شناسهٔ خبر: 38029 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سازهای ابداعی شجریان، درست یا غلط؟

آقای شجریان خودش به‌تنهایی این سازها را نساخته و با کمک و همراهی و نظرات چند نفر دیگر از جمله آقای ژاله این کار را انجام داده است. خود آقای ژاله هم این را به من گفت و من هم مطمئنم که همه سازها را خودشان نساخته‌اند. شاید طرح اولیه یا ثانویه برای ایشان بوده و به کمک دیگران ساخته است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق؛ناصر برزی، تارساز گفت‌وگویی با این روزنامه در خصوص سازهای ابداعی شجریان انجام داد که در زیر می خوانید:

دور دوم کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در مهر ١٣٨٧ در جشن خانه موسیقی با دو ساز ابداعی شجریان به نام‌های «صراحی» و «بم‌ساز» برگزار شد. فروردین ٨٨ در نشست خبری رونمایی آلبوم «آه باران»، چند ساز دیگر از جمله ساغر، کرشمه، بم‌صراحی و... نیز رونمایی شد.
شجریان که پیش از این همواره با خوانندگی و آهنگ‌سازی شناخته می‌شد و حتی با وجود علاقه‌مندی‌اش، پا به دنیای شعر نگذاشته بود، این بار برای اصلاح سنت‌گرایی در جامعه سازندگان سازهای ایرانی پا به این عرصه گذاشت که البته از هجمه انتقادها و مخالفت‌ها بی‌نصیب نماند. او از هر فرصتی برای نمایش سازهایش به خبرنگاران و مردم استفاده می‌کرد و هرگاه از دلیل این کار پرسیده می‌شد، از کمبود محدوده صدایی بم در مجموعه سازهای ایرانی می‌گفت. مخالفان او، اگرچه در برابر این مشکل موسیقی ایرانی و ارکسترهای موجود، سکوت می‌کردند، همواره به همان سنت‌های گذشته پای‌بند بودند که تا زمانی که تار و کمانچه داریم، چه نیازی به ساغر و صراحی خواهد بود؟
اما شجریان هیچ‌گاه دست از این کار نکشید و با گذر زمان، به تعداد سازها و محدوده صدایی آنها افزود. هر چند اولویت او با طراحی و ساخت سازهایی در محدوده بم بود، اما با آلتو شروع کرد و به سوپرانو هم رسید. یکی از مشکلات برخی از سازهای ایرانی، وجود پوست در آنهاست که البته این مسئله در سازهای ابداعی شجریان، برطرف نشده است و می‌بینیم در بسیاری از سازهای آرشه‌ای و مضرابی شجریان، همچنان پوست وجود دارد.
خرداد ١٣٨٨ بود که نخستین نمایشگاه سازهای ابداعی از سوی کانون سازندگان سازخانه موسیقی در دو روز و با دو میزگرد تخصصی در خانه هنرمندان برگزار شد که مناقشات و سوءتفاهم‌های بسیاری را ایجاد کرد از جمله اینکه چرا اکثر سازها مربوط به شجریان است و چرا سازهای جوانان نیز مانند سازهای شجریان روی صحنه نواخته نشدند و... .
شجریان هم با این توضیح به آنها جواب داد که: ساز هر جوانی را روی صحنه نمایش نخواهیم داد، بلکه جوان‌ها باید سازهایشان را به متخصص‌ها نشان بدهند و بعد از اینکه تأیید شد، روی صحنه بیاورند.
اگرچه کمبود وقت و چند عامل دیگر در سمینار سازهای ابداعی ٨٨ باعث شد تا بسیاری از سازهای ابداع‌شده توسط جوانان با اجرای صحنه‌ای به دیگران معرفی نشود، ولی همچنان شائبه‌های زیادی درباره این سمینار وجود دارد که با وجود وعده‌های داده‌شده مبنی بر برگزاری آن در دوره‌های بعدی، به همان‌ اولین دوره، ختم شد.
ناصر برزی که متولد سال ١٣٥٢ در آذربایجان غربی است می‌گوید: در روز تولد آقای شجریان (یکم مهر) متولد شدم و از ١٥ سالگی تمبکی را با استفاده از کتاب استاد تهرانی ساختم و از همان کتاب هم نت‌ها را به صورت خودآموز، فرا گرفتم.
