شناسهٔ خبر: 37912 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ژستِ لغو کنسرت ها

چرا باید نعل وارونه بست و آنچه روی داده و نداده را گونه یی دیگر به مخاطب نشان داد، تا تصورها و ذهنیت ها را مطابق میل و سود خودمان شکل دهیم؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایرنا ، در خبرها آمده که کنسرت علی اکبر مرادی (نوازنده ی پرسابقه ی تنبور)، در فرهنگسرای ارسباران تهران؛ و کنسرت شهرام ناظری در تبریز لغو شده است. افزون بر این دو اجرا، کنسرت ضا صادقی هم که قرار بود ۲۱ شهریور در کرمان برگزار شود، لغو شد.
پرس و جوها را درباره ی این سلسله «لغو» ها، از کنسرت مرادی آغاز می کنیم. شهرام صارمی، مدیر بخش موسیقی فرهنگسرای ارسباران دراین باره به خبرنگار موسیقی ایرنا گفت : طبق روالِ مرسوم، مدرک های لازم برای این اجرای تکنوازی تنبور را به ارشاد استان تهران فرستادیم و آن ها هم پس از تأیید، مدرک ها را به حراست ارشاد دادند، که این گویای آن است که از نظر ارشاد این اجرا مشکلی نداشته است. حراست هم گواهی تأیید و مدرک ها را به اداره ی اماکن نیروی انتظامی می فرستد که اماکن مخالفت می کند و اجرا لغو می شود.
پیگیری های صارمی از اماکن به جایی نمی رسد زیرا اماکن گفته که چرایی این لغو را به حراست ارشاد استان تهران اعلام خواهند کرد. پس علت را از حراست اداره ی فرهنگ و ارشاد استان تهران پیگیری کردیم ، اظهار بی اطلاعی شد ؛ شاید پاسخ اماکن هنوز به دستشان نرسیده است. 
به هر روی آنچه واضح است، اینکه اداره ی اماکن اجرای مرادی را به علتی که هنوز آشکار نشده، مجوز نداده است.
لغو دوم اما مربوط است به کنسرت شهرام ناظری در تبریز؛ کنسرتی که قرار بوده پنج شنبه، ۲۶ شهریور ماه، به مناسبت روز شعر و ادب فارسی و بزرگداشت استاد شهریار، در تالار صدرای تبریز برگزار شود . چرایی این اتفاق را از علی محرمی، معاون هنری اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان شرقی، جویا شدیم که وی در گفت وگو با خبرنگار موسیقی ایرنا اظهار کرد : «مؤسسه یی برای برگزاری کنسرت آقای ناظری درخواست داده بود، اما ما هیچ مجوزی برای اجرای پنج شنبه صادر نکرده بودیم که بخواهیم آن را لغو کنیم. برای اجراهای با مخاطب بالای ۵۰۰ نفر، ابتدا دفتر موسیقی در تهران باید مجوز صادر کند و بعد از آن است که ما مجوز صادر می کنیم. باز هم تأکید می کنم که ما برای این اجرا مجوزی صادر نکردیم و خبر «لغو» کنسرت، شایعه است».
این شایعه بودن لغو کنسرت را مدیر کل ارشاد آذربایجان شرقی هم پیش تر اعلام کرده است. این درحالی است که، دو سه روز مانده به اجرا، تبلیغی در سطح شهر تبریز صورت نگرفته است و همین نبود تبلیغات و نیز آغاز نشدن بلیط فروشی، گفته های معاونت هنری ارشاد آذربایجان شرقی را تأیید می کند که مجوزی برای این کنسرت داده نشده است، چراکه اگر مؤسسه ی برگزار کننده ی کنسرت، مجوزهای لازم را دریافت کرده بود، بی شک برای جذب هرچه بیش تر مخاطب، تبلیغات محیطی را زودتر از این ها آغاز می کرد؛ و این درحالی است که برخی سایت ها به نقل از برگزار کنندگان اعلام کرده اند که این کنسرت برخلاف دریافت مجوزهای لازم لغو شده است. 
اما از آنجایی که مجوز کنسرت در مکان هایی با بیش از ۵۰۰ نفر ابتدا دفتر موسیقی باید صادر کند، برای اطمینان خاطر بیش تر با دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع سوال شد ، پاسخ چنین بود: « مجوزی هنوز برای اجرای ناظری در تبریز صادر نشده است.»
