شناسهٔ خبر: 40073 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ممدوح: روایتی از فرهنگ عامه مردم تهران را در «طهران قدیم» بخوانید

ناصر ممدوح، صداپیشه و مدیر دوبلاژ، کتاب «طهران قدیم» نوشته جعفر شهری را برای مطالعه پیشنهاد داد و گفت: این کتاب پنج جلدی ضمن ارائه عادات و رسوم تهرانی‌های قدیم، برخی اتفاقات تاریخی در شهر تهران را از دیدگاه فرهنگ عامه بررسی می‌کند که در مجموع، اثری جذاب را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

 به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ ناصر ممدو درباره کتاب پیشنهادی خود برای مطالعه مخاطبان عنوان کرد: کتاب پنج جلدی «طهران قدیم» تاریخ و چگونگی شکل‌گیری شهر تهران و همچنین ورود مدرنیته به تهران را ارائه می‌دهد که در این میان اتفاقات کمیکی را که در تضاد میان سنت و مدرنیته به وقوع پیوسته نیز ارائه داده است؛ اتفاقاتی مانند ترس مردم از ورود ماشین دودی به تهران.

این صداپیشه و مدیر دوبلاژ افزود: این کتاب ضمن ارائه عادات و رسوم تهرانی‌های قدیم، برخی اتفاقات تاریخی در شهر تهران را از دیدگاه فرهنگ عامه بررسی کرده است که شکل‌گیری برخی محله‌های معروف تهران مانند لاله‌زار و ارباب جمشید از آن جمله هستند.

ممدوح همچنین درباره جلد پنجم این مجموعه نیز گفت: آخرین جلد از این مجموعه نیز به دستور پخت غذاهای سنتی تهرانی مانند آبگوشت بزباش و اشکنه اختصاص دارد که در مجموع، اثری جذاب و مخاطب پسند را پیش روی ما قرار می‌دهد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: «از دروازه‌های سیزده‌گانه تهران قدیم و عصر ناصرالدین‌شاهی هست تا خیابان‌ها و کسبهٔ معروف آن زمان و اخلاق و رفتار تهرانی‌ها و نقل زندگی قمر و عبدالله آشی و شیخ حسن دیوانه و کله پزی‌ها و آجیل فروشی‌ها و نقل بعضی ناهنجاری‌های رفتاری مردم آن زمان که بعضی‌هاش تا این زمان هم ادامه دارد و...

خیابان‌های ابتدایی تهران اینها بوده ند: خیابان چراغ گاز یا چراغ برق که الان اسمش خیابان امیرکبیر است که کارخانه چراغ گاز و بعدها کارخانه برق آنجا ساخته شده. خیابان لاله‌زار هم که معرف حضور هست، خیابان باغ‌شاه یا خیابان سپه که خیابان امام فعلی است، خیابان ناصریه، خیابان امیریه -عین الدوله که خیابان امیریه محلی بوده برای خر سواری و یابو سواری و کارهای دیگر از نوع چیز یعنی جیز که خب گفتن ندارد و...

خیابان علاءالدوله که خیابان فردوسی فعلی است، خیابان دروازه شمیران و... خیابان امیریه خیابان پر آب و درختی بوده که اشراف نشین محسوب می‌شده و محل خربازی و یابو سواری و نمایش آخرین مدل خرهای موجود در مملکت بوده و مایه دارها بهترین الاغ‌های بندری و خوبترین کره‌های ورامینی و زیباترین خرهای دولابی را همراه با کلیهٔ جهازات بیرون می‌آوردند و آنجا نمایش می‌دادند و پزش را می‌دادند.

همان شهرک به بالا، جردن به پایین حالا. جالب اینکه خرسواری در این خیابان یک معنی می‌داده و یابوسواری یک معنی دیگر... علاوه برآن داشتن چپق در دست یا سیگار در دست هم معانی متفاوت می‌داده. چپق به دستان طبعی شیرخشتی داشته ند و خرسوار بوده ند؛ سیگار به دستان به اناث کشش داشته ند که خب یابوهه را هم سوار می‌شدند. انگار تا همین اواخر لفظ سیگارکشی متداول خانه دارها و خانم‌های بدنام بوده.»

نظر شما