شناسهٔ خبر: 37307 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

شاهنامه آغازی‌ است بر پایان و پایانی است بر آغاز

میرجلال‌الدین کزازی با اشاره به پیوستگی فرهنگی میان کشورهایی که قبلاً عضو جماهیر شوروی بودند، با ایران، به تأثیر شاهنامه بر این کشورها اشاره می‌کند و می‌گوید: این کارکرد در این سرزمین گسترده‌تر و ژرف‌تر از دیگر کشوهای جهان می‌تواند بود.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از تسنیم؛ شاهنامه که به گواه بسیاری حیات دوباره ادبیات فارسی و چه بسا زبان فارسی را رقم زد، در سده چهارم هجری سروده شد. هرچند قبل از فردوسی شاهنامه‌هایی نیز متولد شده بودند، اما دیری نپایید که شاهنامه فردوسی جای تمام کارهای گذشته را گرفت و آغازی شد بر پایان شاهنامه‌ها و خدای‌نامک‌های گذشته. اگرچه برخی این سترگ اثر پیر طوس را فقط حدیث رستم فهم کردند، اما شاهنامه توانست بر تارک ادب ایران بدرخشد. اگرچه بعدها باز به تکرار بارها و بارها شاهنامه‌هایی در وزن و حتی موضوع به تکرار از اثر فردوسی خلق شد، اما هیچ یک نتوانستند خلف صالحی بر فرزند فردوسی باشند. 

یگانه اثر فردوسی نه تنها در ایران که در انیران نیز جایگاه خود را یافت و چه بسیار از سخن‌سنجان که شاهنامه را شاهکاری در ادبیات حماسی می‌دانند. از همان زمان که پای شرق‌شناسان به ادبیات ایران زمین باز شد، شاهنامه در کنار دیگر آثار کلاسیک ایرانی همواره یکی از کتاب‌های مورد پسند مترجمان بوده است. شاید در میان کشورهای مختلفی که داستان‌های رزمی فردوسی به آنها سفر کرده‌اند، سهم روسیه بیش از دیگر کشورها باشد. چنان که هنوز پس از گذشت سال‌ها، چاپ مسکو از این کتاب، در نظر ادب‌پژوهان از جایگاه خاصی برخوردار است و هنوز بسیاری بر این باوراند که این تصحیح، در حال حاضر مطمئن‌ترین تصحیح ارائه شده از شاهنامه است. تأثیر شاهنامه در ادبیات روسیه به این ختم نمی‌شود، هستند شاعران و نویسندگانی که در این کشور آثار خود را با الهام‌پذیری از شاهنامه خلق کرده‌اند.

هرگاه سخن از شاهنامه و شاهنامه‌پژوهی به میان می‌آید، یکی از نام‌هایی که مطمئناً در ذهن هر ادب‌دوستی نقش خواهد بست، میرجلال‌الدین کزازی است. گویی نام او با شاهنامه پیوند خورده است. کزازی متولد ۱۳۲۷ در کرمانشاه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر است. از او تاکنون آثار متعددی منتشر شده که اگر نگاهی به هر یک از آنها بیندازیم، مطمئناً رد پایی از شاهنامه و فردوسی در آنها خواهیم جست. کزازی از جمله مهمانان حاضر در بیست و هشتمین دوره نمایشگاه کتاب مسکو است که قرار است درباره تأثیرپذیری ادبیات روسیه از اثر بزرگ فردوسی سخنرانی کند. وی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به برنامه‌های خود در این دوره از نمایشگاه کتاب مسکو می‌گوید: آنطور که من می‌دانم نمایشگاهی در مسکو برگزار خواهد شد که ایران در آنجا مهمان ویژه است در کنار دیگر کشورهای جهان؛ از این روی برنامه‌های کنارین چندی در این نمایشگاه برگزار خواهد شد که این برنامه‌ها را ایرانیان و کسانی که از ایران به این نمایشگاه خواهند رفت، انجام خواهند داد. یکی از این برنامه‌ها سخنرانی‌ست. من در آنجا درباره شاهنامه سخن خواهم گفت و بازتاب آن در ادب روس.

