شناسهٔ خبر: 37762 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کشتار انسان‌ها در یک جهان مینیاتوری / تحلیلی بر نمایش ˝قلعه انسانات˝

مهدی یاورمنش: خشونت، جان‌مایه نمایش ˝قلعه انسانات˝ است؛ گویی انسان‌ها یکدیگر را می‌کشند، تنها برای آن‌که تشنگی خود برای کشتن را سیراب کرده باشند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ علی شمس، کارگردان جوان تئاتر ایران، از ۱۱ شهریور، نمایش "قلعه انسانات" را روی صحنه تالار سایه تئاتر شهر آورده است.

او در این اثر اجرایی، با به کارگیری سنت‌های روایت‌گری نمایش ایرانی و شیوه‌های مدرن تئاتری، داستان دو پسرخاله (با بازی بازیگران ایتالیایی) را در شرایطی دهشت‌بار بازگو می‌کند؛ موقعیتی سخت و خشن که از یورش مغولان تا شرارت داعشیان، دامن‌گیر ساکنان خاورمیانه شده است. یکی از این دو شخصیت، با مهاجمان همدست شده و به کسوت ستمگران درآمده و دیگری زیر فشار ظلم کمر خم کرده است؛ قصه تکرارشونده ظالم و مظلوم که انگار بخشی از هویت این منطقه شده است.

تازه‌ترین نمایش علی شمس، چه در نام، چه در متن و چه در اجرا، پیش از هر چیز دیگر، متفاوت و غیرمتعارف بودن خود را به رخ مخاطب می‌کشد.

نام "قلعه انسانات"، همچون خود نمایش، نتیجه یک بازی‌ زبانی و البته اشتباه است. "انسان" یک اسم عربی است که جمع بسته نمی‌شود و از آن نمی‌توان "انسانات" را ساخت. اما علی شمس، چنین کرده تا مخاطب را به یاد رمان کوتاه "قلعه حیوانات" بیندازد. در داستان جورج اورول، اگر حیوانات در پایان به اصل خود پشت می‌کنند و به شکل آدمیان درمی‌آیند، در نمایش علی شمس، آدمیان، در درنده‌خویی و خشونت، گوی سبقت را از دیگر جانداران می‌ربایند.

خشونت، جان‌مایه نمایش "قلعه انسانات" است؛ گویی انسان‌ها یکدیگر را می‌کشند، تنها برای آن‌که تشنگی خود برای کشتن را سیراب کنند. این میل به خشونت، فارغ از زمان، مکان و ملیت بروز پیدا می‌‌کند. برای همین، رویداد تاریخی یورش مغولان با برآمدن داعشی‌ها در هم می‌آمیزد و زبان و هویت ملی و دینی شخصیت‌های نمایش، اهمیت خود را از دست می‌دهد.

"قلعه انسانات"، تبارشناسی خشونت انسانی از روز ازل تا ابد است؛ چرا که زیاده‌خواهی، تمامیت طلبی، برتری‌جویی و ... این جاندار دو پا هیچ حد و مرز زمانی و مکانی ندارد. علی شمس برای رهنمون کردن تماشاگر به این معنا، در نقطه مرکزی صحنه نمایش خود، میز گرد و چرخانی را قرار داده و دنیای کوچکی را با اسباب‌بازی بر آن ساخته است. این میز که کره کوچکی از جهان هم بر آن قرار دارد، چون ماشین زمان و مکان، با هر گردش خود، مرزهای تاریخی و جغرافیایی را درمی‌نوردد، بی آن‌که خشونت انسانی در آن کاهش یابد.

"قلعه انسانات"، از نگاه دانای کل روایت می‌شود، برای همین، کارگردان نمایش، اندازه‌ اشیاء را کوچک کرده و روی یک میز آورده است؛ آن‌قدر کوچک که در چشم‌انداز همه قرار بگیرد و تمام هستی را نمایندگی کند. زیبایی‌شناسی این صحنه‌آرایی و میزانسن متفاوت، با توجه به کارکرد اشیاء به کار رفته در آن قابل درک و توجیه است.

پیرو کاردانو، کلودیو کوتونیو و پریسا نظری، بازیگران "قلعه انسانات" هستند و به خوبی از عهده کار برمی‌آیند. به ویژه دو بازیگر ایتالیایی، توانسته‌اند به خوبی خود را با شیوه‌های نمایش ایرانی که در آن روایت‌گری و ارتباط مستقیم با تماشاگر امری بدیهی است، سازگار نمایند. بازیگران با وجود اشیاء ریز و درشت در صحنه، به خوبی راکوردهای خود را حفظ می‌کنند و حتی در جایی که نقش‌هایشان جابجا می‌شود، به سرعت شخصیت جدید را از آن خود می‌کنند.

بازیگران "قلعه انسانات"، دور میز چرخانی که دنیایی مینیاتوری را بر خود جای داده است، کشتن را بازی می‌کنند و خشونت نهفته در وجود انسان را به نمایش در می‌آورند. این موقعیت دراماتیک، بیش از آن‌که بر حس تماشاگران تأثیر بگذارد، فکر آنان را درگیر می‌کند؛ رویکردی که آگاهانه انتخاب شده است و البته شاید برای برخی از مخاطبان کمی نامأنوس و دیریاب باشد.

مهدی یاورمنش

نظر شما