شناسهٔ خبر: 39146 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

مدخل‌های دانشنامه‌ استنفورد (۴۰-۳۷)

مدخل 36 تا 40 استنفورد برای کسی که می‌خواهد اولین‌بار با مسئله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود یا شناخت بهتری از آن حاصل کند، یکی از گزینه‌های مناسب این است که کار را با خواندن مدخل یا مدخل‌های مربوط به آن در دانشنامه فلسفه استنفورد آغاز کند.

نام کتاب: معنای زندگی

نویسنده: تادئوس مِتس

مترجم: ابوالفضل توکلی شاندیز

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۷۱ صفحه

قیمت: ۵۰۰۰ تومان

 

 

نام کتاب: اخلاق ارسطو

نویسنده: ریچارد کروت

مترجم: مریم خدادادی

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۱۱۹ صفحه

قیمت: ۷۰۰۰ تومان

 

 

نام کتاب: فیشته

نویسنده: دنیل بریزیل

مترجم: سید مسعود حسینی

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۹۵ صفحه

قیمت: ۶۰۰۰ تومان

 

 

نام کتاب: کیفیات ذهنی و برهان معرفت

نویسندگان: مایکل تای و مارتینه نیدا-روملین

مترجم: یاسر پوراسماعیل

انتشارات: ققنوس

سال چاپ: ۱۳۹۴

تعداد صفحات: ۱۵۶ صفحه

قیمت: ۹۰۰۰ تومان

 

 

 

 

« معنای زندگی» نام سی‌و‌هفتمین مدخل از مدخل‌های دانشنامه فلسفه استنفورداست. بسیاری از چهره‌های برجسته تاریخ فلسفه به این پرسش که چه چیزی، به فرض وجود، موجب معنادار شدن زندگی می‌شود پاسخی داده‌اند. وقتی بحث در مورد معنای زندگی به میان می‌آید، افراد اغلب یکی از این دو سوال را مطرع می‌کنند: «خب، معنای زندگی چیست؟» یا «منظورت از این حرف چیست؟» بحث این مدخل با آثاری شروع می‌شود که به پرسش دوم می‌پردازند، پرسشی انتزاعی در مورد اینکه معنای سخن گفتن از معنای زندگی چیست، تازه‌ترین بحث‌های مربوط به معنا در زندگی می‌کوشند تمام شرایط گوناگون معنابخش به زندگی را ذیل اصل واحدی گرد آورند. این بررسی عمدتا بر بیان و ارزیابی این نظریه‌ها تمرکز دارد که می‌گویند چه چیزی زندگی را معنادار می‌کند. در پایان دیدگاه‌های هیچ‌انگارانه مورد بررسی قرار می‌گیرند که بنا بر آنها، شروط لازم (تحقق) معنا در زندگی برای هیچ‌یک از ما حاصل نمی‌شود؛ به عبارت دیگر، زندگی ما یکسر بی‌معناست.

 

 

«اخلاق ارسطو» نام مدخل سی‌و‌هشتم از دانشنامه فلسفه استنفورداست. ارسطو نظریه اخلاق را حوزه‌ای جدا از علوم نظری قلمداد می‌کند. روش آن باید با موضوعش-عمل خیر- مطابق باش و باید این واقعیت را در نظر بگیرد که بسیاری از تعمیم‌ها در این حوزه صرفا در بیشتر موارد اعتبار دارند. ارسطو به پیروی از سقراط و افلاطون، فضایل را برای زندگی خوب محوری می‌داند. او، مانند افلاطون، فضایل اخلاقی (عدالت، شجاعت، اعتدال و غیره) را مهارت‌های عقلانی، عاطفی و اجتماعی پیچیده‌ای می‌انگارد. اما این ایده‌ی افلاطون را رد می‌کند که آموزش دیدن در علوم و متافیزیک پیش‌شرط ضروری‌ای برای دست یافتن به فهم کاملی از خیر ماست. حکمت عملی، آن‌گونه که ارسطو تصورش می‌کند، ممکن نیست صرفا با یادگیری قواعد عام به دست آید. باید همچنین، از طریق تمرین، آن مهارت‌های تاملی، عاطفی و اجتماعی را به دست آوریم که ما را قادر می‌سازند فهم عام خویش از بهروزی را به شیوه‌هایی که برای هر موقعیتی مناسب هستند به عمل درآوریم.

 

 

« فیشته» نام مدخل سی‌و‌نهم از دانشنامه فلسفه استنفورداست. یوهان گوتلیب فیشته (۱۷۶۲-۱۸۱۴) طی دهه‌ی پایانی قرن هجدهم، ملهم از خوانش آثار کانت، صورتی اساسا اصلاح‌شده و به‌دقت منظومه‌وار از ایدئالیسم استعلایی پرورانید که آن را «آموزه‌ی دانش» می‌نامید. چه‌بسا خاص‌ترین و نیز مناقشه‌انگیزترین ویژگی آموزه‌ی دانش (دست‌کم ذیل صورت متقدم آن که بیش از همه تاثیرگذار بوده است) تلاش فیشته برای نشاندن سرتاسر نظام خویش بر بنیاد مفهوم ناب سوبژکتیویته یا، به تعبیر خود وی، «من محض» باشد. فیشته طی دوره‌ای که در دانشگاه ینا فعالیت می‌کرد، نظام استعلایی پرورده‌ای بر این بنیاد برپا کرد که فلسفه دانش، فلسفه اخلاق، فلسفه قانون یا «حق» و فلسفه دین را دربرمی‌گرفت.

 

 

« کیفیات ذهنی و برهان معرفت» عنوان چهلمین مدخل از دانشنامه فلسفه استنفورداست. فیلسوفان اغلب اصطلاح «qualia » را (که مفرد آن «quale » است) برای اشاره به جنبه‌هایی پدیداری از حیات ذهنی ما که به نحو درون‌نگرانه در دسترس است به کار می‌برند. به این معنای موسع اصطلاح، انکار وجود کیفیات ذهنی دشوار است. اختلاف معمولا بر سر این موضوعات است که کدام حالات ذهنی، کیفیت ذهنی دارند، آیا کیفیات ذهنی کیفیات درونی دارندگان خود هستند، و کیفیات ذهنی چه ارتباطی با جهان فیزیکی – چه درون سر و چه بیرون آن- دارند. بحث پرحرارتی در فلسفه درباره‌ی جایگاه کیفیات ذهنی مطرح است. کیفیات ذهنی در قلب مسئله‌ی ذهن و بدن قرار دارند.

این مدخل به ده بخش تقسیم می‌شود. بخش نخست کاربردهای گوناگون اصطلاح «کیفیات ذهنی» را تفکیک می‌کند. بخش دوم به این مسئله می‌پردازد که کدام حالات ذهنی، کیفیت ذهنی دارند. بخش سوم برخی از استدلال‌های اصلی در دفاع از این دیدگاه را که کیفیات ذهنی تحول‌ناپذیر و غیرفیزیکی‌اند مطرح می‌کند. سایر بخش‌ها بر کارکرد‌گرایی و کیفیات ذهنی، شکاف تبیینی، کیفیات ذهنی و درون‌نگری، نظریه‌های بازنمودی درباره‌ی کیفیات ذهنی، کیفیات ذهنی به عنوان ویژگی‌های ذاتی و غیربازنمودی، نظریه‌های ربطی درباره‌ی کیفیات ذهنی و در نهایت بر بحث کیفیات ذهنی و ذهن‌های ساده متمرکز خواهند بود.

 

نظر شما