وی با اشاره به ارزش شاهنامه فردوسی در میان آثار حماسی جهان ادامه می‌دهد: با سنجش شاهنامه با دیگر رزم‌نامه‌های جهان می‌توان از نگاهی بسیار فراخ، بی‌هیچ یک‌سو‌نگری و پیش‌داوری، بر آن بود که این رزم‌نامه، برترین و مایه‌ور‌ترین رزم‌نامه‌ جهان است. شاهنامه هم از دید چندی و هم از دید چونی، برتر از دیگر رزمنامه‌ها و شاهکارهایی است که در ادب پهلوانی و حماسی پدید آمده است. شاهنامه آغازی است بر پایان و پایانی است بر آغاز، اما بر این نکته انگشت می‌نهم که این همدوشی و هم‌آغوشی پایان و آغاز در شاهنامه باز می‌گردد به قلمرو ادب پارسی؛ وگرنه ناگفته پیداست که هیچ چیز نمی‌تواند بی‌ریشه و بی‌پیشینه پدید بیاید. ریشه و پیشینه پیدایی شاهنامه را می‌باید در فرهنگ و ادب کهن ایران جست. اگر ایران سرزمینی بود بی‌پیشینه و نو پدید، هرگز شاهکاری مانند شاهنامه در آن پدید نمی‌توانست آمد.

 از دید فرهنگی تاریخی پیوستگی کشورهای گسسته از شوروی با ایران همچنان بر جای است

ادامه سخنان کزازی درباره تأثیرگذاری این اثر بر دیگر آثار ادبی جهان به ویژه تأثیری‌ست که شاهنامه بر آثار نویسندگان روس گذاشته است. وی در  این‌‌باره می‌افزاید: نخست سخن درباره شاهنامه چگونگی آن کارکرد گسترده‌ای که شاهنامه در ادب جهان داشته است، از آن میان به ویژه در ادب و فرهنگ و روسیه یا در بخشی از تاریخ این کشور شوروی است. این کارکرد در این سرزمین گسترده‌تر و ژرف‌تر از دیگر کشوهای جهان می‌تواند بود، زیرا که تیره‌ها و مردمانی در کشور می‌زیند که روزگاری بخشی از ایران فرهنگی بوده‌اند. شاهنامه میان این مردمان ارزش بسیار دارد. هنگامی که سرزمین‌هایی که روزگاری از ایران گسسته‌اند، بخشی از کشور روسیه شده‌اند. اگر از روی سیاسی گسستگی میان آنها و سرزمین نیاکانشان رخ داده، از دید فرهنگی تاریخی پیوستگی این سرزمین‌ها با ایران، ایران پهناور فرهنگی، همچنان بر جای بوده است. این کانونی شکوفا است در اینکه دیگر کشورهای شوروی، دیگر سرزمین‌هایی که بخشی از شوروی هستند، زمینه‌ای آماده‌تر بیابند برای آشنایی با شاهنامه.

کزازی در ادامه به نمونه‌هایی از تأثیرگذاری شاهنامه بر ادبیات روسیه اشاره می‌کند و می‌گوید: به این سان شاهنامه به ادبیات روسیه هم راه جسته است و شاهکارهای روسی بازتاب یافته است. برای نمونه می‌توانم گفت یکی از سروده‌های بلند و حماسی پوشکین، سخن‌سرای نامبردار روس، که «روسلان و لودمیلا» نام دارد، نشانه‌هایی از جهان شاهنامه آشکارا دیده می‌شود. آشنایی روس‌ها با آن بیشتر از کشورهای دیگر یا روشن‌تر بگویم دیگر کشورهای باخترینه بوده است؛ زیرا که در روسیه زمینه برای این آشنایی بیش از دیگر سرزمین‌ها فراهم بوده است.

تا هنگاهی که ادب کنونی ایران پیوندی با گنجینه‌های ادب ایرانی نداشته باشد، نمی‌تواند به ادبی جهانی دگرگون شود

نویسنده کتاب «نامه باستان» درباره نقش و ظرفیت ادبیات معاصر در میان ادبیات جهان و راه یافتن این دسته از آثار در کنار آثار کلاسیک به ادبیات جهان می‌گوید: کوتاه سخن این است که تا هنگاهی که ادب کنونی ایران پیوندی تنگ و ساختاری با ادب کهن نیافته باشد، نویسندگان و سرایندگان امروزین از آن گنجینه‌های بی‌مانند و مایه‌ور مایه‌دار که در ادب و فرهنگ ایرانی نهفته است، در آفرینش‌های ادبی و هنری خویش بدان‌سان که می‌سازد و بهره نبرند، اگر این گنجیه‌ها که کانون کارمایه(انرژی) هنری هستند و انباره‌های نیرو در آن آفرینش‌ ادبی و هنری در کار نباشد، ادب امروز آن گنجایی و ژرفا آن توانمندی و مایه‌وری را نخواهد داشت که مانند ادب کهن ایران به ادبی جهانی دگرگون بشود؛ مانند شاهکارهای ادب پارسی شگفتی و ستایش جهانیان را برانگیزد یا ریزش‌ها و دیدگاه‌ها و داستان‌های ادبی را در سرزمین‌های دیگر پی افکند.

نظر شما