شناسهٔ خبر: 35867 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«موزه معصومیت» اورهان پاموک به ایران رسید/ حاصل تلاش نقاش مرده!

رمان «موزه معصومیت» نوشته اورهان پاموک که خودش آن را حاصل تلاش نقاش مرده درونش می‌داند، به ایران هم رسید.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، اورهان پاموک نویسنده ترک برنده جایزه ادبی نوبل، حدود ۶ سال روی این رمان وقت صرف کرد و در نهایت این اثر خارق‌العاده را با این جمله عاشقانه آغاز کرد: «می‌دانستم که این لحظه شادترین لحظه زندگی‌ام است».

وقتی «موزه معصومیت» را می‌خوانید، فقط عشق نیست که در آن تجلی پیدا می‌کند بلکه دوستی، پیوند، جذابیات، خانواده و خوشبختی هم مورد بحث قرار می‌گیرد و می‌بینید که دلتان نمی‌خواهد از دنیای رنگی کتاب خارج شوید.

داستان این رمان که در محله‌های بالای شهر استانبول مثل نیشانتاشی، چوکورکوما، نقسیم، حربیه و بی اوغلی - محله‌هایی که نقشی کلیدی در زندگی خود پاموک داشتند - می‌گذرد، روایت کننده سرگذشت یک مرد ثروتمند استانبول به نام «کمال» است که به عشق دختری از طبقه فرودست جامعه به نام «فسون» گرفتار می‌شود.

«موزه معصومیت» رمانی است که سنت‌ها و آداب و رسوم دست‌وپاگیر حاکم بر جامعه ترکیه در آن در قالب یک ماجرای عاشقانه به تصویر کشیده می‌شود. اورهان پاموک در این رمان می‌کوشد حقیقت تابوهای اجتماعی و سنّتی و نقش آنها را در زندگی ۷۰ سال اخیر مردم ترکیه به نمایش بگذارد. زندگی مردمی که بین فرهنگ غربی و ساختار یک جامعه سنّتی در حال پوست انداختن است.

موزه معصومیت

اورهان پاموک در جواب این سوال که چرا از رمان نویسی به موزه‌داری کشیده شده است، گفت: در فاصله ۷ تا ۲۲ سالگی دوست داشتم نقاش شوم. در اعماق وجودم یک نقاش مرده وجود دارد؛ من به این نقاش اجازه دادم که کار خود را بکند و نتیجه‌اش این موزه شد... در دنیا نظیری برای این موزه یافت نمی‌شود و من همان‌طور که خواستم، عمل کردم.

او می‌افزاید: در دهه آخر قرن گذشته که می‌خواستم رمان را چاپ کنم، در فکر ایجاد موزه نیز بودم اما از آنجا که انتشار رمان تا سال ۲۰۰۸ ممکن نشد، طبیعتاً افتتاح موزه نیز دچار تاخیر شد. با این کار می‌خواستم خانواده‌ای خیالی را با خانه و اشیائی که در آن وجود دارد، به وجود آوردم تا بعد آنها را به موزه بدل کنم و بعدتر رمانی از روی آن بنویسم.

تاریخ عمارت این موزه به سال ۱۸۹۷ برمی‌گردد و برای تبدیل آن به موزه از یک معمار موزه آلمانی و افراد متخصص دیگر مشاوره گرفته شده است. پاموک با ذکر اینکه هنوز هم در استانبول حتی یک پروژه «موزه استانبول» وجود ندارد، می‌گوید کار من در واقع مثل برداشتن قاشقی آب از یک اقیانوس بود.

«موزه معصومیت» جزییات فراموش شده‌ای از استانبولِ سال‌های‌ ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ را در دل خود جای داده است؛ از بلیت‌های سینما گرفته تا قوطی کبریت‌ها، از شیشه‌های کوچک و بزرگ و رنگارنگ نوشیدنی‌ها گرفته تا مجسمه‌های ظریف و هزاران اشیای مختلف که در کنار فیلم‌ها و عکس‌های مرتبط با استانبول در این موزه به نمایش گذاشته شده است.

ترجمه فارسی این رمان به تازگی در ایران منتشر شده است. این کتاب را مریم طباطبائیها به فارسی برگردانده و نشر پوینده آن را در ۵۰۴ صفحه، در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه و با بهای ۲۹ هزار تومان منتشر و راهی کتابفروشی‌ها کرده است.

نظر شما