انسان ، معمولا صداهای باس (صدای بم) را برای ریتم و آهنگ استفاده می کند.
به نظر می رسد موسیقی در تمام جنبه های زندگی بشر رسوخ پیدا کرده است: موسیقی برای سرگرمی، برای رقص، نمایش و حتی در مراسمی مانند تولد، بلوغ، ازدواج و مرگ.
به هرحال موسیقی شکلی از هنر است که احساس، عاطفه، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند و به نظر می رسد تمام جوامع بدون توجه به پیچیدگی های فرهنگی به نوعی با موسیقی همراه هستند و این زبان مشترک می تواند موجب پیوندهای ارتباطی و اجتماعی شود.

**تاثیر موسیقی بر روح و روان
علاوه بر تاثیر موسیقی در ابعاد اجتماعی زندگی انسان ، بر ابعاد فردی و روحی و روانی او نیز تاثیر گذار است.
به گفته پژوهشگران، موسیقی سیستم عواطف مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی که کلام و بیان پاسخگو نیست، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت بخشد.

**هر آوایی بر روان تاثیر می گذارد
معاون دانشکده علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی ایران می گوید: هر نوع آوایی که طی فرایندهای ارتباطی به انسان منتقل شود در مغز پردازش شده و روی روان تاثیر می گذارد.
دکتر مهرداد کاظم زاده عطوفی در گفت و گو با خبرنگار سلامت ایرنا می افزاید: حتی اگر تن و آهنگ صدا تغییر یابد ، فارغ از محتوای کلام می تواند موجب احساس آزردگی و خشم در فرد شود؛ تن صدا با محتوای مناسب کلامی نیز می تواند احساس آرامش را منتقل کند.
وی تاکید می کند: موسیقی با نواهایی که در فضای پیرامون تولید می کند بر مسایل روانشناختی انسان ها تاثیر می گذارد.

**موسیقی های آرامش بخش و موسیقی های برانگیزاننده و افسرده زا
معاون دانشکده علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی ایران می گوید: برخی موسیقی ها موجب می شوند که امواج آلفا در مغز فعال تر شوند؛ این امواج در مغز موجب تجربه احساس آرامش می شود.
عطوفی می افزاید: شنیدن ملودی های طبیعی مانند آهنگ آب رودخانه، نسیم یا نغمه پرندگان موجب بروز احساس آرامش می شود. نت هایی که به صورت پیوسته در موسیقی اجرا شوند ، احساس آرامش ایجاد می کنند. تحقیقات نشان داده است که اگر نت ها را با فاصله هایی استفاده کنیم که که با ضرباهنگ ضربان قلب هماهنگ باشند ، آرامش بخش خواهند بود.
به گفته وی ، برخی امواج نیز نمودهایی از تنش و فشار روان را با خود به همراه دارند؛ اگر فاصله گام ها در موسیقی کوتاه تر و سرعت ضرباهنگ آن بیشتر شود، قلب را دچار تپش کرده و سیستم عصبی برانگیخته می شود؛ اینگونه موسیقی ها ، مضر ارزیابی می شوند.
وی ادامه داد: البته نمی توان همه ضرباهنگ های کوتاه و پرسرعت را مضر دانست؛ برخی موسیقی ها با ضرباهنگ های قوی موجب شعف و شادی می شوند. اگر فردی به صورت ناگهانی در معرض اینگونه موسیقی ها قرار گرفته یا تجربه فراوانی از این آهنگ ها داشته باشد ، سیستم عصبی او واکنش نشان داده و خلق را افسرده می کند.
این روانشناس بالینی تاکید می کند: موسیقی های سبک جاز ، راک و متال ، سیستم عصبی را تحریک کرده و روی عملکرد هشیاری انسان ها تاثیر می گذارد و افرادی که بطور مداوم در معرض این موسیقی ها قرار دارند رفتارهایی انجام می دهند که شایسته نیست به همین دلیل در برخی گروه های موسیقی غربی ، اعتیاد به مخدر به وفور در آنها مشاهده می شود.
عطوفی یادآور می شود: ملودی هایی که احساس خوشایندی در فرد ایجاد می کنند ، احساس آن مداوم خواهد بود.

**موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی، استفاده بالینی و مبتنی بر شواهد از موسیقی در جهت بهبودی و تقویت سلامت فرد و همچنین ایجاد انگیزه و تشویق او برای درمان ، است که توسط متخصصان ذیربط انجام می شود.
موسیقی درمانی ، رابطه ای است که از آن برای پرداختن به نیازهای جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی افراد استفاده می شود.
پس از ارزیابی نقاط قوت و نیازهای هر مراجعه کننده، درمانگر واجد شرایط ، موسیقی درمانی را آغاز می کند و برای بیمار راه های آواز یا نواختن یا گوش دادن به موسیقی را فراهم می کند؛ موسیقی درمانی در حوزه های مختلفی از جمله توانبخشی فیزیکی بدن و تسهیل حرکت، افزایش انگیزه بیماران برای ادامه درمان و ارایه حمایت عاطفی برای بیماران و خانواده های آنان استفاده دارد و راهی برای بیماران به ویژه بیماران روحی و روانی برای بیان احساسات خود است.
معاون دانشکده علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی ایران می گوید: هنگامی که آواها در مغز پردازش می شوند، تغییراتی روی خلق و خوی افراد ایجاد می کنند؛ برخی موسیقی ها روی کاهش اضطراب ، تاثیر مثبت دارند و مشکلات خلقی را بهبود می دهند.
به گفته عطوفی از موسیقی در درمان بیماری های مزمن روانشناختی حتی برای بیماران بستری در بیمارستان ها نیز استفاده می شود.
وی خاطرنشان می کند: موسیقی درمانی موجب پویایی گروه و فعال شدن بیمار شده و بیمار راحت تر به سطح جامعه بازمی گردد.

**موسیقی به تنهایی درمانگر نیست
معاون دانشکده علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی ایران می گوید: نمی توان از موسیقی به عنوان تنها ابزار مداخله درمان استفاده کرد بلکه موسیقی مقدمه ای برای انجام سایر مداخلات درمانی به شمار می رود.
عطوفی می افزاید: متاسفانه در برخی جاها برای بیماران روان، نسخه 'درمان فقط با استفاده از موسیقی ' می پیچند که این مساله شاید در یک مقطع زمانی ، موثر باشد اما چون تعارضات درونی و آزردگی ها در فرد باقی می ماند ، نمی توان انتظار بهبودی داشت.
وی تاکید می کند: مداخله موسیقایی به منظور ایجاد احساس آرامش حتما باید در قالب یک بسته درمانی ارایه شود.

**چه کسانی موسیقی درمانی را در ایران ارایه می کنند و با کدام موسیقی؟
در کشوری مانند آمریکا ۷۲ دانشگاه و دانشکده ، رشته تخصصی موسیقی درمانی تدریس می شود و متخصصان این امر باید ۱۲۰۰ ساعت آموزش بالینی را در این رشته طی کنند.
ایران به عنوان یکی از تمدن های کهن، علاقه و قابلیت فرهنگی خود را در استفاده از موسیقی نشان داده و در زمینه های درمانی از این پدیده استفاده کرده است.
مراجعه به گذشته تاریخی و دانشمندان مشهوری چون فارابی و ابوعلی سینا ، صریحا اهمیت موسیقی و تأثیر آن بر جسم و روح را به ما اثبات می کند. بطور مثال فارابی در کتاب موسیقی الکبیر و ابوعلی سینا در کتاب قانون، به این نکته اشاره می کنند.
برغم این مساله اکنون رشته تخصصی برای این علم در دانشگاه ها وجود ندارد اما انجمن موسیقی درمانی در این زمینه آموزش می دهد.
معاون دانشکده علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی ایران می گوید: انجمن موسیقی درمانی ، آموزش های لازم در زمینه موسیقی درمانی را ارایه می کند و این روش درمانی اغلب از سوی روانشناسان و روانشناسان بالینی ارایه می شود.
به گفته عطوفی ، در موسیقی درمانی بیشتر از موسیقی های کلاسیک که موجب آرامش می شوند ، استفاده می شود اما موسیقی هایی در سطح پاپ نیز وجود دارند که موجب بروز حس آرامش می شوند.

**تاثیر آموزش موسیقی بر مهارت های فردی
پیش از این تحقیقات نشان داده است افرادی که به طور منظم یک ابزار موسیقی را می نوازند بعد از مدتی شکل و قدرت مغز خود را تغییر می دهند که این عامل در نهایت می تواند به بهبود مهارت ها و توانایی های ادراکی آنان منجر شود.
به گفته محققان، نواختن موسیقی حتی می تواند میزان ضریب هوشی را در کودکان و بزرگسالان تا ۷ درجه افزایش دهد.
افرادی که موسیقی را یاد می گیرند باید نت های موسیقی را آموخته، زمانبندی ها را رعایت کرده و بتوانند صداها را بهتر به ذهن خود بسپارند که تقویت این مهارت ها به یادگیری زبان های جدید به افراد کمک می کند.
و در آخر مولانا چه خوش سروده است:
بس حکیمان گفته اند این لحن ها
از دوار چرخ بگرفتیم ما
ما همه اولاد آدم بوده ایم
در بهشت آن لحنها بشنوده ایم
گرچه بر ما ریخت آب و گل شکی
یادمان آید از آنها اندکی

نظر شما