شناسهٔ خبر: 39204 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

یادداشت / مناسبتی بسازیم، اما مناسبتی نبینیم!

سیدرضا اورنگ: مناسبت‌سازی عنوانی است که از تلویزیون به دیگر عرصه‌های هنر راه یافته است. چرا مناسبت‌سازی؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ هر ملتی دارای مناسبت‌های مذهبی و ملی است، مناسبت‌هایی مورد احترام که ارزش والایی دارند. برای همین همواره در زمان‌های مقرر آنها را گرامی می‌دارند.

این مناسبت‌ها تأثیر ویژه‌ای بر هنر و هنرمند نیز داشته و دارد. آثار بسیاری به جهان هنر عرضه شده که با موضوع این مناسبت‌ها آفریده شده‌اند. این نوع آثار در تمام گونه‌های هنری دیده می‌شوند، زیرا ریشه در باورها و اعتقادات مردم دارند.

در کشور فرهنگ خیز و کهن ایران زمین نیز از گذشته‌های دور، مناسبت‌های مختلف مذهبی و ملی وجود داشته و دارد. در هر کشور با فرهنگی مانند ایران، مناسبت‌های مذهبی و ملی همواره مورد تکریم بوده و خواهد بود. این مناسبت‌ها ریشه در اعتقادات دارد، اعتقاداتی قلبی که مردم تا پای جان، پای آن ایستاده و خواهند ایستاد. این باورها و مناسبت‌ها تأثیر شگرفی نیز بر هنر داشته و خواهد داشت. در گذشته‌هایی دور و نه چندان دور، این مناسبت‌ها دستمایه شاعران، نقاشان، خطاطان و هنرمندان عرصه نمایش قرار گرفته و آثار بدیع و بی‌بدیلی توسط آنان خلق شده است. دیوان شاعران ایرانی پر است از این باورهای مردمی و مناسبت‌هایی که در جامعه رواج دارد.

با پیشرفت روز افزون دنیا، رادیو، سینما و تلویزیون نیز وارد عرصه شده و با هنرهای دیگر به رقابت پرداختند. در پدیده‌های جدید نیز تجلی مناسبت‌ها و باورهای مذهبی و ملی به وضوح دیده می‌شود. هر هنر، یا صنعتی که از باورهای مردم فاصله بگیرد، راه به جایی نبرده و نخواهد برد. این اصل را هنرمندان واقعی می‌دانند و به آن پایبند هستند. کارهای مناسبتی، نباید محدود به زمانی خاص شوند، اگر چنین شود خاصیت خود را از دست خواهند داد که در موارد بی‌شماری چنین شده است.

بی‌شک، مهم‌ترین مناسبتی که در ایران وجود دارد و مردم از دل و جان به آن اعتقاد دارند و همواره در آن شرکت می‌کنند، ایام محرم است که در آن شهادت حضرت امام حسین (ع)، خاندان مکرمش و یاران با وفایش رقم خورده است. این واقعه آن قدر عظیم و تاثیرگذار است که پس از گذشت قرن‌ها، مردم هنوز یادش را گرامی می‌دارند.

ماه محرم، به ویژه روز عاشورا، در کشور ما به یک فرهنگ تبدیل شده است، فرهنگی پویا و نامیرا که اکثر قریب به اتفاق مردم به آن پایبند هستند. این فرهنگ اصیل، تاثیر انکارناپذیری بر ادبیات و هنر ایران زمین داشته، دارد و مطمئنا خواهد داشت. کمتر مناسبتی مانند ایام ماه محرم دیده می‌شود که آحاد مردم، با هر اعتقادی در آن شرکت کنند. این ماه و روز عاشورا برای مردم معتقد ایران زمین، بسیار مورد احترام و عزیز است، آن قدر عزیز که عزاداری و گریه بر شهادت امام حسین (ع)، خاندان و یارانش را کلید رستگاری می‌دانند و به آن باور دارند.

