شناسهٔ خبر: 38293 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

پاسخ نویسنده «ملکه سپید» به انتقادات علیه شخصیت زن رمان خود

«فیلیپا گریگوری» نویسنده کتاب پرفروش «ملکه سپید» در پاسخ به منتقدان شخصیت زن رمان خود در مقاله‌ای منتشر شده در نشریه «دیلی تلگراف»، می‌گوید که به زنان قدرتمند از «بانو مکبث» شکسپیر گرفته تا زنان پرقدرت امروز چه در ادبیات و چه در دنیای واقعی با بدگمانی و سوءظن نگریسته می‌شود.

زنان قدرتمند کابوس تاریخ از ازل تا به امروزند/ پاسخ نویسنده «ملکه سپید» به انتقادات علیه شخصیت زن رمان خود

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ «گریگوری» در مقاله‌ای منتشر شده در نشریه «دیلی تلگراف» به موضوع زنان قدرتمند پرداخته و آورده است: «زنان قدرت‌طلب در طول تاریخ همیشه هم‌چون کابوسی تصویر شده‌اند و این داستانی طول و دراز در دنیا است.»
 
وی می‌افزاید: «در حکایات کتاب «تلموت» (تفسیری بر تورات که سال‌ها پس از حضرت موسی به نگارش درآمده است) آمده است که خداوند نخست زنی با نام «لیلیت» را برای حضرت آدم خلق می‌کند؛ اما او تمرد کرده و ادعای برابری با حضرت آدم را داشت؛ از همین روی ترد شده و به شیطان می‌پیوندد.

این افسانه و نیز نافرمانی حوا بعد از آن زمان این موضوع را مطرح کرده است که زن خوب انسانی است که تابع جنس مردانه باشد. بنابراین ناتوانی و ضعیف بودن با زنانگی آمیخته شده است؛ موضوعی که به آن «‌جنس ضعیف» می‌گویند و برای نخستین بار در قرن ۱۵ میلادی عنوان شد؛ از آن پس مفسران ادبی و حتی درام‌نویسان بزرگی چون «ویلیام شکسپیر» نتوانسته یا نخواسته‌اند زنی را که با قدرت یه آسودگی زندگی کنند به تصویر بکشند.
 
شکسپیر برای تصویر کردن عمل با قدرت «بانو مکبث» در نمایش‌نامه خود باید او را «بی‌جنسیت» نشان می‌داد؛ زنی که باید مرد می‌شد تا جایی که می‌گوید:
 
بیایید، شما ارواح
که تفکرات فانی تمایل دارید، من را بی‌جنسیت کنید
و پر کنید مرا از فرق سر تا نوک پا
از ترسناک‌ترین ستم‌ها
 
و البته «بانو مکبث» تنها زن «بی‌جنسیت» شده نیست. «مارگارت»، ملکه منطقه «آنژو»، منطقه‌ای در فرانسه قرون وسطی، که با شجاعت در دفاع از همسر و فرزندش در «جنگ رزها» می‌جنگد به صورتی بسیار بدتر از «بی‌جنسیتی» توصیف می‌شود:
 
او – گرگ فرانسه، اما بدتر از گرگ‌های فرانسه ...
زن‌‌ها نرم، آرام، مهربان و انعطاف‌پذیر هستند
اما او لجوج، ظالم، خشن و زمخت است
 
تنها قدرتی که زن‌ها می‌توانند در ادبیات و حتی در دنیای واقعی داشته باشند بدون آن‌که مورد هجمه قرار گیرند، مشاوری نیمه‌پنهان بودن و تاثیرگذار است؛ هر چند در چنین حالتی نیز به داشتن هنر سری شیطانی متهم می‌شود.»
 
«گرگوری» سپس به رمان خود می‌پردازد و می‌نویسد: «تمامی این‌ها شواهدی هستند بر دلیل اتهاماتی که به شخصیت داستان من وارد می‌کنند؛ یک همسر و مادر چون «الیزابت وودویل» در رمان من با نام «ملکه سپید» نیز به اغوای شاه با ابزارهای جادویی متهم شده است؛ او متهم است که با این کار به عنوان همسر دوم به عقد شاه درآمده و سپس او را نسبت به برادرش بدبین می‌کند.
 
«مارگارت بیوفورد»، شخصیت «ملکه سرخ» از دیگر رمان‌های من، یکی دیگر از قدرت‌های پشت تاج و تخت است که به طور نهانی و در خفا به شاه مشاوره می‌دهد. او نیز به همان دلایل بالا متهم به اغواگری است.»
 
این نویسنده در بخش دیگری از مقاله خود نوشته است: «همه این اتهامات از آنجا نشات می‌گیرد که جامعه انگلستان حتی پس از هزار سال از زمان «مکبث» هنوز نمی‌تواند یک زن قدرتمند را بپذیرد؛ تنها ۹ درصد نظامیان ما زن هستند و هیچ‌کدام آن‌ها ژنرال نشده‌اند.
زنان بالای ۲۱ سال تنها از سال ۱۹۲۸ اجازه رای دادن داشته‌اند اما حتی از آن زمان فقط ۲۹ درصد از وزرا زن بوده‌اند.
 
و به همین دلیل است که «هیلاری کلینتون» در انتخابات ریاست جمهوری امریکا از سوی مردم به «بانو مکبث» تشبیه شد؛ یعنی شخصیتی غیرزنانه. «مارگارت تاچر» نیز به جانشینی مردان متهم شد و حتی فمنیست‌ها نیز او را به خیانت به زنان متهم کردند.»

«گرگوری» در پایان می‌گوید: «و این داستان زنان است در طول تاریخ: اگر قدرت بگیرند به غیرزنانگی متهم می‌شوند و اگر گوشه‌نشینی را انتخاب کنند متهم به دسیسه‌گری خواهند شد.»

نظر شما