شناسهٔ خبر: 42291 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

گزارشی از جشنواره/روز فيلم‌هاي خوب و نامتعارف

جشنواره فيلم فجر هشتمين روز خود را با نمايش يك فيلم هنر و تجربه اصيل، يك اقتباس ايراني، فيلم دوم يك كارگردان، فيلمي درباره بيماران دو قطبي و نماينده ايران در بخش مسابقه جشنواره برلين پشت سر گذاشته شد.

فرهنگ امروز/ سحر عصرآزاد؛  جشنواره فيلم فجر هشتمين روز خود را با نمايش يك فيلم هنر و تجربه اصيل، يك اقتباس ايراني، فيلم دوم يك كارگردان، فيلمي درباره بيماران دو قطبي و نماينده ايران در بخش مسابقه جشنواره برلين پشت سر گذاشته شد.
«مميرو» دومين فيلم هادي محقق بعد از «او خوب سنگ  مي‌زند» است كه به روزگار تلخ يك پيرمرد روستايي مي‌پردازد كه خود را در مرگ خانواده‌اش مقصر مي‌داند و نمي‌خواهد زنده بماند.  فيلم با انتخاب جغرافياي روستايي بكر، متكي بر فضاسازي و اتمسفري است كه بر اين جغرافيا و روابط و مناسب جاري در آن حاكم است. در واقع اهميت فيلم اين است كه بيش از آنكه در پي شرح و بسط قصه در جهت طولي و پيشرونده باشد، در عرض و بسط موقعيت اين پيرمرد حركت مي‌كند تا با تكيه بر تصويرسازي و قاب‌هاي سينمايي، اين حس را به شكلي غير مستقيم به مخاطب منتقل كند و از اين جهت تجربه‌اي متفاوت و رو به جلو براي كارگردان جوانش محسوب مي‌شود.
 «پل خواب» نخستين فيلم اكتاي براهني است كه اقتباسي از رمان «جنايت و مكافات» داستايوفسكي محسوب مي‌شود. فيلمي كه توانسته بدون تبعيت از اقتباس نعل به نعل شخصيت‌ها و ماوقع قصه اوليه، جانمايه و حس منجر به هسته ملتهب درام را در قالب يك قصه ايراني با شخصيت‌هاي اينجايي تبديل به اثري تلخ و خشن و تاثيرگذار كند.  حضور درخشان ساعد سهيلي در كنار بازيگري حرفه‌اي همچون اكبر زنجانپور به رابطه اين پدر و پسر رنگ و جلايي ملموس و پذيرفتني داده كه در كنار بازي خوب هومن سيدي و آناهيتا افشار تركيب خوبي را رقم زده است.  اما يكي از نكات دافعه برانگيز فيلم استعمال مكرر ماده مخدر شيشه و تاكيد بر استفاده از پايپ و طريقه مصرف آن است كه هر بار به طور كامل نشان داده مي‌شود. هرچند تاكيد بر اين وجه يك منطق دراماتيك دارد تا عادي نبودن حال پسر جوان براي دست زدن به خشونت و قتل توجيه شود اما واقعيت اين است كه اين تكرار و تاكيد بسيار، فراتر از منطق دراماتيك شده و كاركرد خود را از دست  داده است.
«عادت نمي‌كنيم» دومين فيلم ابراهيم ابراهيميان پس از «ارسال آگهي تسليت به روزنامه» است كه بر اساس فيلمنامه‌اي از سارا سلطاني و ابراهيميان ساخته شده است. فيلمي كه به روابط تودرتوي دو زوج و تبعات دروغ، پنهانكاري و شك و ترديد مي‌پردازد كه زندگي هر دو زوج را در معرض تهديد و بحران قرار مي‌دهد.  فيلم به گونه‌اي با اطلاعات دهي تدريجي ابتدا بحران را به سمت و سوي احمدرضا و همسرش مي‌برد و با بسط بحران و نهايتا يك مرگ، بن‌بستي در درام به وجود مي‌آيد كه تنها تمهيد خروج از اين بن‌بست كشف حقيقت و گره‌گشايي نهايي است.  فيلمساز تلاش كرده با چينش موقعيت‌ها و توزيع اطلاعات به نوعي اين بحران را مديريت كرده و در نهايت كشف مغز متفكري كه همه‌چيز را هدايت كرده، تبديل به گره اصلي فيلم كند و موفق هم مي‌شود. حضور هديه تهراني و حميدرضا آذرنگ در نقش زوجِ در سايه و ساره بيات و محمدرضا فروتن در نقش زوج محوري از نقاط قوت فيلم است كه مي‌توانند مخاطب را در مسير چيده شده براي رسيدن به نقاط پاياني به خوبي همراهي كنند.
«برادرم خسرو» نخستين فيلم احسان بيگلري است كه بر اساس فيلمنامه‌اي از پريسا هاشم‌پور و بيگلري شكل گرفته است. فيلمي كه به بيماران دو قطبي پرداخته و بر اين بستر رابطه دو برادر را كه مجبور هستند چند روزي را كنار هم بگذرانند، به تصوير مي‌كشد.  رابطه‌اي كه شروعي آرام اما ميانه‌اي ملتهب و پاياني تلخ دارد و منجر به كالبدشكافي گره‌هاي گذشته و حال زندگي هر دو مي‌شود كه بيش از برادر بيمار (خسرو)، برادر به ظاهر سالم (ناصر) را مورد هدف قرار مي‌دهد.  حضور شهاب حسيني در نقش خسرو، موهبتي براي اين فيلم اولي است كه در كنار ناصر هاشمي تبديل به زوجي ملموس شده‌اند و مي‌توان گذشته آنها را به خوبي در رابطه آسيب ديده زمان حال‌شان مرور كرد.
«اژدها وارد مي‌شود» پنجمين فيلم ماني حقيقي است كه به عنوان نماينده سينماي ايران در بخش مسابقه جشنواره برلين انتخاب شده است. فيلمي كه به سبك مستند قرار است يك موضوع كاملا تخيلي و ساختگي را تبديل به واقعيت كرده و از خلال آن داستان نامتعارف خود را به عنوان يك واقعه مستند براي مخاطب روايت كند.  به اين ترتيب فيلم تركيبي است از فرم مستند گزارشي كه در عين حال با فلاش‌بك و بازسازي صحنه‌هاي تخيلي بي‌حد و مرز آنچنان از قاعده‌هاي رايج و متعارف قصه گويي و درام‌پردازي فاصله گرفته و سيال و رهاست كه دنبال كردن يك خط داستاني حداقلي براي پيگيري سخت و سخت‌تر مي‌شود.

 

روزنامه اعتماد

نظر شما