شناسهٔ خبر: 39077 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

انوشه: حافظ زمان حیاتش در هند به شهرت رسید

اصغر دادبه، استاد فلسفه و پژوهشگر ادبیات كلاسیك در نشست «حافظ پژوهی در ایران و شبه قاره» گفت که امروز عده‌ای می‌خواهند از حافظ یك مورخ ناظم بسازند و آن چهره را به جای چهره واقعی حافظ معرفی كنند اما این مسلک نمی‌تواند ما را به شناخت واقعی شاعر برساند. حسن انوشه نیز درباره شهرت حافظ در شبه قاره هند توضیحاتی ارائه کرد.

 

اصغر دادبه

 

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ اصغر دادبه، استاد فلسفه و پژوهشگر ادبیات كلاسیك در نشست «حافظ پژوهی در ایران و شبه قاره» كه عصر دوشنبه (۲۰ مهر)، با حضور حسن انوشه برگزار شد، عنوان كرد: كسانی كه می‌خواهند حافظ را یك مورخ ناظم معرفی كنند در شعرهای حافظ  دنبال تطبیق تاریخی می‌گردند و هر بیت را به تاریخ وصل می‌كنند اما این‌كه شاه شیخ ابواسحاق چه‌گونه كشته شده است فقط در دیوان حافظ مطرح نیست. در واقع ما در شعر باید به انگیزه شاعر توجه كنیم و دیگر مسایل را كنار بگذاریم چون در این صورت سطح آفرینش ادبی را فروكاسته‌ایم.

 
وی افزود: سیروس نیرو از جمله كسانی است كه نگاهی تطبیقی به دیوان حافظ داشته است و می‌توان چند تن دیگر را نیز مانند او اسم برد. البته شاید بتوان مباحث تاریخی را از دیوان شاعران استخراج كرد اما مگر شاعر مجنون است كه صرفاً برای تاریخ و وقایع آن شعر سروده باشد؟! نقدی كه امروز شعر را معنا می‌كند نقد بلاغی است، البته در گام‌های بعدی می‌توان نقد جامعه‌شناختی و حتی اساطیری هم داشت اما نباید این گونه نقدها را محور پژوهش ادبی قرار داد.
 
این استاد دانشگاه اضافه كرد: درست است كه شاعر برای سرودن شعر انگیزه می‌خواهد اما یك واقعه تاریخی تلنگری بیش نیست و شاعر در روند آفرینش ادبی حرف خودش را می‌زند و اثر حقیقی او قائم به ذات است و متعلق به هیچ تاریخی نیست. مرحوم دكتر غنی، جزو معدود افرادی بود كه با حسن نیت شعر حافظ را شرح می‌كرد و شعر او را نیز آنجا كه لازم بود به وقایع تاریخی مرتبط می‌كرد اما این ارتباط دهی برای او محور پژوهش نبود.
 
دادبه ادامه داد: نمی‌خواهم اسم ببرم اما امروز در بین پژوهشگران حافظ، نویسندگان زیادی را می‌شناسیم كه با نگاه تاریخی صرف به حافظ نگاه می‌كنند و غزل های او را مورد تحلیل قرار می‌‌دهند. اگر بخواهیم درباره حافظ بگوییم كه این بیت مربوط به آن حرف و گفته شاه شجاع است یا این غزل را برای فلان اتفاق نوشته است، در حق حافظ و ادبیات كلاسیكمان جفا كرده‌ایم. در واقع پژوهش ادبیات علم احتیاط است. علامه قزوینی درباره واضح‌ترین مسایل حكم قطعی نمی‌داد و می‌گفت ظاهراً چنین است. او در جایی می‌گوید كه حتی اگر بخواهم لفظ «بسم‌الله الرحمن الرحیم» را هم در جایی بنویسم به قرآن مراجعه می‌كنم و این نشانگر آن است كه احیاط شرط عقل است.
 
