شناسهٔ خبر: 38618 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نامه‌های احمد شاملو به پسرش کتاب شد

کتاب «امید آفتابی من» (نامه‌های احمد شاملو به پسرش، سامان) به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شد.

 

نامه‌های احمد شاملو به پسرش کتاب شد

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «امید آفتابی من» که به تازگی در نشر چشمه منتشر شده‌است، دربردارنده ۵۰ نامه احمد شاملو به پسرش است. تاریخ نخستین نامه ۱۱ خرداد ۱۳۵۲ (یکم ژوئن ۱۹۷۳) و تاریخ آخرین نامه ۲۹ تیر ۱۳۷۷ (۲۰ ژوئیه ۱۹۹۸) است.

در یکی از نامه‌ها می‌خوانیم: «جز این آرزو ندارم که حالت خوب و فکرت راحت و اعصابت آرام باشد. در کارت توفیق حاصل کنی و پشتیبان روحی پدرت باشی که امیدش هستی و می‌دانی که درباره‌ات چه عقیده و چه قضاوتی دارد. در عین حال دلم می‌خواهد واقعاً دنیا را بشناسی و با چشم باز و عقل سلیم در مسایل نگاه کنی و در حالی که جسماً و روحاً جوانی خود را حفظ می‌کنی و از زندگی کوتاهی که آدمی‌زاد در این چهار صباح عمر خود دارد لذت می‌بری و هر ساعت زندگیت را غنیمتی بازیافته تلقی می‌کنی، از لحاظ فکر و معرفت هر ساعت پیرتر و جهاندیده‌تر بشوی. دلم می‌تپد و آرزو دارم که به این خواست من لبیک بگویی و بکوشی که این جور باشد.»
 
در مقدمه این کتاب که به قلم آیدا نوشته شده است می‌خوانیم: «در مرداد ماه سال ۱۳۷۹ بعد از سال‌ها برادران گرد هم آمدند، سیاوش، سیروس و سامان، در خانه‌یی که دیگر پدر در آن خانه نبود، تنها صدای پدر بود و دوستان و دوست‌داران شاملو در خیابان دهکده و حیاط خانه‌یی که صدای قدم‌هاشان هُرم گرما را به زمزمه‌ جویبار بهاری در سایه درخت بدل کرده بود.
 
سامان سال‌ها شاگرد ممتاز بود، دیپلمه که شد، سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت. نامه‌ها و کارت‌ها و عکس‌هایی را که می‌فرستاد، نگه می‌داشت.
 
سامان و ساقی را سال ۱۳۵۹/۱۹۸۰ دیده بودم در لندن؛ سامان را ۲۰ سال بعد در سال ۲۰۰۰ میلادی/۱۳۷۹ در غیاب همسرم و پدر او در دهکده... دیدار کوتاه بود، سامان رفت.
 
روزگار غریب و تلخ آغاز شد...
 
در تابستان ۱۳۸۸ بار دیگر سامان به ایران آمد، این بار برادرش سیاوش نبود، سیال در زمان روزهای خالی می‌گذشت.
 
چند روزی بود... با یادها. هم عکس‌ها و کارت‌هایی را که فرستاده بود، گذشته را مرور کردیم.
 
سامان قبل از رفتن بسته نامه‌های پدرش را به من سپرد. گفت هر طور خواستید... حدود یک سال پیش برایش نوشتم که نامه‌های تو و پدر را به ناشر سپرده‌ایم. عنوان مجموعه را پسندید، او را در جریان مراحل کار می‌گذاشتیم.
 
به نظر می‌رسد که یک یا دو نامه سامان در این مجموعه نیست. یک نامه هم از ساقی داشتیم مربوط به روزهایی که نزد سامان زندگی می‌کرد، به خاطر پیوسته بودن جریان، این نامه نیز در این مجموعه آمده است. برای بازنمایی رابطه احمد شاملو و فرزندش نامه هر دو، پدر و پسر به توالی زمان منتشر می‌شود.»
 
کتاب «امید آفتابی من» در شمارگان دو هزار نسخه به قیمت هشت هزار تومان در ۹۶ صفحه به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است.

نظر شما