شاعران را باید نخستین هنرمندانی دانست که به این واقعه عظیم پرداخته و با مرثیه سرایی‌های خود مردم را به شور وا داشته تا با حال خاصی این ایام حزن برانگیز و آموزنده را گرامی بدارند. دیوان شاعران ایرانی سرشار از شعرهای عاشورایی است، شعرهایی که از دل این شاعران بیرون آمده و کاغذ سفید را زینت بخشیده‌اند. هنرمندان عرصه‌های دیگر نیز، مانند نقاشی و هنر نمایش نیز از قافله عقب نمانده و آثار بدیع و جمیلی را با موضوع ماه محرم و روز عاشورا آفریده‌اند. یکی از این آثار ماندگار تابلوی غیرقابل تکرار "ظهر عاشورا" استاد محمود فرشچیان است که چکیده واقعه ظهر عاشورا را به تصویر کشیده است. این تابلو، هرکس و با هر عقیده‌ای را به خود جلب کرده و تأثیر شگرف روی او می‌گذارد.

هنر نمایش هم با ساخت و اجرای تعزیه‌های جذاب و تاثیرگذار، سهم بزرگی در فرهنگ عاشورایی دارد. موسیقی نیز از دیرباز با نغمه‌های حزن انگیز و عاشورایی پایه ثابت مراسم مذهبی بوده و هست. مرثیه‌خوانان با استفاده از هنر موسیقی است که مردم را به شور می‌اندازند.

متاسفانه برخی از مسوولان از تاثیر شگرف موسیقی غافلند و بعضی از اهالی موسیقی نیز با فرهنگ عاشورا و باورهای دینی مردم بیگانه! این دو آسیب زننده است.

سینما، با وجود تاثیرگذاری‌اش بر جامعه از قافله هنرهای دیگر بسیار عقب افتاده و فاصله‌اش هر روز بیشتر نیز می‌شود. تعداد آثار عاشورایی و دینی در سینمای ایران بسیار اندک و انگشت شمار هستند، آثاری که بسیاری‌شان فاقد ارزش هنری هستند.

رادیو و تلویزیون، مرکزی است که در مناسبت‌ها برنامه‌ها و فیلم‌های مختلف روی آنتن می‌فرستد، اکثر این آثار بیشتر برای پر کردن آنتن در این گونه ایام است، نه فرهنگ‌سازی و تاثیرگذاری. پر کردن آنتن به هر قیمتی آسیب جدی به ساختار برنامه‌های مناسبتی و دینی زده و می‌زند. تلویزیون باید در طول سال چنین برنامه‌ها و فیلم‌هایی بسازد و روی آنتن بفرستد و نباید خود را محدود به مناسبت‌ها کند.

مناسبت‌سازی عنوانی است که از تلویزیون به دیگر عرصه‌ها راه یافته است. چرا مناسبت‌سازی؟ مگر در دیگر کشورها که برنامه‌های مناسبتی برای ایام مذهبی خود می‌سازند، نام مناسبتی بر آن می‌نهند؟ در عالم ادبیات به آن شعر دینی و عاشورایی می‌گویند، در عرصه‌های دیگر کار مناسبتی، این چه معنایی دارد؟ اگر دست اندرکاران تلویزیون، سینما، تئاتر، موسیقی و غیره باورهای دینی را قبول دارند، باید همواره درباره آن هنر آفرینی کنند و نام آن را هنر دینی و عاشورایی بگذارند، نه مناسبتی. این باورها، همواره ساری و جاری است، به خصوص در قلب مردم، هنرمندان نیز باید با آنان همسویی کنند.

مناسبتی ساختن کاری است درست، اما مناسبتی دیدن، امری است نادرست. هنرمند باید فقط به چشم هنر به این باورها نگاه کند.

اینکه فقط در ایام خاصی اثری تولید و عرضه شود، آن هم با تعجیل بسیار، به ویژه از طرف تلویزیون نامش کار مناسبتی نیست، بلکه رفع تکلیف است، رفع تکلیف نیز آفت هنر است. اگر مانند مردم، باورهای دینی و ملی را با جان و دل قبول دارید، پس با جان و دل در این عرصه هنرنمایی کنید، نه از سر تکلیف. هنر در آزادی زیباست و خلق آثار دینی در آزادی زیباتر.
 

نظر شما