از اردیبهشت ١٣٧٤ به تهران می‌آید و تمبک را کنار می‌گذارد و آموختن تار و ساختن ساز را شروع می‌کند. بعد از دوره‌ای که با برادرش شریک بود، با نزدیکی فکری‌ای که به آقایان جزایری، فرهمند و میرجلالی و علاقه‌ای که به ساز استاد شهناز داشت، بیشتر سعی کرد دنبال آن جنس صدایی که مطلوبش بود، بگردد.
می‌گوید: اولا عرض کنم که با صدای آقای شجریان به موسیقی سنتی علاقه‌مند شدم و ایشان را خیلی دوست دارم؛ استاد بی‌نظیری هستند و واقعا به ایشان ارادت دارم. الان هم بیمار هستند و دوست ندارم این جبهه‌گیری علیه شجریان باشد که سرمایه این مملکت است. من بیشتر مشکلات را از چشم خانه موسیقی می‌بینم.
استاد شجریان هم ساز ساخت - اینجا را با لبخند می‌گوید - خب دیگر، ١٦تا هم ساز ساخت.... نمایشگاه سازهای ابداعی به مدد آقای نوربخش و ارادتی که ایشان به استاد شجریان دارد، برگزار شد. با اینکه تصوری می‌شد بخش پرسش و پاسخ در پایان نمایشگاه باشد، بیشتر از سازهای آقای شجریان تعریف شده بود که گزارش‌های آنها هم در سایت‌ها هست و درواقع نمایشگاه در زاویه‌ و جهت دیگری حرکت کرد. بالاخره دیدیم آقای ذوالفنون و سماواتی و حتی آقای فرهمند و علیزاده، همه درباره سازهای شجریان نقد کردند که به نظر من هم حق و درست و بجا بود. اصلا چه لزومی دارد که مثلا ما ١٦ ساز بسازیم که محدوده صدایی همه‌شان یکی باشد؟ مشکلی که ما در ساز داریم، پوست و سیم است که اینها از بین نرفته‌اند. یک‌سری سازها برای دیگران بود و استاد شجریان آنها را جمع کرد و در نمایشگاه گذاشت.
ناصر برزی حتی منشأ اختلاف‌های به وجودآمده بین خانه موسیقی و کانون سازندگان ساز را همین نمایشگاه می‌داند و می‌گوید: اینها باعث زاویه گرفتن خانه موسیقی با کانون سازسازان شد و جنگ و جدل کانون سازندگان ساز خانه موسیقی از اینجا شروع شد. بهانه‌ای هر چند مختصر‌گیر آوردند و در جلسه‌ای که روندش غیرقانونی بوده، اعضای کانون را از سمت‌شان عزل می‌کنند. سازهای آقای شجریان برای پرکردن کمبود صداهای بم در ارکستر ایرانی ساخته و پرداخته شده‌اند، در مقابل این هجمه‌ها از سوی منتقدان و مخالفان که اکثرا سازنده سازهای سنتی بودند، هیچ‌وقت به این سؤال پاسخ داده نشد که پرکردن این فضای خالی صدای بم بالاخره از چه طریقی باید اتفاق بیفتد؟
ساز ساختن مشکلی ندارد کار سختی هم نیست. اما مسئله، کیفیت صداست. الان شاید ٨٠ درصد تارها و سه‌تارهایی که ساخته می‌شوند واقعا مشکل ساختاری دارند و درست ساخته نشده‌اند، اگر بتوانیم مشکل اینها را حل کنیم، بهتر است تا اینکه سازهای ابداعی ساخته شوند.  مشکل سازهای بم را من نوعی نمی‌توانم حل کنم، خدا را شکر، من سازهای ابداعی نساختم، ولی دیگران که سازهای ابداعی می‌سازند هم نمی‌توانند این مشکل را حل کنند. این مسئله یک کارگروه می‌خواهد که سرمایه‌گذارش باید دولت باشد. ببینید من بعد از ٢٠ سال سازسازی، هنوز مشکل ارتزاق دارم، چطور می‌توانم زندگی‌ام را تعطیل کنم و برای حل مشکل ارکستر ملی ایران تلاش کنم؟ این شدنی نیست و سخت است. در این رابطه کارهای آقای شجریان ستودنی است. اما در این کارگروه باید مثلا یک رهبر ارکستر حضور داشته باشد که بداند چه رنگ صدایی می‌خواهد و چه کمبود صدایی‌ داریم و یک آهنگ‌ساز، نوازنده و سازنده ساز هم آنجا باشند تا با همفکری هم و از طریق اعتباری که از دولت داده می‌شود، دنبال این کار بروند.