این استاد دانشگاه توضیح داد: طبعاً شماری از غزل‌های حافظ با انگیزه تاریخی نوشته یا در مسیر عاشق شدن و ادراك زیبایی خلق شده است اما اگر ما آن شعرها را با یافتن معشوق یا منسوب كردن بیت‌ها به زیبایی‌های روزمره و معمولی مقایسه كنیم ارزش‌های ادبی دیوان حافظ یا هر شاعر دیگری را فروكاسته‌ایم. خود حافظ هم در غزلی می‌گوید: «حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر/ به سر نکوفته باشد در سرایی را»
 
حافظ در شبه قاره
حسن انوشه، پژوهشگر ادبیات كلاسیك و حافظ‌پژوه نیز در این نشست گفت: از میان شعرای فارسی‌گوی هند، حافظ از امیرخسرو دهلوی تأثیر پذیرفته است. او وقتی چشم به جهان گشود كه امیر خسرو در گذشته بود. حافظ در هند زودتر از نقاط دیگر جهان شناخته شد و در شبه قاره از یك بیت تا كل دیوان او را شرح داده‌اند. در مقایسه با هند، جهان عرب دیرتر به سراغ حافظ رفت. ابراهیم امیرالشقاوی به شناخت حافظ همت گماشت. در میان شاعران عرب نیز سلطان محمد فاتح، سلطان سلیم، سلطان جم و سلطان قانون متأثر از حافظ بودند و سعی داشتند مانند او شعر بسرایند. حافظ در قید حیات بود كه در هند به شهرت رسید.
 
وی افزود: نخستین چاپ دیوان حافظ را در هند ابوطالب تبریزی ترجمه و منتشر كرد و بعدها در شهرهای متعدد هندوستان حتی تا اعماق دكن دیوان حافظ را به چاپ رساندند. دیوان حافظ در ایران حدود نیم‌قرن پس از هندوستان منتشر شد. چاپخانه گولاخ در قاهره نیز حافظ را انتشار داد كه مسبب آن مردی از یاران جمال‌الدین اسدآبادی بود. بعدها در هند، در اسلام‌آباد، بمبئی، دهلی، صورت، كراچی و نقاط دیگر حافظ به دست علاقه‌مندانش رسید. در واقع دیوان او را كارمندان كمپانی انگلیس در هند شرقی به انگلیسی برمی‌گرداندند. در آن زمان زبان فارسی، زبان دولتی شبه قاره بود و برای استخدام، كارمندان باید فارسی می‌دانستند.
 
انوشه توضیح داد: به همین دلایل گزیده‌های ادب فارسی در هند به زبان‌های گوناگون تدریس می‌شد. از میان شاعرانی هم كه از ایران به هند رفتند عرفی، شاپور تهرانی، صائب تبریزی، و طالب آملی تحت تأثیر حافظ شعر می‌سرودند. حتی بعضی‌ها که همان زمان با حافظ زاویه داشتند، سعی می‌كردند مانند او غزل بسرایند اما كار آن‌ها هم در باطن شبیه به حافظ بود و امروز جزو مقلدان او محسوب می‌شوند. قدیمی‌ترین نسخه دیوان حافظ كه در ایران موجود است نسخه ۸۲۹ هجری قمری است اما من نسخه ۷۹۲ را نیز در هندوستان دیده‌ام. این موضوع را با بهاءالدین خرمشاهی نیز در میان گذاشتم ولی نتوانستیم آن نسخه را به ایران بیاوریم. چون نسخه‌ای متعلق به فردی خاص و هزینه بیمه‌اش بالا بود. حافظ در هند به زبان‌های مختلف از اردو گرفته تا انگلیسی ترجمه شده است و مخاطبان خاص خودش را دارد. خانواده تاگور هم در هند بسیار متأثر از حافظ بودند. تاگور در سال ۱۳۱۳ نیز به تهران آمد و از آرامگاه حافظ دیدن كرد.
 
نشست «حافظ پژوهی در ایران و شبه قاره» عصر امروز در سرای اهل قلم برگزار شد.  

نظر شما