یادآوری این نکته ضروری است که افرادی مانند ناظری و بسیاری از هم ردیفانش، نباید برای دریافت مجوز، اسیر سازوکارهای گاه طاقت فرسای اداری شوند، چراکه کارنامه ی امثال ناظری، خود، مجوزی است برای اجرا. اما باید این را هم یادآور شد که خبر لغو کنسرت ها نباید به یک ژستِ اجتماعی- هنری بدل شود، پدیده یی که متأسفانه امروز بوی ناخوشایند آن دارد به مشام می رسد. به راستی برگزارکنندگان این کنسرت که خود می دانسته اند هنوز مجوزی برای اجرایشان، نه از دفتر موسیقی و نه از ارشاد تبریز، صادر نشده است، برای چه «لغو» کنسرتی که اجازه ی برگزاری اش هنوز داده نشده را در بوق و کرنا می کنند؟ چرا باید نعل وارونه بست و آنچه روی داده و نداده را گونه یی دیگر به مخاطب نشان داد، تا تصورها و ذهنیت ها را مطابق میل و سود خودمان شکل دهیم. ناظری در طول چند هفته ی گذشته هم در تهران و هم در شیراز بی هیچ سر و صدایی به روی صحنه رفته است، پس انصاف نیست که وقتی هنوز مجوزی برای کنسرتی صادر نشده (به هر دلیل و علتی؛ درست یا نادرست)، طوری خبرسازی شود که گویی اجرای کنسرت برای یک هنرمند قدغن شده است. باور کنیم این گونه رفتارها بیش از همه به خود موسیقی ضربه می زند.
اتفاق جالب تر از این، ماجرای «لغو» کنسرت صادقی، خواننده ی پاپ، در کرمان است. این کنسرت قرار بود ۲۱ شهریورماه در مجموعه ی گردشگری پدیده ی کویر کرمان برگزار شود که طبق اعلام مدیر برنامه ی صادقی و نیز مجموعه ی گردشگری پدیده ی کویر، این کنسرت به سبب به توافق نرسیدن برگزارکننده ی کنسرت با مدیریت مجموعه ی پدیده ی کویر، برگزار نمی شود؛ تا اینجای کار، اتفاقی طبیعی رخ داده است، اما آنچه شگفت انگیز است یادداشت کوتاه صادقی است که به مناسبت «لغو» کنسرتش در شبکه های مجازی و برخی رسانه ها منتشر شده: «متأسفانه به دلایل همیشه مجهول، کنسرت کرمان کنسل شد. خیلی مشتاق بودم برای دیدن تک تک یارانم اما حیف… شاید بعد از مرگ که لقب های متفاوت به آدم وصل می شه، رازهای سر به مهر هم فاش بشه. به هر روی از تمام جانانم عذرخواهی می کنم».
با این یادداشت حرفی برای گفتن نمی ماند! جز این پرسش که آیا به راستی می توان به توافق نرسیدن با صاحب محل برگزاری را دلایلی همیشه مجهول نامید که شاید تنها پس از مرگ هنرمند رازگشایی شود؟ 
این است آن بوی خطرناکی که از ژست افتخارآمیز پدیده یی به نام لغو کنسرت ها بلند شده؛ بوی عَفنی که از یکی شدن دوغ و دوشاب در ماجرای «لغو» یا «برگزار نشدن» کنسرت ها حکایت دارد. نتیجه ی خطرناک ترِ این کار، این است که گروهی از رسانه ها کار را به جایی رسانده اند که هر بار که کنسرتی، به هر دلیل یا علتی برگزار نمی شود، با گل درشت کردن عبارت «لغو سریالی / ادامه دار کنسرت ها»، کاری می کنند که کنسرت مرادی که مجوزهای ارشاد را دریافت کرده، در کنار کنسرتِ ناظری که هنوز مجوزهای ارشاد را دریافت نکرده و کنسرت صادقی که مجوز داشته و سبب برگزار نشدنش به توافق نرسیدن برگزارکنندگان با هم بوده است، هر سه در کنار هم، زیر سایه ی پر معنا و کنایه ی واژه ی «لغو»، یک جا به خورد فکر و ذهنیت و تصور مخاطب داده شود. 
نتیجه ی این به هم آمیختگی هدفدار یا سهوی، گم شدن پاسخی است که باید برای لغو اجراهایی همانند اجرای بی حاشیه ی علی اکبر مرادی یافت.

نظر شما