شناسهٔ خبر: 40945 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

بی‌توجهی بازار نشر بریتانیا به نویسندگان رنگین‌پوست و اقلیت‌های مذهبی

حضور نداشتن نویسندگان سیاه‌پوست، آسیایی، و اقلیت‌های مذهبی در سالانه «شب جهانی کتاب» امسال طوفانی عظیم در شبکه‌های اجتماعی به وجود آورد. روزنامه گاردین با نویسندگان و شخصیت‌های مهم این عرصه مصاحبه و نظر آنان را درباره چگونگی تشویق صنعت نشر بریتانیا به پذیرش گروه اقلیت پرسیده است.

 

بی‌توجهی بازار نشر بریتانیا به نویسندگان رنگین‌پوست و اقلیت‌های مذهبی

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  «نیکش کوشلا»، نویسنده می‌گوید: «امیدوارم این آخرین نوشته من در باب تبعیض در صنعت نشر باشد. از جنگیدن برای حق رنگین‌پوستان خسته شده‌ام. از اینکه همیشه در تلاش هستم تا سیاه‌پوستان، آسیایی‌ها، و اقلیت‌های مذهبی به جایگاه مدیریت در این صنعت برسند خسته شده‌ام. از نوشتن داستان تبعیض نژادی، از فراخواندن دیگران به بی‌توجهی به تفاوت رنگ آدم‌ها خسته هستم. به همین دلیل پس از اعلام فهرست جایزه «شب جهانی کتاب» و حضور نداشتن هیچ یک از نویسندگان سیاه‌پوستان، آسیایی‌ها، و اقلیت‌های مذهبی، در پایان نوامبر انزجار خود از این موضوع اعلام کردم. شاید انتقاد از یک موسسه خیریه که برای تشویق عموم مرم، کتاب رایگان در اختیارشان می‌گذارد بسیار مسخره باشد اما سبب شد مسئولان «جایزه جهانی شب» نیز انزجار خود را از این حرکت ناشران اعلام کنند.


بسیار اهمیت دارد که همه ما در قبال این موضوع احساس مسئولیت کنیم. صحبت از موضوعات این چنینی بسیار سخت است. بسیاری از نویسندگان نگران این هستند که پس از اعتراض ناشران کتابشان را چاپ نکنند. حضور نویسندگان رنگین‌پوست در فهرست کوتاه جایزه «من بوکر» نشان از ارزش این آثار دارد. جالب است بدانید با وجود برگزاری فستیوال هفتگی در بریتانیا تعداد بسیار کمی از نویسندگان رنگین‌پوست به این برنامه‌ها راه می‌یابند.

به یاد دارم روزی در حال صحبت با «موسی اوکوانژا» بودم و به شوخی به او گفتم دوست دارم مجموعه آثار نویسندگان رنگین‌پوست را جمع‌آوری کنم. وی شوخی مرا جدی گرفت و گفت: «چینوآ آچه‌به» شاعر نیجریه‌ای‌تبار انگلیسی می‌گوید: «اگر داستان دیگران را دوست نداری خودت داستانی بنویس.» اینجا بود که به ذهنم رسید برنامه‌ام را عملی کنم. در اینترنت از مردم تقاضای کمک کردیم. روز اول برنامه یک سوم بودجه موردنیاز به دستمان رسید. روز دوم خبری شنیدیم مبنی بر اینکه «جی. کی. رولینگ»، نویسنده داستان‌های «هری پاتر» حاضر شد یک سوم دیگر از بودجه موردنیاز را پرداخت کند. حتی اگر کمک این نویسنده مهربان هم نبود بودجه ما با کمک‌های مردمی تأمین می‌شد و این بدان معناست که مردم ما تا چه حد تشنه خواندن این آثار هستند.»

