شناسهٔ خبر: 40229 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دانشگاه تمدن‌ساز

وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و تبعات آن در محیط دانشگاه اگرچه در ظاهر خود، حرکت علمی را کند کرد؛ اما نویدبخش رویش‌های متعددی در بافت علمی، اجتماعی و فناوری کشور بود که امروزه پشتوانه حرکت پرشتاب علمی کشور است.

فرهنگ امروز/ محمد ذاکری؛

 

تمدن یعنی سبک زندگی مجموعه‌ای از انسان‌ها که در یک دوره تاریخی در یک منطقه جغرافیایی زندگی می‌کردند و دارای اهداف مشترکی بودند و دستاوردهای خاصی داشتند. در این تعریف سبک زندگی، رکن اساسی تمدن است؛ همچنین تاکید می‌شود بر دوره تاریخی و منطقه جغرافیایی که دوره تاریخی می‌تواند کوتاه یا بلند و منطقه جغرافیایی می‌تواند کوچک یا بسیار وسیع باشد، عنصر دیگر تعریف دستاوردها هستند که بدون آن تمدن معنای خود را از دست می‌دهد. همچنین یک جامعه بی‌هدف در تعریف تمدن نمی‌گنجد.  اگرچه در شکل‌گیری و بنیان‌گذاری تمدن‌های بشری، نقش عوامل جغرافیایی پررنگ‌تر بوده است اما دوام و قوام یک تمدن بیش از هرچیز به فعالیت اندیشه‌ورزان و تحرکات مراکز علمی و فکری آن وابسته بوده است. امروز اولین تصویری که از تمدن‌های برجسته قدیمی همچون تمدن یونان باستان و تمدن اسلامی و... در ذهن همه متبادر می‌شود نام فلاسفه و دانشمندان برجسته، آثار گرانسنگ و ماندگار علمی و فناوری‌ها و مصنوعات ساخته ذهن مبتکران خلاق و دستان توانمند صنعتگران آن دوران است که برخی از آنها برای بهبود وضع زندگی و کار مردم آن سامان ایجاد شده و برخی دیگر همچون آثار هنری و معماری، نشانگر ذوق و جهان‌بینی فرهیختگان آن دیار است.  کشور ما اگرچه در برخی ادوار پیش و پس از اسلام در بطن حرکت شتابان یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین تمدن‌های زمانه خود بوده است، اما شوربختانه بروز یک دوره خاموشی و وقفه طولانی‌مدت در دوره معاصر آن‌هم در زمانی که غرب با وقوع رنسانس و عصر روشنگری و بعد از انقلاب صنعتی با شتاب بی‌وقفه‌ای در مسیر پیشرفت علم و فناوری به پیش می‌تاخت بر شکاف علمی و مدنی ما و غرب افزود و شد آنچه نباید می‌شد. تلاش برخی مصلحین نوساز هم نتوانست از این فاصله بکاهد و درنهایت نیز به قیمت جان و مال و آبرویشان تمام شد. استبداد و استعمار دو بال پرواز این پرنده شوم تاریخ معاصر بودند که دانش و فناوری را هر روز بیش از پیش در مسیر قهقرایی پیش می‌برد.

