شناسهٔ خبر: 37382 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

هنوز در علوم انسانی مانند شیرآلات و مبلمان منزل واردکننده صرف هستیم!

ما مدعی هستیم که علوم و دانش ما از یک جنس و سنخ دیگر است اما سوال این است که برای این دستاوردهایی که همیشه ارجاع به منبع و مأخذ داده ایم، چه کرده ایم و خروجی ما چیست؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شبستان؛ غلامحسین خدری، مدیر گروه فلسفه، کلام و عرفان اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پاسخ به این سوال که اغتشاشات و آشوب هایی که امروز در جهان به ویژه منطقه خاور میانه مشاهده می شود، تا چه اندازه محصول علوم انسانی غربی است که انسان و خواسته های او را صرفا در نظر گرفته و برای رسیدن به خواسته های نفسانی او هر مساله ای را توجیه می کند، گفت: اساسا استعمار، استعمار است و اگر انتظار توطئه، شرارت و بدخواهی را از آن نداشته باشیم، این انتظار و توقع، بیجا است.

وی اظهار کرد: نظامی که در حوزه علوم انسانی در غرب شکل گرفته است لزوما با وحی و عنصر وحیانی و عنصر قدسی، شکل و شمایل و ربط و بسطی ندارد یعنی انسان غربی، انسان بریده از عالم قدسی و انسانی قائم و بالذات، مستقل است و از ظن خود انسانی عاقل با توانمندی های بالا است که می تواند بر همه عالم و آدم سوار شده و آنها را مهار کند و همه امور در ید و دست و قدرت اوست و نیازی نیز به خدا ندارد!

سردبیر و عضو هیات تحریریه مجله «حکمت معاصر» اضافه کرد: در حقیقت از علوم انسانی غربی است که چنین تفکری و انسانی شکل گرفته و انتظار دیگری نمی توان از او داشت و وقتی این علوم به جامعه ای وارد می شود که بستر آن با این شرایط تنیده نشده، دچار تناقض می شود.

وی تاکید کرد: در واقع بخشی از این ماجرایی که مشاهده می کنیم به این موضوع بازمی گردد که این علوم وارد شده در جامعه اسلامی، با آنچه در سنت ما وارد شده است سنخیت ندارد و همگن نیست؛ به تعبیر دیگر این بحث تحت عنوان سنت و مدرنیته مطرح است و سنتی که در جوامع شرقی به ویژه اسلامی است، ریشه در وحی دارد، مبانی علومی که منشا آن وحی است و خدا و دین و نبوت و این با دنیای مدرن و جدید که بر اساس انسان قائم بالذات تعریف شده است، و مبانی علوم آن در تمامی حوزه ها اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ...، همخوانی ندارد لذا مشاهده می کنیم این علوم آشوب و اضطراب و تشویش و در هم و برهمی به وجود می آورند و شکی در این امر نیست.

خدری ادامه داد: البته از سوی دیگر نیز بخشی از این مساله (کوتاهی در تولید علوم انسانی اسلامی) به ما باز می گردد؛ ما مدعی هستیم که علوم و دانش ما از یک جنس و سنخ دیگر است اما سوال این است که برای این دستاوردهایی که همیشه ارجاع به منبع و مأخذ داده ایم، چه کرده ایم و خروجی ما چیست؟

وی تصریح کرد: در حقیقت باید دانست که ما به نتیجه مطلوبی در این راستا دست پیدا نکرده ایم و و اگر علوم ایرانی و اسلامی خود را ارزیابی کنیم، دستاورد قابل قبولی نداشته ایم و هنوز متفکران ما ارجاع به منبع می دهند و آنچه که بتواند برای جامعه ما خروجی حداقل در حد نیاز داشته باشد، تولید نکرده ایم و لذا ما نوعا مانند بقیه چیزها همچون شیرآلات و مبلمان و ... تنها مصرف کننده دیگران هستیم و در حوزه فکر و اندیشه نیز اینگونه عمل کرده ایم.

مدیر گروه فلسفه، کلام و عرفان اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی خاطرنشان کرد: این مساله می طلبد یک حرکت جهادی و نهضت علمی و حرکت بنیادینی صورت بگیرد تا از این روزمرگی خارج شده و مبانی و مبادی که شایسته جامعه و سنت ما است تولید کنیم تا بتوان نیاز امروز انسان ها را تامین کند.

نظر شما