شناسهٔ خبر: 38736 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در باب ولف، ایران شناس آلمانی

وی در یک خانواده ی اجتماعی و دموکراتیک بزرگ شده بود ، تجربه جنگ ، موزه های سیاست را برای او به جناح چپ تغییر داد. در پایان جنگ به شورای سربازان انقلابی پیوست.

 

 

فرهنگ امروز/ نگار شیخان

فیریتز ولف کتابی نوشته به اسم محمد، که دغدغه های یک نویسنده ی یهودی آلمانی را نسبت به یک بیگانه بیان می­دارد. ولف برای یافتن راه حل­هایی برای زندگی شخصی و فرهنگی و فرهنگی خود و شناخت خود از طریق شناختن "دیگری" به مطالعات شرق روی آورد. با این حال ولف به نتایج متفاوتی نه تنها در رابطه با خود ، بلکه در رابطه با شرق دست یافت.

ولف نوشتن کتاب محمد ، اولین درام خودش را در حالی شروع کرد که در فلانمر ، در سال 1917 می جنگید. این نمایشنامه داستان محمد و تلاش وی برای ایجاد دین اسلام را بیان می کند. برخلاف آنچه که تا آن زمان در ادبیات آلمانی و به تصویر کشیدن محمد به عنوان یک پیامبر شیطانی موسوم بود. ولف مانند گوته، محمد را برای یک پیامبر بودن و موسس یکی از بزرگترین مذاهب دنیا و کسی که به هر حال مردم پذیرایی پیام­هایش بودند، به تصویر کشیده است.

وی زندگی نامه­ ای حضرت محمد را بر مبنای منابع مدیقی مسلمانان نوشته است. از نظر ولف آن اتفاق­ها که وی فکر می­کرد به محیط اروپایی مرتبط هستند ، محیطی که وی خود را درآن می­یافت. در میان بهبوحه ­ی جنگ جهانی، ولف حضرت محمد را به عنوان فردی که بسیار به عدالت معتقد بوده، به تصویر کشیده است. ولف یک پیامبر شرقی (محمد) را ستایش می­کند. محمد دارای نقشی سمبلیک برای اروپاییان با نشان دادن وی به عنوان پشتیبان مردم و امپریالیسم است. با این کار ولف پاسخی را برای درک مفهوم "دیگری" ارائه می­دهد، در جایی که با آداب و رسوم مذاهبی به غیر از یهودی و مسیحی هم سازگاری نشان می­دهد.

همگام با تولستوی، یک ترجمه ی آلمانی قرآن یکی از کتاب­هایی بود که وی با خود به جنگ­ها می­برد. در پیروی از دیگران هنرمندان و متفکران زمان خود که قادر به مسافرت به شرق نبودند، اما با این حال فلسفه­ هند را خواند.

حماسه­ گیل گمش در قبل و حین جنگ جهانی اول نمایشنامه­ محمد (ص) را می­ توان به عنوان بخشی از شرق شناسی آسمانی به شمار آورد. برای درک بیگانه و به منظور ارائه پاسخی برای زندگی روزمره به شمار می­رفت. این تصویر سازی ولف، نسبتا به صورت آزادانه نسبت به تصویرسازی های کلیشه­ ای شرق بود که محققان دیگری آن را همواره ترویج می­دادند. وی هیچ وقت، عرب­ها را به عنوان افرادی بی­عقل نشان نداد، تمام نقش­ها در نمایش نامه­ وی افرادی باهوش و با انگیزه­ هایی معقول و قابل درک مانند آلمانی­ها هستند.

نگرش بی تعصب ولف نسبت به این نقش های بیگانه ، به نظر می رسد نشان دهنده ی احترامی عمیق به فرهنگ اسلامی است. این احترام ممکن است نشان دهنده ی چیز بسیار مهمتری باشد ، علاقه ی ولف نسبت به یادگیری دیگری ، با پایان جنگ ، وی انتقادهای بسیاری را از آسمانی ها و دیگر اروپاییان کرد. وی به عنوان دکتر از جنگ خمایت می کرد ولی از 1916 شروع به طرح پرسش هایی درباره اش کرد. این نقطه ی عطف در 1917 وقتی دوستش پول بندر در جنگ در کنارش کشته شد، به وضوح معنای زندگی را مورد انتقاد قرار می دهد.

وی در یک خانواده ی اجتماعی و دموکراتیک بزرگ شده بود ، تجربه جنگ ، موزه های سیاست را برای او به جناح چپ تغییر داد. در پایان جنگ به شورای سربازان انقلابی پیوست. وی در خانواده ای بود که وی را به مستودن دست آوردهای فرهنگ یهودی ترغیب می کرد و تاریخ پیشینیان یهودی اش را. با در نظر گرفتن علاقه ی وی به اسلام ممکن است این طور به نظر بیاید که اجداد وی یهودیان Scfartic بودند که اولین بار به هلند و سپس به آلمان مهاجرت کردند، به خاطر تفتیش عقاید مذهبی اسپانیا – زندگی به عنوان یک یهودی در یک سرزمین آزادی به وی آموخته بود که تعصبات بی فکر، تفکر از بیگانگان و هرنوع نژاد پرستی را رد کند.

او به یک دبستان یهودی می رفت و به خاطر علاقه به مسائل مذهبی می خواست ربی شود. با این حال علی رغم غرور به پیشینه اش به صورت قانونی ، دین یهودی را انکار کرد. در سال 1913.

این باعث شد باپدرش قهر کند و دایی مورد علاقه اش مورتیسنر ، در یک نامه ی سری به او نوشت تا متقاعد کند که ریشه های مذهبی اش را رد نکند.

در یکی از این ها یادآوری کرد که یهودی است 4000 ساله است. ولف به آن چه که وی آن را اخلاق و وجدان در متامی مذاهب دنیا می نامید، معتقد بود.

علی رغم سیر انتخابی که در پی گرفت هنوز هم رویای رفتن به فلسطین بعد جنگ و کار برای شهرک نشین های یهودی در سر می پروراند و و در این کار تناقض نمی دید، بسیاری از یهودی های آلمانی ، به صهیونیسم معتقد بودند در حالی که با خواندن قرآن ولف آنچه را که اساس جهانی همه ی مذاهب بود را بیان کرد. این مزیت همه ی انسان هاست که اگر ارتباطی با دنیای ابدی نداریم ، حداقل می توانیم چیزی ازآن کسب کنیم. این چیز یا فکر تبدیل به وجدان می شود و اساس هر مذهب را تشکیل می دهند.

این متن، ترجمه ی بخشی از کتاب German Identity in the Orientalist نوشته Doma K.Heizer Jewish است.

سایت انسان شناسی و فرهنگ

نظر شما