از مسئله پوست در برخی سازهای ایرانی می‌پرسیم و می‌گوید: آقای شجریان هم به جای اینکه کاری کنند که پوست حذف شود، خیلی بیشتر و از پوست‌های مختلف استفاده کردند.
قبلا در جایی گفته بودید یک‌سری سازها برای دیگران بود و شجریان آنها را جمع کرد و در نمایشگاه گذاشت. منظورتان این است که سازهای شجریان، کپی سازهای استادان گذشته است؟
ببینید، آقای شجریان خودش به‌تنهایی این سازها را نساخته و با کمک و همراهی و نظرات چند نفر دیگر از جمله آقای ژاله این کار را انجام داده است. خود آقای ژاله هم این را به من گفت و من هم مطمئنم که همه سازها را خودشان نساخته‌اند. شاید طرح اولیه یا ثانویه برای ایشان بوده و به کمک دیگران ساخته است.
پیش از شجریان هم سازنده‌های مطرح و صاحب‌نام زیادی به اصلاح اشتباهات سازهای سنتی، از تار و کمانچه گرفته تا ابداع سازهای جدید پرداخته بودند، چرا درباره آنها این جنجال‌ها به وجود نیامد؟
بله، خیلی‌ها تلاش کردند. اما بالاخره اعتبار آقای شجریان زیاد است، شاید چون دیگران، بعد رسانه‌ای نداشتند و نمایشگاهی برای ارائه سازهایشان در این ابعاد وجود نداشت، جبهه‌گیری کمتری پیش آمد و این مثل هرکه بامش بیش، برفش بیشتر درباره ایشان صدق کند. البته آقای شجریان جایی گفته بود که اینها سازنده ساز نیستند و نجار هستند که بعدا آقای سریر هم این حرف را تکرار کرد که اینها کارشان صنعت است. به نظر من وقتی چنین نظراتی ابراز می‌شود جبهه‌گیری‌ها هم بیشتر می‌شود. سازنده‌های ساز هم انتظار داشتند آقای شجریان حرفش را پس بگیرد که شنیدم در محافل خصوصی این اتفاق افتاد، اما علنی نشد.
البته اگر به سازهای آقای شجریان هم جور دیگری نگاه شود، خیلی خوب است و تلاش‌شان ستودنی است و بحثی در این‌باره وجود ندارد. ضعف وجود دارد، ما هم قبول داریم، صداهای بم در موسیقی ما کم است و واقعا هم به آن نیاز داریم، ولی اینکه شما ١٦ ساز بسازی و برای هرکدامش هم جایگاهی تعریف کنی و سازهای سنتی را کنار بگذاری و آنها را بیاوری، باعث این جبهه‌گیری‌ها شد.
شما خودتان سازهای آقای شجریان را نواختید؟
من تک‌تک سازهای ایشان را چک و آنالیز نکردم، ولی در ارکستری که می‌دیدم یا صدای‌ سازی که می‌شنیدم، شاید این سازها وسعت صدایی یا رنگ‌های صدایی متفاوتی داشته باشند اما همه‌شان ایرادهای نوازندگی داشتند و فالش می‌شدند. حرف من این است که  استاد شجریان مثلا دو ساز را در نظر می‌گرفتند و روی‌شان کار می‌کردند. آقای علیزاده هم این را گفته بود که شورانگیز را این همه سال داریم می‌زنیم و هنوز ایراد دارد. نظر من هم دقیقا همین است. بالاخره یک ساز، یک فرهنگ را با خودش یدک می‌کشد. شما نمی‌توانید یک روزه ساز بسازید؛ مثلا تار که امروز یا دو ساله ساخته نشده، به مرور زمان ساخته شده است. یا ویلن که یک‌شبه به وجود نیامده، بالاخره مدام تغییرش دادند، آزمون و خطا کردند و در معرض دید عموم قرار دادند.

نظر شما