حنیف قریشی نویسنده کتاب «آخرین کلمه» می‌گوید: «جایزه امسال «من بوکر» نصیب «مارلون جیمز» سیاه‌پوست برای کتاب «داستان کوتاه هفت قتل» شد. مخاطب مایل است سخنان انسانی خلاق را بشنود. سفید یا سیاه‌پوست بودن نویسنده برای خواننده اهمیتی ندارد. مشکل از نویسندگان ما نیست چون ما فوتبالیست‌ها یا بازیگران رنگین‌پوست بسیاری داریم اما مدیر انتشارات رنگین‌پوست نداریم پس مشکل از خود صنعت نشر است که به چنین افرادی اهمیت نمی‌دهد. این موضوع در قشر ویراستاران نیز صدق می‌کند. خودم به شخصه تجربه چنین مساله‌ای را دارم. گاهی پس از نشان دادن سناریو برای فیلم یا سریال تلویزیونی اغلب با چنین واکنشی روبه‌رو می‌شوم که داستان بسیار خوب است اما چرا شخصیت‌های داستان سفیدپوست نباشند! صنعت نشر نیاز به تغییر دارد اما فقط در صورتی متحمل چنین تغییری می‌شود که دریابد بقای آن در گرو چنین تحولی است؛ این که بقای هر فرهنگی در پذیرش موضوعات جدید است. ناشران باید صدای انسان‌های سرخورده روزگار خود را نیز بشنوند.»

«مارگارت بازبی»، اولین ناشر سیاه‌پوست بریتانیا می‌گوید: «اعتراف می‌کنم که صحبت کردن از این موضوع پس از 30 سال بسیار خسته‌کننده است. اولین روزی که برای مصاحبه با ناشری، وارد محل مصاحبه شدم دخترکی به مدیر گفت «یک دختر سیاه‌پوست اینجاست و می‌گوید برای مصاحبه آمده است.» صدای او هنوز در گوشم است. بسیار متعجب شده بود.

سال 1980 بود که با گروه ناشرینی چون «جسیکا هانتلی» و «لنی گودینگز» آشنا شدم که با تبعیض در انتشار کتاب مخالف بودند. اولین بار که در این باره مقاله‌ای نوشتم سخنم را با جمله «تونی موریسون» آغاز کردم که «حالا دیگر بحث حمایت یا ایجاد خوش‌بینی در زندگی نیست. بحث ادبیات یک کشور در میان است.» و در نهایت این سوال را مطرح کردم که صنعت نشر چه تلاشی برای انعکاس صحیح جامعه، مخاطب، و فهرست آثار رنگین‌پوستان انجام می‌دهد!»

«دالجیت نگرا»، شاعر انگلیسی می‌گوید: «موارد زیادی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. اولاً اینکه سلیقه کاملاً نسبی و شخصی است و بسته به شکل تربیت هر فرد، متفاوت است. ثانیاً تجربه ثابت کرده است که اگر کسی احساس آزاداندیش بودن می‌کند و ادعا دارد افکار متفاوت را می‌پذیرد احتمالاً فرد دیکتاتوری است که فکر می‌کند آنچه خود می‌پسندد بهترین انتخاب ممکن است. دیگر اینکه باید از داوران جایزه ادبی بریتانیا پرسید چطور ممکن است همه داوران سفیدپوست باشند و بتوانند جامعه‌ای سیاه‌پوست را انتخاب کنند تا بتوانند جامعه‌ای که خود عضوش نیستند در جامعه نمود بیشتری پیدا کند.

من به عنوان فردی از اقلیت جامعه این سؤال را دارم که چند نفر در صنعت نشر حاضر هستند اولین کتاب یک شاعر سیاه‌پوست آسیایی را منتشر کنند؟ به نظر می‌رسد اقلیت جامعه نیازمند ایجاد زبانی دیگر هستند تا منظور خود را به اکثریت حاکم برسانند!

«سرفراز منظور»، نویسنده و خبرنگار معتقد است دنیا توسط سفیدپوستان اداره می‌شود. و این فقط در صنعت نشر وجود ندارد؛ رادیو، تلویزیون، سیاست و هر جای مهم دیگر را همین گروه اداره می‌کنند.

«آخیل شارما» نظریه جالبی دارد. او می‌گوید: «من از اقلیت بودنم سود بسیار جستم. همه داستان‌نویسان دوست دارند موضوع کتابشان تازه باشد. داستان‌های من درباره جامعه‌ای است که برای مردم جدید است. و به همین دلیل توجه بسیاری به سوی من جلب شده است. البته همیشه در زندگی احساس کردم کتاب نویسندگان سفیدپوست بسیار جهانی و بهتر دیده می‌شود اما من به آینده امیدوارم. دنیا در حال تغییر است. مخاطبان نیز عوض خواهند شد و روزی می‌آید که اقلیت جامعه در کنار اکثریت موردتوجه قرار خواهند گرفت.»

نظر شما