وقوع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و تبعات آن در محیط دانشگاه اگرچه در ظاهر خود، حرکت علمی را کند کرد؛ اما نویدبخش رویش‌های متعددی در بافت علمی، اجتماعی و فناوری کشور بود که امروزه پشتوانه حرکت پرشتاب علمی کشور است. دانشگاه‌های ما با این سابقه پرفراز و نشیب و بهره‌گیری از سرمایه‌های تمدنی و معنوی ادوار فوق‌الذکر و تجربه‌اندوزی از شکست‌ها و رخوت‌ها امروز در مسیر تمدن‌سازی نوینی قرار گرفته است و این همان رسالتی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با روسای دانشگاه‌ها بر آن تاکید کرده‌اند. به پشتوانه تجارب ناشی از فراز و فرودهای تاریخی تمدن ایران و دیگر تمدن‌های جهانی، موارد زیر را می‌توان در زمره بنیان‌های اصلی این تمدن‌سازی علمی عنوان کرد. اهمیت رویکرد فلسفی: هستی‌شناسی(epistemology) و معرفت‌شناسی(Ontology) که بنیان‌های اصلی جهان‌بینی و تولید علم را بنا می‌نهند سر در آبشخور فلسفه دارند. در تمدن ما و دیگران هرگاه علوم عقلی و فلسفی در کانون توجه و اهمیت قرار داشته‌اند، جهش علمی و فناوری مشاهده شده و هرگاه به بهانه‌های مختلف این حوزه علمی به محاق رفته است به تدریج راه بر دیگر علوم نیز بسته شده است.

به تعبیری فلسفه علم‌العلوم است و مایه حیات و بقای علوم دیگر که مع‌الاسف در نظام آموزشی ما جایگاه مطلوبی ندارد.  اخلاق و معنویت: عنصر اصلی جهت‌دهنده به رفتار و سبک زندگی جوامع انسانی است که باید مبتنی‌بر کهن‌باورهای پذیرفته شده مذهبی و قومی مردم یک دیار باشد. مشکل اصلی نظام آموزشی و حرفه‌ای ما، وارد کردن مدل‌ها و چارچوب‌های آماده دیگران در قالب بسته‌های اخلاق و معنویات است. حال آنکه آب در کوزه و ما گرد جهان می‌گردیم... تبیین اصول و الگوهای اخلاقی و معنوی مخصوصا در حوزه‌های علم و فناوری و حرفه‌ای و نهادینه‌سازی آنها در رفتار مردم به ویژه جامعه دانشگاهی بسیار ضروری است.

ابتنا بر نیازهای داخلی: فعالیت‌های علمی و پژوهشی نظری و کاربردی زمانی ارزشمند است که معطوف به نیازهای حال و آینده مردم و سرزمین‌مان باشد. اگرچه می‌توان بخشی از ظرفیت عظیم علمی کشور را معطوف ارائه خدمات دانشی به دیگر کشورها نیز کرد، اما ارائه این خدمات باید آگاهانه و با هدف تامین منافع ملی و بسط اقتدار منطقه‌ای و جهانی کشور باشد، نه آنکه بی‌مزد و چشم‌بسته و بی‌هدف انرژی و توان دانشجویان، استادان و پژوهشگران کشور صرف تامین نیازهای دانشی کشورهای پیشرفته شود.

البته در این مورد سهم دستگاه‌های دولتی و برون‌دانشگاهی در شناسایی و تبیین دقیق این نیازها، اعتماد به جامعه دانشگاهی و تحکیم پیوند دانشگاه و صنعت قابل توجه است.  ظرفیت‌شناسی: آشنایی با ظرفیت‌های موجود انسانی، تاریخی، فرهنگی، قومی، جغرافیایی و طبیعی، معدن و ذخایر انرژی و عوامل مزیت‌ساز کشور در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی عنصر دیگری است که باید در همه رشته‌ها و دانشگاه‌ها مورد توجه قرار گیرد و امکان تکیه و بهره‌مندی از این ظرفیت‌ها را در تولید علم و فناوری و محصولات و خدمات فراهم کند. موارد فوق اهم زمینه‌سازهای کارکرد تمدن‌سازی دانشگاه در برهه کنونی هستند و البته محدود به اینها نیست. ضمن اینکه عوامل فوق در سیاست‌های کلی حوزه‌های مختلف مخصوصا علم و فناوری و اقتصاد مقاومتی مورد تاکید قرار گرفته و عملیاتی‌سازی آنها در عرصه آموزش عالی نیازمند تبیین‌های علمی مفصل‌تری است که امید است در عرصه‌های مقتضی مورد توجه قرار گیرد.

منبع: روزنامه فرهیختگان

نظر شما